شیخ محمد بن عبد الوهاب می گوید: «جان و مال اشخاص محترم شمرده نمی شود تا آنکه به دو شرط پایبند باشند: شرط اول: لا اله الا الله بگویند و مراد معنای آن(توحید به خداوند به تمام انواعش) باشد نه مجرد لفظش. شرط دوم: دون الله را تکفیر کند و از مشرکین برائت بجوید!»[۱]

نتیجه آن می شود که هر کس لا اله الا الله گویی که مدعی اسلام است اما بر خلاف آن عمل می کند(مثلاً کسی که به نظر شیخ محمد بن عبد الوهاب فقط مجرد لفظ لا اله الا الله را بر زبان می راند.) را تکفیر نکند و از او تبری نجوید، خود کافر است و مال و جانش مباح می باشد، چرا که از مشرکین برائت نجسته است و به شرط دوم عمل ننموده است.  

  Sanad-Bareztarin-Eterazat-93 Sanad-Bareztarin-Eterazat-103

توضیح و نقد:

این فتوای شگفت انگیزی است و مقصود از آن، قطع هرگونه رابطه ی محبت آمیز با مخالفان است.

  1. از گذشته روش مکتب های عقیدتی افراطی، این بوده است که اگر از ورع پیروان می ترسیده اند و برای جلو گیری از بروز دلسوزی و رأفت اسلامی، سریعاً راه را مسدود می کردند و می گفتند: هر کس در این مورد شک کند کافر است! هر کس درنگ کند کافر است!
  2. در زمان شیخ، برخی از عوام این اشکال را مطرح می کردند که تکفیر گوینده ی «لا اله الا الله» برایشان رنج آور است؛ و شیخ محمد دریافت این رنجش که مانع بزرگی برای موفقیت او در تکفیر دیگران است، از این رو هرکس مردم را آگاه می کرد او را تکفیر می نمود.

  منبع: مبلغ نه پیامبر / حسن بن فرحان مالکی / نشر ادیان


 [۱] الدرر السنیه، ج ۹، ص ۲۹۱٫