شیخ محمد بن عبد الوهاب ادعای اجماع بر تکفیر متکلمان کرده است.[۱]

 Sanad-Bareztarin-Eterazat-104 Sanad-Bareztarin-Eterazat-105 Sanad-Bareztarin-Eterazat-106 

توضیح و نقد: 

  1. کسی که معنای متکلم را می شناسد، آنان را به طور مطلق تکفیر نمی کند، پس وقتی شیخ متکلمان را به طور مطلق تکفیر می کند، یعنی ایشان را نشناخته است.
  2. تأویل و جهل متکلمان مانع کفر ایشان می شود. (بنابر مبانی اهل تسنن)
  3. ابن تیمیه خود از متکلمان حنابله است؛ و دیدگاه های او درباره ی تسلسلِ حوادث و قِدَم نوعی عالَم یا صحیح دانستن حدیثِ «خداوند به شکل جوان بی ریش است.»[۲]؛ منجر می شود که بنابر مسلک شیخ محمد بن عبد الوهاب ابن تیمیه را تکفیر کنیم؛ و حال آنکه شیخ محمد خود پیرو ابن تیمیه بوده است. از این رو، چنین نیست که هر کس سخن کفرآمیزی بر زبان آورد کافر شود. تقریبا هیچ مسلمانی اعم از علما و عوام، از اظهار سخن کفر آمیز مصون نبوده اند، ولی چنین شخصی کافر نمی شود.

 

 

ادعای دروغین، استناد دروغین

شیخ از ذهبی، دارقطنی، بیهقی و غیر آنان نقل کرده است که متکلمان را تکفیر کرده اند، اما در نقل خود خطا کرده است، زیرا این سه نفر خود از عالمان متکلم اند! از طرف دیگر می دانیم که متکلمان را تکفیر نکرده اند؛ مثلاً کتاب سیر اعلام النبلاء ذهبی، پر از شرح حال متکلمان است و به یاد نمی آورم یکی از آنان را تکفیر کرده باشد. آری، گاهی به وجود خطاها و بدعت هایی از متکلمان اشاره می کند، اما برخلاف آنچه شیخ محمد نقل کرده است، او هیچ کدام از آنان را تکفیر نکرده است، بلکه گاهی درباره ی برخی از کسانی که مرتکب لغزش های بزرگ شده اند، توجیه های سستی ذکر کرده و عملشان را حمل بر صحت نموده است.

   منبع: مبلغ نه پیامبر / حسن بن فرحان مالکی / نشر ادیان


 

[۱] الدرر السنیه، ج ۱، ص ۵۳٫

[۲]  علمای پیشین این عقاید را کفر به شمار می آورند.