یکی از رسالت های مهم امامان معصوم، تبیین احکام و تفسیر قرآن بود. میراث قرآنی ارزشمندی که از حضرت امام هادی(علیه السلام) باقی مانده است، از ذخایر عظیم تفسیری معصومان(علیهم السلام) است. نقشی که امامان اهل بیت(علیهم السلام) در تفسیر قرآن ایفا کردند نقش تربیتی، آموزشی و راهنمایی مردم به راه های تفسیر صحیح بود. اینان بیان می‏ کردند که روش شایسته درک دقیق معانی کلام الهی چیست و کیفیت احاطه بر نکات دقیق و اسرار این کلام جاودانه الهی چگونه است لذا تفسیر اینان از قرآن در قالب روایات به ما رسیده است جنبه الگویی دارد که بر برخی از صحابیان و شاگردان خود ارائه کرده اند و در آن فضای سخت و شکننده، شیوه های تفسیر درست را ارائه نموده اند و نکات ظریفی را از باطن و ظاهر آیات بیان داشته اند که تنها از این بزرگواران می‏ توان به دست آورد. چرا که اینان وارثان علم الهی و معدن وحی خداوندی اند و مفسران حقیقی قرآن این خاندان اند.

 

یعقوب بن سکیت نحوی می‏ گوید: امام هادی(علیه السلام) درباره قرآن فرمود:

«إنّ الله تعالی لم یجعله لزمان دون زمان و لالناس دون ناس، فهو فی کلّ زمان جدید، و عند کلَّ قوم غضٌّ إلی یوم القیامه»؛[۱] «خدای سبحان قرآن را برای زمان خاص بدون زمان دیگر، و برای مردمی خاص بدون مردم دیگر، قرار نداده است. ازاین رو، قرآن تا قیامت در هر زمان نو، و نزد هر ملتی تازه است».

امام هادی(علیه السلام) در هر فرصت مناسب، به ردّ تحریف قرآن می‏ پرداخت و بر مصون بودن قرآن از هر کاستی و اضافه ای تأکید می‏ فرمود. آن حضرت در پاسخ به پرسش از برخی مسائل مورد اختلاف مانند قضا و قدر نوشت:

«قد اجتمعت الامّه قاطبه لا اختلاف بینهم ان القرآن حق لاریب فیه عند جمیع الفرق و فی حال اجتماعهم مقرون بتصدیق الکتاب و تحقیقه»؛[۲] «همه امت اسلامی، بدون اختلاف همه داستان اند که قرآن حق است و تردید در اصالت آن نیست و همگی قرآن را باور دارند و در حقانیت آن متفق اند».

 

امام هادی(علیه السلام) اخبار را به دو دسته تقسیم می‏ کند: «اخبار حق و اخبار باطل که باید از آنها دوری جست و در صورتی که قرآن بر صحت روایتی دلالت داشت، اما گروهی از مردم آن را نپذیرند، باید صحت آن را بپذیرند؛ زیرا همه امت بر صحت قرآن اعتراف دارند».[۳]

امام هادی(علیه السلام) بارها برای احکام شرعی و دیگر موضوعات، به آیات قرآنی استدلال کرده است؛ از جمله در مسائلی چون: اختیارات حاکم اسلامی در اجرای حدود، آثار ایمان،[۴] علم ائمه و…، که همگی دلیلی روشن بر اصالت قرآن و ردّ شبهه تحریف قرآن است.

 

اینک به چند نمونه از تفسیر آیات توسط امام هادی(علیه السلام) نیز اشاره می‏ شود:

درباره سرزنش تشبیه کنندگان، محمد بن عیسی می‏ گوید: از امام هادی(علیه السلام) درباره آیه شریفه «وَالْأَرْضُ جَمِیعًا قَبْضَتُهُ یوْمَ الْقِیامَهِ وَالسَّماوَاتُ مَطْوِیاتٌ بِیمِینِهِ»[۵] پرسیدم. فرمود: خدای سبحان سرزنش کرده کسی را که او را به خلقش تشبیه می‏ کند. آیا نمی بینی که (در صدر آیه) می‏ فرماید: «وَمَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ»؛ «و خدا را چنان که شایسته است نشناخته اند» که می‏ گویند: «تمام زمین در روز قیامت، در قبضه اوست و آسمان ها پیچیده در دست راست او»؛ نظیر آنجا که خدای سبحان می‏ فرماید: «و خدا را آن چنان که شایسته است، نشناخته اند که می‏ گویند: خدا چیزی را بر بشری نازل نکرده است». سپس خدای سبحان خود را از قبضه و یمین منزّه می‏ شمرد و می‏ فرماید: «خداوند پاک و برتر است از آنچه با وی شریک می‏ گردانند».[۶]

 

علامه مجلسی در تفسیر آیه «یوْمَ یعَضُّ الظَّالِمُ عَلَی یدَیهِ» نقل می‏ کند: به متوکّل عباسی خبر دادند که امام هادی(علیه السلام) آیه شریفه «یوْمَ یعَضُّ الظَّالِمُ عَلَی یدَیهِ یقُولُ یا لَیتَنِی…»[۷] را بر برخی از خلفا تطبیق می‏ دهند. متوکل گفت: با او چه کار کنیم؟ گفتند: مردم را جمع کن و از او در حضور مردم بپرس. اگر همان پاسخ را داد، مردم به حسابش می‏ رسند، و اگر غیر آن را گفت، نزد یاران خود رسوا می‏ شود. متوکّل همه قضات و بنی هاشم و یاوران خود را فراخواند و در جمع آنان از امام هادی(علیه السلام) پرسید. آن امام همام فرمود: اینان کسانی هستند که خدا با کنایه از ایشان سخن گفته است و بر ایشان منّت نهاده و عیبشان را پوشانده است. آیا امیر می‏ خواهد آنچه را خدا پوشانده، آشکار کند؟ متوکّل گفت: نه، نمی خواهم.[۸]

ذکر این نکته ضروری است که در تفاسیر منقول از اهل بیت(علیهم السلام) بین تفسیر و تطبیق مصادیق باید تفاوت گذاشت. گاهی آنچه در روایت ذکر شده و بدان تصریح شده است مصداق یا یکی از بارزترین مصادیق آیه است ولی برخی آن را تفسیر آیه پنداشته اند لذا جدا ساختن این دو و آشنایی با معیارهای تفسیر، ضروری می‏ نماید تا راه صواب مشخص گردد.[۹]

بی تردید تفاسیر اهل بیت(علیهم السلام) بهترین روش تفسیری و راه حکمت آموزی از قرآن کریم است که بایسته آن است مفسران و دانشمندان قرآنی در آن ها بیشتر تأمل نمایند و از بیکران کرانه تفسیری آن بزرگواران، چگونگی برخورداری از قرآن را بیاموزند.

 

 

پی نوشت ها


[۱] – امالی، طوسی، ص ۵۸۰، ح ۱۲۰۳٫

[۲] – تحف العقول، ص ۳۳۸٫

[۳] – همان.

[۴] – مناقب ابن شهر آشوب، ج۲ ص ۴۲۳٫

[۵] – زمر، آیه ۶۷٫

[۶] – التوحید، صدوق، ص ۱۶۰ ح ۱٫

[۷] – فرقان، آیه ۲۷٫

[۸] –  بحار الانوار، ج۳۰، ص ۲۴۶، ح۱۱۳٫

[۹] – تفسیر و مفسران، ج۱ ص ۴۴۶٫