کسی که می‌خواهد بداند که امامتش [در جماعت] خالص از برای خداوند است، باید این مطلب را به وسیله‌ی بعضی از امور کشف کننده [و محک ها] آزمایش کند! و از جمله راه‌ها آن این است که: نفسش و میلش را به امامت ملاحظه کند، که آیا به جهت حبّ جاه و دوستی آبرو و احترامی است که امامت دارد؛ یا از جهت امر خداوند و خشنودی اوست؟!

اگر دید که در صورت کمبود مأمومین، یا قلّت کسانی که اطّلاع از امامتش دارند، میلش به امامت [جماعت] کمتر است؛ یا این‌که دید رغبتش به امامت برای اعیان و اشراف و سلاطین بیشتر از غیر آن‌هاست، از این فهمیده می‌شود که: قصد و نیّتش، یا کاملاً برای حبّ جاه و آبرو است، یا مخلوط و مشوب به آن‌ است!

اگر نفس و شیطانش برای او فریبکاری نمود و گفت: «میل تو به زیاد بودن مأمومین، برای زیبا شدن ثواب و از جهت ترویج امر دین و شعائر خداوند است؛ و همچنین رغبت تو به این‌که مأمومین از اشراف و سلاطین باشند، فقط برای ترویج امر جماعت و شعائر الله»؛ مبادا به مجرّد این وسوسه، فریب بخوری؛ مگر این‌که [واقعاً] متوجّه صدق نیّت خودت در تحصیل زیادی ثواب شوی!…

منبع: کتاب به سوی دوست،  ص ۱۶۹