سال

در منابع تاریخى شیعیان و سنیان درباه سال تولد حضرت سیّد الشّهداء (علیه السّلام) چندین قول وجود دارد که عبارت‌اند از سال سوم، چهارم، شش هجرى، شش سال و چند ماه پس از هجرت و سال هفتم جرى. نگاهِ پژوهشى به این منابع، گزارش تولد آن گرامى در سال چهارم را به دلایل زیر ترجیح مى‌دهد:

۱٫‍ نگارندگان منابع کهن شیعیان[۱] و سنیان[۲] بر تولد وى در سال چهارم هجرى تصریح کرده‌اند و دیگر سال‌ها را درباره‌ى تولد ایشان برنتابیده‌اند که در میان آنان، از شیعیان نام یعقوبى، مسعودى، ابوالفرج اصفهانى، مفید، شیخ طوسى، طبرسى، ابن فندق بیهقى، ابن شهر آشوب، ابن طاووس، اربلى و ابن طقطقى به چشم مى‌آید و از سنیان نیز نام مُصعب زبیرى، بلاذرى، طبرى، ابن عبدالبر، خطیب بغدادى، خوارزمى، عبد الرحمن بن جوزى، ابن اثیر و… مشاهده مى‌شود.

  1. گزارش‌هاى[۳] دیگر، مضطرب‌اند؛ در برخى از منابع نامى از این گزارش‌ها نیست و آن دسته از این منابع که بدان پرداخته‌اند با کاستى‌هاى جدى مواجه‌اند؛ گزارش‌ها در این منابع یا بى‌سند، ذکر شده‌اند و اگر سندشان آورده شده، میان تعبیرهاى به کار رفته در آن گزارش، تنافى به چشم مى‌آید؛ یا با تعبیر «گفته شده» و تنها براى اطلاع‌رسانى، به ثبت رسیده و یا این‌که گزارش به یک راوى ضعیف مى‌انجامد. این گزارش‌ها به ترتیب زیر ارزیابى مى‌شوند:

الف) گزارش تولد آن حضرت در سال سوم هجرت، در نگاشته‌هاى کلینى، مفید، طوسى، طبرى امامى، طبرسى، ابن عبد البر، ابن طاووس و شهید اول به ثبت رسیده است. در برخى مصادر مانند عوالم العلوم و اعیان الشیعه نیز این گزارش ثبت شده است. کلینى و شهید اول، بى‌ثبت سند، آن را پذیرفته‌اند[۴] و گویا سخن شهید بر کلام کلینى تکیه دارد. مفید و شیخ طوسى نیز در یک گزارش خود، آن را ثبت کرده‌اند،[۵] لیکن در گزارش بعدى آن را نپذیرفته و بر سال چهارم تأکید کرده‌اند.[۶] ابن عبدالبر، طبرسى، ابن طاووس و مصادر پیش گفته نیز با تعبیر «قبل» از پذیرش آن دریغ ورزیده‌اند.[۷] طبرى امامى نیز در این خصوص سخنانى متناقض دارد؛ وى مى‌گوید: «باردار شدن فاطمه (علیها سلام) به امام حسین (علیه السّلام) پنجاه شب پس از تولد امام حسن (علیه السّلام) در سال سوم هجرت بود و او پس از شش ماه در پنجم جمادى الأول، در سال سوم هجرى تولد یافت».[۸] با توجه به این‌که میلاد امام حسن (علیه السّلام) در نیمه ماه رمضان سال سوم هجرت بوده، باید جنین شدن امام حسین (علیه السّلام) بر مبناى این گزارش، پنجم ذى القعده باشد و تولد وى پس از شش ماه اگر این سخن پذیرفته شود- در پنجم جمادى الأول باشد و جمادى الأول، بر اساس این نقل در سال چهارم هجرى خواهد بود نه سال سوم آن.

ب) گزارش تولد آن عزیز در سال ششم هجرت، شش سال و چند ماه پس از هجرت و سال هفتم که در منابع سنیان ثبت شده است، در برخى موارد با تعبیر «قبل» آمده[۹] و در بیشتر آن‌ها به قتاده مى‌انجامد[۱۰] و قتاده افزون بر متفرد بودن در این گزارش‌ها، نزد برخى از رجال‌شناسان اهل سنّت ضعیف شمرده شده است؛ ابن حبّان (۳۵۴) گوید: قتاده تدلیس‌گر[۱۱] بود.[۱۲] ابوحاتم مى‌گوید: قتاده از سى نفر حدیث نقل کرده و این در حالى بود که آنان را مشاهده نکرده بود.[۱۳] على بن مدینى (۲۳۴ ق) نیز گزارش وى از سعید بن مسیب را به شدّت ضعیف دانسته است.[۱۴] بنابراین به گزارش‌هاى قتاده نمى‌توان اعتماد کرد.

نتیجه سخن در دلیل شماره دو این است که گزارش‌هاى یاد شده در این گزینه، اعتبار گزارش یاد شده در دلیل شماره یک را ندارند، به همین جهت بر تابیدنى نیستند.

ماه

درباره‌ى ماه ولادت امام سوم (علیه السّلام) میان منابع کهن شیعیان و سنیان موازنه برقرار نیست و این منابع نام پنج ماه را براى تولد آن گرامى ذکر کرده‍اند که در پایان این بررسى بیان خواهد شد این پژوهش با مستنداتِ پیش رو، گزارش تولد آن گرامى در ماه شعبان را مستدل مى‌داند:

۱٫‍ منابع کهن

اکثر منابع کهن شیعیان[۱۵] و سنیان[۱۶] که نامشان در پاورقى آمده، بر تولد آن بزرگوار در ماه شعبان تصریح دارند. رویکرد پژوهشى بخشى از نگارندگان این‌ها و دستیابى آنان به گزارش معتبر که بعدها از دست رفته- به دور از نظر نیست؛ چنان که برخى از اینان به روایت معتبرى از معصوم مانند روایت قاسم بن علاء نیز استناد داشته‌اند که در گزینه بعدى به آن خواهیم پرداخت.

۲٫ روایات مربوط به فاصله تولد و حمل حسنین (علیهم السّلام)

گزارش تولد امام حسین (علیه السّلام) در ماه‌هاى دیگر به محاسبه‌اى مى‌انجامد که منشأ آن، روایاتى است که برخى از آن‌ها به معصومان انتساب دارند و در برخى دیگر، به دو آیه‌ى مربوط به کمترین مدت حمل، استناد شده است. گفتنى است میان این روایت‌ها موازنه برقرار نیست. این گزارش‌ها سه دسته هستند:

روایات دسته اول

در این روایات فاصله تولد امام مجتبى و آغاز حمل امام حسین (علیه السّلام) بیان شده که محتواى آن‌ها را مى‌توان به صورت زیر مرتب کرد:

۱٫‍ بیان این فاصله به مدت پنجاه روز با استناد به امام عسکرى (علیه السّلام) به سند ضعیف.[۱۷]

  1. بیان این فاصله به مدت پنجاه روز[۱۸] یا ۵۲ روز[۱۹] بدون استناد به معصوم (علیه السّلام).

  2. بیان این فاصله به مدت چهل روز با استناد به امام سجاد (علیه السّلام).[۲۰]

  3. ذکر این فاصله به مدت یک طهر با تعبیر «رُوى» یا «قبل»،[۲۱] که منشأ این قول ممکن است روایات گزینه بعدى باشند.

  4. بیان این فاصله به مقدار یک طهر با استناد به امام صادق (علیه السّلام) با سند معتبر[۲۲] و غیر معتبر.[۲۳]

روایات دسته دوم

در این روایات، مدت حمل امام حسین (علیه السّلام) چنین بیان شده است:

۱٫‍ مقدار حمل امام حسین (علیه السّلام) به مدت شش ماه بوده است.[۲۴]

  1. این مدت، یک حمل با تقیید به شش ماه بوده است.[۲۵]

  2. مدت این حمل شش ماه بوده روز بوده است.[۲۶]

این گزارش‌ها به دو صورت ثبت شده‌اند:

صورت اول: روایاتى که در آن‌ها براى مدت این حمل به دو آیه‌ى «حَمُلُهُ وَ فِصَلُهُ ثَلَثُونَ شَهرًا»[۲۷] و «وَ الْوالِداتُ یُرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَوْلَیْنِ کامِلَیْنِ لِمَنْ أَرادَ أَنْ یُتِمَّ الرَّضاعَهَ»[۲۸] بدین‌گونه استدلال شده که آیه اول مى‌گوید: مجموع دوران حمل و شیرخوارگى کودک از مادر سى ماه است و آیه دوم مى‌گوید: مدت کامل شیرخوارگى کودک و حد نهایى آن دو سال است.[۲۹] با کسر دو سال از سى ماه، معلوم مى‌گردد کمترین مدت حمل کودک شش ماه است؛ چنان که پزشکان پیشین چون جالینوس و ابن سینا بر آن تأکید ورزیده‌اند.[۳۰]

صورت دوم: روایت‌هایى که مدت حمل آن حضرت را بدون استناد به آیاتِ یاد شده بازگو کرده‌اند.

بررسی روایات دسته اول و دوم

این دو دسته روایات گاهى جداى از هم و گاهى آمیخته به یکدیگر نقل شده‌اند که سند برخى از آن‌ها اعتبار دارد؛ چنان که ذکر شده است. در بررسى این روایات توجه به چند نکته لازم است:

۱٫‍ هیچ یک از روایت‌هایى که بیانگر اندازه فاصله تولد امام مجتبى و بسته شدن نطفه امام حسین (علیه السّلام) و نیز مدت حمل فاطمه (علیها سلام) به امام حسین هستند، به تولد دو امام یاد شده در ماه معینى تصریح یا اشاره ندارد.

  1. با توجه به پژوهش پیش گفته[۳۱] درباره تولد امام مجتبى (علیه السّلام) باید گفت آن گرامى در نیمه ماه رمضان سال سوم هجرى زاده شده است.

  2. بر مبناى مطالب یاد شده[۳۲] درباره زفاف على و فاطمه (علیها سلام) مبنى بر این‌که ممکن است باردار شدن فاطمه به امام مجتبى (علیه السّلام) در روزهاى نخست پس از زفاف نبوده، بلکه مدتى پس از آن بوده، مى‌توان گفت مدت حمل امام حسن (علیه السّلام) حدود شش ماه بوده است، چنان که ابن خشاب، اربلی و بحرانی از نگارندگان شیعی[۳۳] و بدخشانی از مؤلفان اهل سنت[۳۴] آن را نقل کرده‌اند و سید محسن امین هم پذیرفته است.[۳۵]

با توجه به این نکته‌ها می‌توان چنین گفت:

اولاً این دو دسته روایات به لحاظ محتوا با دو گزارش تولد امام مجتبی (علیه السّلام) در نیمه ماه رمضان سال سوم هجری و تولد امام حسین (علیه السّلام) در ماه شعبان سال بعد، تعارض دارند؛ چون طبق این دو گزارش که اسناد برخی از آن‌ها نیز معتبرند –[۳۶] مدت حمل امام حسین بیش از شش ماه خواهد بود.

ثانیاً در مورد روایت‌هایی که در آن‌ها برای شش ماه بودن حمل امام حسین (علیه السّلام)، به دو آیه‌ی یاد شده استدلال شده با صرف نظر از سندشان که بعضاً قابل تأمل است-[۳۷] این پرسش مطرح می‌شود که بر اساس برداشت یاد شده از این روایات، اگر تولد امام حسین (علیه السّلام) حدود شش ماه پس از تولد امام مجتبی (علیه السّلام) باشد باید گفت دوران شیرخوارگی امام مجتبی (علیه السّلام) هم حدود شش ماه بوده، در حالی که به اقتضای دو آیه یاد شده دوران شیرخوارگی کامل کودک، ۲۴ ماه است و هر اندازه بر مدت حمل افزوده شود می‌توان از دوران شیرخوارگی او در مقایسه با حمل کودک بعدی کم کرد، چنان که از ابن عباس چنین نقل شده است.[۳۸] و هر چه مقدار حمل کودک بعدی بیشتر باشد مدت شیرخوارگی کودک قبلی بیشتر و رشد جسمانی او طبیعی‌تر خواهد بود؛ بنابراین اگر با لحاظ فاصله میان تولد امام حسن (علیه السّلام) و آغاز حمل امام حسین (علیه السّلام) به اندازه یک طهر، امکانی برای دو ساله بودن شیرخوارگی امام مجتبی (علیه السّلام) نبود، دست کم حدود یک سال ممکن بوده و در این صورت رشد دوران شیرخوارگی او طبیعی‌تر و به محتوای آیه‌ی «وَ الْوالِداتُ یُرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَوْلَیْنِ کامِلَیْنِ» نزدیک‌تر خواهد بود. با توجه به این مطالب باید گفت مدت حمل امام حسین (علیه السّلام) و فاصله میان تولد او با تولد امام حسن (علیه السّلام) حدود شش ماه نبوده است. پس این دو دسته روایات به بازخوانی نیاز دارند که در گزینه بعدی بدان اشاره می‌شود.

ثالثاً از مجموع مطالب یاد شده می‌توان چنین نتیجه گرفت: چون در میان روایات مربوط به مدت حمل امام حسین (علیه السّلام) و روایات مربوط به فاصله تولد امام مجتبی (علیه السّلام) و آغاز حمل امام حسین (علیه السّلام) روایت‌های معتبر وجود دارد و همچنین در میان گزارش‌های مربوط به تولد امام حسن (علیه السّلام) در نیمه رمضان سال سوم و تولد امام حسین (علیه السّلام) در ماه شعبان سال چهارم، گزارش و روایت بی‌خدشه یافت می‌شود[۳۹] و عمده منابع تاریخی نیز جانبدار این دو تاریخ هستند، چنان که گزارش‌هایی که فاصله تولد امام دو امام یاد شده را یک سال می‌دانند و به آن‌ها اشاره خواهد شد- نیز مؤید این سخن هستند، پس برای حل تعارض این روایات و گزارش‌ها باید یکی از این دو مطلب را پذیرفت:

۱٫‍ راویان در نقل برخی از واژگان این روایت‌ها خطا کرده‌اند؛ یعنی مدت شش ماه حمل امام حسن (علیه السّلام) را به اشتباه به امام حسین (علیه السّلام) نسبت داده‌اند.

  1. نسخه‌برداران به جهت نقطه نداشتن خط کوفی مرتکب یکی از این دو خطا شده‌اند: یا به جای حسن، حسین را ثبت کرده‌اند؛ چنان که سید محسن امین نیز بر آن تأکید ورزیده است[۴۰] یا به جای «تسعه اشهر»، «سنه اشهر» را ثبت کرده‌اند؛ یعنی به جای نُه ماه بودن مدت حمل امام حسین (علیه السّلام) شش ماه بودن آن را نقل کرده‌اند.

نکته‌ای که می‌تواند بر این مطلب گواه باشد این است که در برخی از این روایت‌ها برای شش ماه بودن حمل امام حسین (علیه السّلام) به شش ماه بودن حمل حضرت عیسی (علیه السّلام) یا حضرت یحیی (علیه السّلام)[۴۱] استناد شده و حمل این دو گرامی به یکدیگر تشبیه شده است؛ در حالی که علاوه بر ضعف سند این روایات،[۴۲] در منابع و آثار، حمل حضرت عیسی (علیه السّلام) در چند گزارش، هشت ماه و نُه ماه دانسته شده است.[۴۳] این دست از گزارش‌ها، احتمال یاد شده درباره‌ی خطای نسخه‌بردار در جابه جایی تعبیر «تسعه اشهر» یا «سته اشهر» در مدت حمل امام حسین (علیه السّلام) را تقویت می‌کند. گفتنی است این‌گونه خطاها در دیگر موضوع‌های مربوط به امام حسن (علیه السّلام) و امام حسین (علیه السّلام) نیز در منابع و آثار به چشم می‌آید که برای مثال می‌توان به این موارد چنین اشاره کرد:

۱٫‍ ۲۵ بار پیاده به حج رفت در حالی که مرکبش را بی‌سرنشین می‌رانید.[۴۴]

  1. پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) به هنگام تولد او به فاطمه (علیها سلام) توصیه کرد که پس از تولد فرزند و پیش از آمدن من به وی شیر ندهید.

این دو عبارت درباره هر دو امام نقل شده و به آن دو نسبت داده شده است؛ چنان که عبارت «شیر دادن فاطمه (علیها سلام) به او و شیر ندادن به او» درباره هر دو امام نقل شده است؛ یعنی در برخی از منابع نقل شده که فاطمه (علیها سلام) به حسن شیر نداد ولی به حسین شیر داد[۴۵] و در برخی منابع دیگر چنین آمده که فاطمه به حسین شیر نداد، ولی از روی محبت مادری به حسن شیر داد.[۴۶] به یقین این‌گونه آمارها و رخدادها با توجه به شرایط ویژه خود، درباره یکی از این دو بزرگوار درست است که با اشتباه نسخه‌بردار، گاهی به حسن (علیه السّلام) و گاهی به حسین (علیه السّلام) انتساب یافته است.

روایت‌های دسته سوم

دسته سوم از نقل‌ها، گزارش‌هایی هستند که فاصله میان تولد حسنین (علیهم السّلام) را به صورت زیر بیان کرده‌اند:

۱٫‍ یک حمل، بدون هیچ قیدی[۴۷]

  1. شش ماه و ده روز،[۴۸]

  2. هفت ماه و ده روز،[۴۹]

  3. ده ماه و بیست روز[۵۰] یا ده ماه و ۲۲ روز،[۵۱]

  4. یک سال[۵۲] (این نظریه با سه تعبیر در سه نقل آمده که دو نقل آن با سندهای مختلف به امام سجاد (علیه السّلام) انتساب دارد. و آن گرامی تعبیر «بعد حول» را از اسماء و تعبیر «… من العام المقبل» را از ابورافع صحابی نقل کرده است).

  5. سیزده ماه،[۵۳]

  6. یک سال و ده ماه،[۵۴]

یادآوری می‌شود در هیچ یک از این گزارش‌ها از ماه و روز مشخصی، نام برده نشده است.

بررسی روایات دسته سوم

روایت نخست که این فاصله را یک حمل بدون هیچ قیدی دانسته، اطلاق دارد و قابل تقیید به وسیله یک از گزینه‌های هم‌خوان است. گزینه شش نیز که فاصله دو تولد را یک سال و ده ماه دانسته از قتاده نقل شده و گزارش قتاده افزون بر تأمّلی که دراعتبار وی است چنان‌که بدان اشاره شده با روایت معتبری که فاصله میان تولد امام حسن (علیه السّلام) و آغاز حمل امام حسین (علیه السّلام) را یک طهر می‌داند تعارض دارد؛ چون با لحاظ یک طهر برای این مدت، فاصله دو تولد، یک سال و ده ماه نخواهد بود و بعید نیست در گزارش وی خلطی رخ داده باشد؛ یعنی وی یا نسخه‌بردارِ این گزارش، با مشاهده دو گزارش در این خصوص که در یکی از آن دو، این فاصله یک سال و در دیگری ده ماه ثبت شده است به اشتباه، آن دو را کنار هم نهاده و به صورت یک گزارش، نقل کرده و در نتیجه این فاصله، یک سال و ده ماه خوانده شده است. از گزینه پنجم هم (گزارش ابن فندق بیهقی) که فاصله دو تولد را سیزده ماه دانسته، اغماض می‌شود؛ چون این گزارش افزون بر متفرد بودنش با تعبیر «قیل» نقل شده که از ضعیف بودنش حکایت دارد.

در این میان، روایت‌‌های گزینه دو تا پنج، با هم متعارض خواهند بود که از سند یامحتوای آن‌ها نمی‌توان عبور کرد؛ روایت گزینه دو، سندی معتبر است و می‌گوید: «و کان بینهما فی المیلاد سته اشهر و عشره ایّام؛ فاصله آن دو شش ماه و ده روز بوده است». روایات گزینه چهار و پنج، گزارش‌ها و روایاتی هستند که از این فاصله با تعبیر «ده ماه و بیست روز» یا «یک سال» یاد کرده‌اند و این روایات از دو جهت مورد توجّه خواهند بود:

۱٫‌ از جهت سند. برخی از این روایات که فاصله دو تولد را حدود یک سال دانسته‌اند به صورت ذیل به امام سجاد (علیه السّلام) می‌انجامد؛ صدوق این روایت را با سه طریق از امام رضا (علیه السّلام) از اجدادش از امام سجاد (علیه السّلام) نقل کرده[۵۵] و سندش هم خدشه‌ای ندارد؛ چرا که دست کم در یک طریق آن، راویانی جای دارند که صدوق بیش از ۱۸۰ حدیث از آن‌ها نقل کرده[۵۶] و رجالیان نیز از اینان به بدی نام نبرده‌اند و با توجّه به «این‌که اگر رجالیان از راوی پرحدیث و شناخته شده‌ای بدگویی نکرده باشند، همین، نشانه اعتبار او است»،[۵۷] باید گفت سند این روایت هم معتبر است.

  1. از جهت دلالت، به لحاظ دلالت هم میان اجزای این گزارش‌ها تنافی نیست؛ چون در برخی از این‌ها تعبیر «بسنه»، «بعد حول»، «من العام المقبل» به کار رفته که تقریبی هستند، به این قرینه که دو تعبیر دوم و سوم در دو روایتِ منتسب به امام سجاد (علیه السّلام) به کار رفته و عبارت «من العام المقبل» دلالت دارد که پس از تولد امام مجتبی (علیه السّلام)، تولد امام حسین (علیه السّلام) در سال بعد، رخ داده و تاریخ دقیق آن هم مشخص نشده است. اگر این تعبیرهای تقریبی با نیمه رمضان سال سوم هجرت (تولد امام مجتبی (علیه السّلام)) لحاظ شود و تعبیر سوم شعبان سال چهارم هجرت که برای تولد امام حسین(علیه السّلام) در روایت قاسم بن علاء همدانی و حسین بزوفری[۵۸] ذکر شده به آن ضمیمه گردد، نتیجه چنین می‌شود که فاصله دو تولد، حدود یک سال، یعنی اندکی کمتر از یک سال بوده و اگر روایت نقل شده از امام سجاد (علیه السّلام) در خصوص آغاز بارداری فاطمه به امام حسین (علیه السّلام) که آن را حدود چهل روز پس از تولد امام مجتبی (علیه السّلام) دانسته و با یک طهر هم تنافی ندارد نیز به نتیجه‌ی یاد شده بپیوندد نتیجه چنین خواهد بود که فاصله دو تولد، حدود ده ماه و هجده روز بوده؛ چنان‌که ابن شهر آشوب هم به آن دست یافته است.[۵۹]

با توجّه به این مطالب، برای حل تعارض، سخن پیش‌گفته مبنی بر این‌که نسخه‌بردار در ثبت روایت‌های مدت حمل، خطا کرده و به جای واژه «تسعه اشهر» کلمه «سته اشهر» را یا به جای واژه «حسن» کلمه «حسین» را ثبت کرده، به صورت جدی‌تر و واقعی‌تر در این‌جا مطرح می‌شود،[۶۰] چنان‌که مطرح کردن این سخن درباره گزارش گزینه سه (روایت ابن خشاب) که فاصله دو تولد را به اندازه هفت ماه و ده روز آورده نیز روا خواهد بود؛ یعنی نسخه‌بردار یا راویِ روایت ابن خشاب به اشتباه به جای «تسعه اشهر» عبارت «سبعه اشهر» را ثبت کرده است؛ چون دو واژه «سبعه» و «تسعه» وقتی بی‌نقطه نوشته شوند، عین یکدیگرند، بلکه این گزارش ابن خشاب، خطای نسخه‌بردار را در جهت مدت حمل (سته اشهر) تأیید می‌کند. پس تعبیر حقیقی در گزارش ابن خشاب، با توجّه به این قرینه‌ها «تسعه اشهر و عشره ایام» بوده است و این مطلب، اشتباه «سته اشهر» با «تسعه اشهر» در روایات مدت حمل را آشکار می‌کند.

گفتنی است شیخ مفید در المقنعه تاریخ تولد آن گرامی را آخر ماه ربیع الأول سال سوم هجری گزارش کرده و مستند این سخن را ذکر نکرده است.[۶۱] و شیخ طوسی هم در تهذیب که شرحی بر المقنعه است همین سخن مفید را نقل کرده[۶۲] و در پی این دو، شهید[۶۳] در الدروس به ثبت همین تاریخ پرداخته است، لیکن مفید و طوسی در گزارش بعدی خود این گزارش را برنتابیده‌اند و تولد آن گرامی را در ماه شعبان سال چهارم دانسته‌اند[۶۴] که علامه حلی نیز همین تاریخ را باور دارد.[۶۵]

در مورد مستند دو سخنِ متفاوت شیخ مفید شاید بتوان گفت: مستند سخن او در المقنعه محاسبه‌ای است که وی آن را بر اساس مستندات یاد شده و با لحاظ شش ماه و ده روز پس از نیمه ماه رمضان سال سوم هجری انجام داده است، لیکن بعدها به مستندات و روایات دیگری دست یافته که غیرواقعی بودن آن محاسبه و خطای نسخه‌بردار در ثبت کلمه «ستهاشهر» به جای «تسعه اشهر» را برای وی آشکار ساخته است؛ لذا در کتاب‌های بعدی از سخن قبلی بازگشته، تولد آن گرامی در ماه شعبان سال چهارم هجرت را پذیرفته و شیخ طوسی هم به همین نتیجه دست یافته است؛ چنان‌که چگونگی گزارش کلینی در این خصوص، تأیید بر این سخن است؛ چرا که وی با نقل روایت یاد شده با سند معتبر، به نتیجه‌ی این روایات (تولد امام حسین (علیه السّلام) در روزهای پایانی ربیع الأول) معتقد نشده و تنها به گزارش ولادت آن بزرگ به سال سوم هجرت بسنده کرده است.[۶۶]

افزون بر تمامی این‌ها، این نکته در خور اهمیت است که در برخی منابع درباره اندازه حمل امام مجتبی (علیه السّلام) نیز تعبیر «سته اشهر» گزارش شده[۶۷] و به شش ماه بودن حمل حضرت عیسی (علیه السّلام) نیز استناده گردیده است[۶۸]  این گزارش نیز، سخن یاد شده در خصوص جابه‌جایی «تسعه اشهر» با «سته اشهر» در نقل‌های مربوط به تولد امام حسین (علیه السّلام) را، تثبیت می‌کند.

نتیجه

با توجه به مطالب یاد شده در خصوص این روایت‌ها و آیه‌ها، و همچنین با توجّه به برخی از گفتار معصومان (علیهم السّلام) مبنی بر این‌که دعا و روزه‌داری در روز سوم شعبان به عنوان روز تولد امام حسین (علیه السّلام) مستحب است[۶۹] و بر تولد آن گرامی در آن روز تاکیده ورزیده است،[۷۰] باید گفت حضرت سیّدالشهداء (علیه السّلام) در ماه شعبان سال چهارم هجری تولد یافت  و دیگر گویه‌ها در  این خصوص، به جهت نداشتن این مستندات و پشتیبان‌ها برتابیدنی نیستند و آن‌ها چنین‌اند:

-‌ ماه ربیع الأول،[۷۱]

– جمادی الأول،[۷۲]

-‌ جمادی الثانی،[۷۳]

-‌ ماه مبارک رمضان،[۷۴]

-‌ ماه محرم.[۷۵]

زاد روز

همچنین درباره این‌که امام حسین (علیه السّلام) در چه روزی از ماه شعبان تولد یافت، میان منابع یاد شده موازنه برقرار نیست؛ برخی از این منابع تنها به ذکر ماه شعبان بسنده کرده‌اند[۷۶] و برخی نیز چنین گزارش کرده‌اند که تولد وی پس از گذشتن چند شب از ماه شعبان بوده است.[۷۷] آن دست از منابع که روز آن را مشخص کرده‌اند، دو گروه هستند: برخی بر سوم ماه شبان تأکید ورزیده‌اند[۷۸] که سخن مشهور نیز همین است و گروه دیگر، پنجم شعبان را روز تولد آن گرامی دانسته‌اند.[۷۹]

اینک بررسی نشانه‌هایی که به ترجیح یکی از این دو گزینه می‌انجامد.

۱٫‌ بررسی واژه طهر

در بخری از گزارش‌ها[۸۰] – از جمله در روایت صحیح امام صادق (علیه السّلام) – فاصله میان تولد امام مجتبی (علیه السّلام) و باردار شدن مادرش به امام حسین (علیه السّلام) به اندازه یک طهر ثبت شده است. واژه طهر یک واژه فقهی و به معنای پاک بودن از خون حیض است و این پاکیزگی دست کم ده روز[۸۱] است و برای حداکثر آن، فقیهان اندازه[۸۲] مشخصی را تعیین نکرده‌اند. پس مدت طهر، در روایت‌های یاد شده ابهام دارد؛ بدین جهت گزارش‌هایی که به تعیین آن فاصله پرداخته‌اند که برخی بر حدود چهل روز[۸۳] و برخی بر حدود پنجاه روز[۸۴] تصریح کرده‌اند هر یک با محاسبه ویژه میان بسته شدن نطفه و تولد و مدت حمل امام حسین (علیه السّلام)، در واقع برای طهر اندازه‌ای را مشخص کرده‌اند.

۲٫  بررسی واژه حمل

برخی از گزارش‌های مربوط به این موضوع، چنان‌که در بخش ماه تولد به آن اشاره شد، فاصله میان تولد این دو امام بزرگوار را یک حمل دانسته‌اند، بی‌آن‌که برای آن اندازه‌ای تعیین کنند.[۸۵] واژه «حمل» نیز یک واژه فقهی است و اندازه آن از جهتِ کمترین و بیشترین، شش ماه تا یک سال دانسته شده؛[۸۶] البتّه دوران حمل بیشتر جنین‌ها حدود نُه ما است، لیکن به کار رفتن این واژه درباره امام حسین (علیه السّلام) اختلاف تعبیرهای فراوانی دارد که بدان اشاره شد. پس واژه حمل نیز از این جهت ابهام دارد. هر چند در گزارش‌های دیگر، مدت آن شش ماه[۸۷] دانسته شده، لیکن چنان‌که گفته شد،[۸۸] این گزارش‌ها یا مربوط به امام مجتبی (علیه السّلام) است و به اشتباه، نام حسین (علیه السّلام) به جای حسن (علیه السّلام) ثبت شده و یا تعبیر «سته اشهر» به خطا به جای «تسعه أشهر» گزارش شده است.

۳٫نشانه‌های دیگر

در بخش ماه تولد در بررسی روایات دسته اول و دوم که مدت حمل امام حسین (علیه السّلام) را شش ماه دانسته‌اند، مطالبی گفته شد که تنافی این روایات با گزارش‌های دیگر در این خصوص را حل می‌کرد. با لحاظ این مطالب و نیز با لحاظ نقل‌هایی که برآیند بررسی آن‌ها این است که مدت فاصله تولد امام حسن و امام حسین (علیه السّلام) بیش از ده ماه بوده و همچینن با لحاظ مطالبی که درباره تولد امام مجتبی (علیه السّلام) (نیمه ماه رمضان) گفته شد، می‌توان چنین محاسبه کرد که فاصله سوم شعبان سال چهارم (میلاد امام حسین (علیه السّلام) تا پانزده رمضان سال سوم (میلاد امام حسن (علیه السّلام)) تقریباً ده ماه و هجده روز است. با کسرِ نُه ماه و ده روز از این مدت، این گزنیه به دست می‌آید که باردار شدن فاطمه (علیها سلام) به امام حسین (علیه السّلام) حدود ۳۸ رو زپس از تولد امام مجتبی (علیه السّلام) بوده است. این گویه، هم با واژه «یک طُهر» در روایت یاد شده‌ی امام صادق (علیه السّلام) می‌سازد و هم با روایتی که از امام سجاد (علیه السّلام)  نقل شده همسو است که طُهر فاصله شده میان حسنین (علیهم السّلام) را چهل روز دانسته[۸۹] و این عدد نیز تقریبی است؛ بنابراین آن دست از گزارش‌هایی که باردار شدن فاطمه (علیها سلام) به امام حسین (علیه السّلام) را در حدود پنجاه روز پس از تولد امام مجتبی (علیه السّلام) دانسته‌اند، به نُه ماه بودن مدت حمل توجّه داشته‌اند که در ربرخی از منابع، به اشتباه باتعبیر «سته اشهر» به جای «تسعه اشهر» ثبت شده است.[۹۰]

لازم است گفته شود این محاسبه با سخن فتال نیشابوری و شاگردش ابن شهر آشوب نیز هماهنگک است؛ چه اینان با محاسبه فاصله میان تولد دو امام و سی روز دانستن ماه‌های قمری، از این فاصسله به ده ماه و بیست روز یاد کرده‌اند و در پی آن، تولد آن گرامی را در پنجم ماه شعبان دانسته‌اند،[۹۱] لیکن با رویکرد به کسر و انکسار در ماه‌های قمری،[۹۲] آن فاصله ده ماه و هجده روز بوده و در نتیجه تولد آن گرامی در سوم شعبان خواهد بود.

بنابراین ثبت پنجم شعبان در برخی از منابع[۹۳] به نام روز تولد امام حسین (علیه السّلام) به دلیل محاسبه‌ی ماه‌های قمری به اندازه سی روز و عدم توجّه به کسر و انکسار در این ماه‌هاست.

۴٫  سنّت معصوم (علیه السّلام)

افزون بر این‌ها، شیخ طوسی روایت معتبری[۹۴] را از امام عسکری (علیه السّلام) نقل کرده، مبنی بر این‌که آن حضرت در نامه‌ای به قاسم بن علاء همدانی نماینده  معتبر آذری زبانش سوم شعبان را روز تولد امام حسین (علیه السّلام) دانسته و وی را به خواندن دعایی در آن روز که آن را به او آموزش داده ترغیب کرده است.[۹۵] امام صادق (علیه السّلام) نیز در آن روز به عنوان روز ولادت امام حسین (علیه السّلام) دعای دیگری می‌خوانده است.[۹۶] هر چند شیخ طوسی از رهگذر حسین بن زید روایتی را از امام صادق (علیه السّلام)، مبنی بر این‌که این تولد در روز پنجم شعبان بوده، نقل کرده، لیکن وی با انتخاب سوم شعبان، روز پنجم را قبول نکرده[۹۷] و تنها اطلاع رسانی کرده است. گفتنی است این نقل حسین بن زید بر ضعف سندش،[۹۸] با دعا خواندن امام صادق (علیه السّلام) در سوم شعبان به نام روز تولد امام حسین (علیه السّلام)، تنافی دارد.

نتیجه

با توجّه به مطالب پیش‌گفته [۹۹] درباره روایت‌هایی که اندازه حمل آن بزرگوار را شش ماه یا نه ماه دانسته‌اند و نیز گزارش‌هایی که نتیجه بررسی آن‌ها این است که اندازه فاصله دو تولد ده ماه و اندبز بوده و با توجّه به تولد امام مجتبی (علیه السّلام) در نیمه ماه رمضان[۱۰۰] و با عنایت به دو گزینه یاد شده[۱۰۱] درباره دو واژه طهر و حمل و با در نظر داشت روایت معتبر منسوب به امام صادق (علیه السّلام)[۱۰۲] که در آن، واژه طُهر، بدون تعیین اندازه، ثبت شده و مدت فاصله میان تولد دو برادر به جای «تسعه اشهر» به اشتباه راوی یا نسخه‌بردار «سته اشهر» معین گشته چنان‌که گفته شد – [۱۰۳] و همچنین با استناد به سنّت پیش گفته‌ی دو معصوم (علیه السّلام) باید گفت: مدت حمل سیّدالشّهداء (علیه السّلام) نُه ماه و ده روز بوده و پایان این مدت، به روایت امام صادق (علیه السّلام) سوم شعبان بوده و این روز، روز تولد آن حضرت است.[۱۰۴]

در این‌‌که آن بزرگوار در چه روزی از هفته متولد شده است، آن دسته از منابعی که در این باره نوشته‌اند، این روز را سه‌شنبه یا پنجشبنه دانسته‌اند،[۱۰۵] لیکن در برخی از پژوهش‌های نجومی،[۱۰۶] روز سوم شعبان سال چهارم هجری روز سه شنبه دانسته شده؛ چنان‌که در تطبیق با تقویم شمسی برابر است با نوزده دی سال چهارم هجری (۱۹/۱۰/۴) و در انطباق با تقویم میلادی برابر است با نُه ژانویه ۶۲۶ میلادی.[۱۰۷]

دیگر گویه‌ها درباره روز تولد آن گرامی که برتابیدنی نیستند، چنین‌اند:

-‌ آخر ربیع الأول،[۱۰۸]

-‌ سوم جمادی الأول،[۱۰۹]

-‌ پنجم جمادی الأول،[۱۱۰]

-‌ پانزده جمادی الأخر،[۱۱۱]

-‌ ماه جمادی الأخر بدون تعیین روز،[۱۱۲]

-‌ پنجم شعبان،[۱۱۳]

– ششم رمضان،[۱۱۴]

-‌ سیزدهم رمضان،[۱۱۵]

-‌ روز عاشورا.[۱۱۶]ن، رواآن، راویانی جای دارند که صدوق بیسش زا

زادگاه

مکان تولد امام حسین (علیه السّلام) خانه حضرت فاطمه (علیها سلام) بوده که شرح حال این خانه، ذیل عنوان زادگاه امام مجتبی (علیه السّلام) بیان شد.[۱۱۷]

  منبع: کتاب باز پژوهی تاریخ ولادت و شهادت معصومان علیهم السلام/ یدالله مقدسی/ نشر پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی


[۱]. یعقوبی، تاریخ، ج ۲، ص ۲۴۶ و مسعودی، مروج الذهب، ج ۲، ص ۳۰۴ و ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص ۷۸ و مفید، الإرشاد (مصنفات، ج ، ص ۲۷) و شیخ طوسی، مصباح المجتهد، ص ۵۸۹ و طبرسی، تاج الموالید، (مجموعه نفیسه، ص ۱۰۲) و إعلام الوری، ج ۱، ص ۴۲۰ و ابن فندق بیهقی، لباب الأنساب، ج ۱، ص ۳۴۵ و ابن شهر آشوب، مناقب آل أبی‌طالب، ج ۴، ص ۸۴ و ابن طاووس، الملهوف، ص ۹۱ و اربلی، کشف الغمه، ج ۲، ص ۳ و ابن طقطقی، الأصیلی فی أنساب الطالبیین، ص ۱۴۲٫

[۲]. مصعب زبیری، کتاب نسب قریش، ص ۴۰ و بلاذری، أنساب الأشراف، ج ۱، ص ۴۰۴ و ج ۳، ص ۲۱۹ و طبری، تاریخ، حوادث سال ۴، ص ۸۵ و ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج ۱، ص ۳۹۲ و خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج ۱، ص ۱۴۱ و خوارزمی، مقتل الحسین، ج ۱، ص ۲۰۹ و ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج ۷، جزء ۱۴، ص ۱۳۰ و ابن جوزی، المنتظم، ج ۵، ص ۳۴۸ و ابن اثیر، اسد الغابه، ج ۲، ص ۱۸ و الکامل فی التاریخ، ج ۲، ص ۱۷۶ و نووی، تهذیب الأسماء و اللغات، ج ۱، ص ۱۶۳ و ذهبی، سیر أعلام النبلاء، ج ۳، ص ۲۸۰ و یافعی شافعی، مرآه الجنان، ج ۱، ص ۱۰ (به نقل از: امام قطبی مالکی) و بسیاری از مصادر اهل سنّت.

[۳]. درخور یادآوری است یافعی شافعی در مرآه الجنان (ج ۱، ص ۱۰) می‌گوید با لحاظ گفته مورخان در خصوص مدت عمر امام حسن و امام حسین (علیه السّلام) و زمان وفات آن دو، باید سال تولد امام حسین (علیه السّلام)، سال پنجم هجرت باشد، که خدا به آن داناتر است.

[۴]. الکافی، ج ۱، ص ۴۶۳ و الدروس، ج ۲، ص ۸٫

[۵]. المقنعه، ص ۴۶۷ و تهذیب الاحکام، ج ۶، ص ۴۱٫

[۶]. الإرشاد (مصنفات، ج ، ص ۲۷) و مصباح المتهجد، ص ۵۸۹ (این گزارش شیخ طوسی به امام صادق (علیه السّلام) نیز منتسب است).

[۷]. الاستیعاب، ج ۱، ص ۳۹۲ و إعلام الوری، ج ۱، ص ۴۲۰ و الملهوف، ص ۹۱؛ عوالم العلوم، ج ۱۷، ص ۹ و اعیان الشیعه، ج ۱، ص ۵۷۸٫

[۸]. دلائل الإمامه، ص ۱۷۷٫

[۹]. ابن حجر، الاصابه، ج ۲، ص ۱۴ (دو گزارش تولد امام سوم در سال ششم و هفتم هجرت را با تعبیر «قبل» نقل کرده است).

[۱۰]. دولابی، الذّریه الطاهره، ص ۹۹ و حاکم، المستدرک، ج ۳، ص ۱۷۷ و ابن عبد البر، الاستعاب، ج ۱، ص ۳۹۳ (نقل تولد امام حسین (علیه السّلام) در سال ششم هجرت را به قتاده مستند کرده است) و ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج ۱۴، ص ۱۳۱ (این دو منبع تولد امام حسین (علیه السّلام) در شش سال و چند ماه پس از هجرت را به قتاده نسبت داده‌اند) و ابن اثیر، اسد الغابه، ج ۲، ص ۱۸ و مزی، تهذیب الکمال، ج ۶، ص ۴۹ و ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج ۸، ص ۱۴۹ (این چهار منبع، تولد امام حسین (علیه السّلام) در سال هفتم هجری را از قتاده نقل کرده‌اند).

[۱۱]. یعنی حق را با باطل می‌آمیخت و نقل می‌کرد و همچنین روایت یا راوی ضعیف را با روایت یا راوی قوی جا به جا می‌کرد.

[۱۲]. ذهبی، میزان الإعتدال، ج ۳، شماره ۷۳۱۲ و ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج ۴، ص ۵۴۲، شماره ۶۳۹۱٫

[۱۳]. ابن حجر، الإصابه، ج ۲، ص ۵۴۳٫

[۱۴]. همان.

[۱۵]. اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص ۷۸ و مفید، الإرشاد (مصنفات ج ، ص ۲۷) و مسار الشیعه (مصنفات، ج ۷، ص ۶۱) و ابوریحان بیرونی، آثار الباقیه، ترجمه داناسرشت، ص ۵۳۱ و شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ص ۵۷۲ ۵۷۳ و حاسب طبری، زیج مفرد، ص ۶۴ و طبرسی، إعلام الوری، ج ۱، ص ۴۲۰ و تاج الموالید (مجموعه نفیسه، ص ۱۰۴) و ابن شهر آشوب، مناقب آل أبی‌طالب، ج ۴، ص ۸۴ و ابن نما (۶۴۵)، مثیر الاحزان، ص ۱۶ و ابن طاووس، الملهوف، ص ۹۱ و اربلی، کشف الغمه، ج ۲، ص ۳ و ابن طقطقی، الأصیلی، ص ۱۴۲ و علامه حلّی، تذکره الفقهاء، ج ۱، ص ۲۷۹ و شیعی سبزواری، راحه الأرواح، ص ۱۴۷ و بسیاری از مصادر شیعیان.

[۱۶]. مصعب زبیری (۲۳۶)، کتاب نسب قریش، ص ۴۰ و ابن سعد، الطبقات الکبری، ترجمه الإمام الحسین، ص ۱۷ و بلاذری (۲۷۹)، أنساب الأشراف، ج ۲، ص ۳۲ و دولابی، الذّریه الطاهره، ص ۱۱۹ و ابن عبدربه، العقد الفرید، ج ۴، ص ۳۵۶؛ ابن عبد البر (۴۶۳)، الاستیعاب، ج ۱، ص ۳۹۲ و خوارزمی، مقتل الحسین، ج ۱، ص ۲۰۹ و ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج ۷، جزء ۱۴، ص ۱۳۰ (به نقل از: زبیر بن بکّار) و ابن جوزی، المنتظم، ج ۵، ص ۳۴۸ و ابن أثیر، أسد الغابه، ج ۲، ص ۱۸ (به نقل از: زبیر بن بکّار) و نووی (۶۷۶)، تهذیب الأسماء، ج ۱، ص ۱۶۳ (به نقل از: زبیر بن بکّار) و ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج ۳، ص ۲۸۰ (به نقل از: زبیر بن بکّار) و ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج ۸، ص ۱۴۹ و بسیاری از مصادر سنیان.

[۱۷]. طبری امامی، دلائل الإمامه، ص ۱۷۷ ۱۷۹٫

[۱۸]. ابن سعد، الطبقات الکبری، ترجمه الامام الحسین، ص ۱۷ و بلاذری، انساب الأشراف، ج ۲، ص ۳۲ و طبری، تاریخ، ج ۲، ص ۷۶ (حوادث سال سوم) و ابن عبد البر، الاستیعاب، ج ۱، ص ۳۹۳ (به نقل از: واقدی) و طبری امامی، دلائل الإمامه، ص ۱۵۹ و ص ۱۷۷ (به نقل از: امام عسکری (علیه السّلام)) و محمد بن طلحه، مطالب السؤول، ص ۲۴۷ و اربلی، کشف الغمه، ج ۲، ص ۳ (به نقل از: محمد بن طلحه) و گنجی، کفایه الطالب، ص ۴۱۶ (به نقل از: محمد بن سعد) علقت بالحسین لخمس لیال خلون من ذی القعده… و کان بین ذلک و بین ولاده الحسن خمسون لیله و ولد الحسین فی لیال خلون من شعبان سنه اربع من الهجره).

[۱۹]. ابن قتیبه، المعارف، ص ۱۵۸٫

[۲۰]. طبری امامی، دلائل الإمامه، ص ۱۰۳ ۱۰۴٫

[۲۱]. بلاذری، انساب الأشراف، ج ۲، ص ۳۲ و خطیب، تاریخ بغداد، ج ۱، ص ۱۴۲٫

[۲۲]. کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۴۶۳، ج ۲، مجلسی در مرآه العقول (ج ۵، ص ۳۶۲) سند این روایت را صحیح دانسته است.

[۲۳]. ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج ۱۴، ص ۱۳۱ (به نقل از: حفص بن غیاث و عبدالله بن میمون) و گنجی شافعی، کفایه الطالب، ص ۴۱۷ (به نقل از: طریق حفص بن غیاث) و بسیاری از مصادر شیعیان و سنیان.

[۲۴]. کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۴۶۴ ۴۶۵، ح ۴ (با سند مرسل)؛ ابن أبی الثلج، تاریخ الأئمه (مجموعه نفیسه، ص ۷) و مسعودی، اثبات الوصیه، ص ۱۳۹ (با تعبیر روی) و طوسی، الأمالی، ص ۶۶۱ و طبری امامی، دلائل الإمامه، ص ۱۷۷ ۱۷۹ و مجلسی، بحار، ج ۴۳، ص ۳۵۸ (مجلسی مجموع روایت‌های درخور ذکر برای شش ماه بودن حمل را نقل کرده که سه روایت است).

[۲۵]. علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج ۲، ص ۳۰۳، ذیل آیه پانزده سوره احقاف.

[۲۶]. کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۴۶۴ ۴۶۵، ح ۲ (با سند معتبر) و ابن أبی الثلج، تاریخ الأئمه (مجموعه نفیسه، ص ۸) (از امام رضا (علیه السّلام) با سند مضطرب).

[۲۷]. احقاف: ۱۵٫

[۲۸]. بقره: ۲۳۳٫

[۲۹]. علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج ۲، ص ۳۰۳ و طوسی، الأمالی، ص ۶۶۱، ح ۱۳۷۰٫

[۳۰]. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج ۲۱، ص ۳۲۷٫

[۳۱].ر. ک به: قسمت تولد امام حسن مجتبی (علیه السّلام)، ص ۲۵۳٫

[۳۲]. همان.

[۳۳]. موالید الأئمه (مجموعه نفیسه، ص ۱۷۳) و کشف الغمه، ج ۱، ص ۵۱۴ و عوالم العلوم، ج ۱۶، ص ۱۳ ۱۵٫

[۳۴]. نزل الأبرار، ص ۱۳۶٫

[۳۵]. اعیان الشیعه، ج ۱، ص ۵۶۲٫

[۳۶]. درباره اعتبار گزارش‌های تولد امام مجتبی (علیه السّلام) در نیمه ماه رمضان، رجوع شود به تولد امام مجتبی (علیه السّلام)، ص ۲۴۷ ۲۵۲ و همچنین درباره‌ی اعتبار برخی گزارش‌های مربوط به تولد امام حسین (علیه السّلام) در ماه شعبان، رجوع شود به گزینه سوم همین بررسی که در صفحه بعد می‌آید و همچنین بررسی روایات دسته سوم، ص ۳۰۲ ۳۰۷٫

[۳۷]. یکی از این روایت‌ها، نقل یاد شده، علی بن ابراهیم است که سندش ابهام دارد. هر چند علی بن ابراهیم در شمار راویان معتبر جای دارد، لیکن استناد این سخن او که مربوط به تفسیر آیه پانزده سوره احقاف است به معصوم (علیه السّلام) با مأخذ دیگر روشن نیست.

[۳۸]. طبرسی، مجمع البیان، ج ۹، ص ۱۳۰٫

[۳۹]. مانند روایت قاسم بن علاء همدانی از امام عسکری (علیه السّلام) که شیخ طوسی آن را نقل کرده است (مصباح، ص ۵۷۲).

و شیخ طوسی به قاسم بن علاء سندی معتبر داشته و در سند او به قاسم بن علاء، شیخ مفید و محمد بن احمد بن عبدالله صفوانی جای دارند (کتاب الغیبه، ص ۳۱۰، شماره‌ ۲۶۳) که عظمت و اعتبار شیخ مفید همانند آفتاب روشن است و محمد بن احمد صفوانی هم از نوادگان صفوان بن مهران جمال و از فقیهان بزرگ و معتبر شیعه بوده است (تستری، قاموس الرجال، ج ۹، شماره ۶۳۸۱). قاسم بن علاء نیز از یاران سه امام هادی، عسکری و حضرت مهدی (علیه السّلام) بود و ۱۱۷ سال داشت. وی از اجلّای وکلای ناحیه مقدسه و وکیل امام عسکری و حضرت مهدی (علیه السّلام) در آذربایجان بود و همچنین از اساتید شیخ کلینی به شمار می‌آمد (تستری، قاموس الرجال، ج ۸، شماره ۶۰۰۶ و نمازی، مستدرک علم رجال الحدیث، ج ۶، ص ۲۵۰).

[۴۰]. اعیان الشیعه، ج ۱، ص ۵۶۲٫

[۴۱]. ابن أبی الثلج، تاریخ الأئمه (مجموعه نفیسه، ص ۷) و کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۴۶۴ و ۴۶۵، ح ۴ (با سند مرسل از امام صادق (علیه السّلام)) و شیخ صدوق، علل الشرایع، ج ۱، ص ۲۰۵ ۲۰۶، باب ۱۵۶، ح ۳ (به نقل از: عبدالرحمن بن کثیر از امام صادق (علیه السّلام) که وی به گفته نجای (رجال، ۶۲۱) ضعیف است) و طبری امامی، دلائل الإمامه، ص ۱۷۷ (به نقل از: امام عسکری (علیه السّلام)، بدون نقل سند) و ابن شهر آشوب، مناقب آل أبی‌طالب، ج ۴، ص ۵۷ و ابن نما، مثیر الأحزان، ص ۱۶٫

[۴۲].ر. ک به: پاورقی قبل.

[۴۳]. مجلسی، مرآه العقول، ج ۵، ص ۳۶۵٫

[۴۴]. ابن سعد، الطبقات الکبری، ترجمه الامام الحسین (علیه السّلام) ص ۳۵ و مصعب زبیری، کتاب شب قریش، ص ۲۵ و ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج ۱۴، صص ۷۲ و ۱۸۲ و ابن شهر آشوب، مناقب آل أبی‌طالب، ج ۴، ص ۷۶ و ابن جوزی، المنتظم، ج ۵، ص ۳۴۹٫

[۴۵]. ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج ۱۴، ص ۵۹٫

[۴۶]. ابن شهر آشوب، مناقب آل أبی‌طالب، ج ۴، ص ۵۷ و مجلسی، بحار، ج ۴۳، ص ۲۵۲ (به نقل از: مناقب آل أبی‌طالب).

[۴۷]. صدوق، عیون الأخبار، ج ۲، ص ۴۲ و صحیفه الإمام الرضا، ص ۷۳ و شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۱۴۰ (این دو منبع این روایت را از امام رضا (علیه السّلام) با تعبیر «و لم یکن بینهما الّا الحمل» نقل کرده‌اند).

[۴۸]. کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۴۶۳، ح ۲ (از امام صادق (علیه السّلام)). اشاره شد که مجلسی در مرأه العقول (ج ۵، ص ۳۶۲) سند این روایت را صحیح دانسته است.

[۴۹]. ابن خشاب، موالید الأئمه (مجموعه نفیسه، ص۱۷۵) (به نقل از: امام صادق (علیه السّلام)).

[۵۰]. مقدسی، البدء و التاریخ، ج ۳، جزء ۵، ص ۷۵ (دیدگاه وی) و قتال، روضه الواعظین، ص ۱۵۳ و ابن شهر آشوب، مناقب آل أبی‌طالب، ج ۴، ص ۸۴ (برداشت وی).

[۵۱]. ابن قتیبه، المعارف، ص ۱۵۸٫

[۵۲]. بلاذری، انساب الأشراف، ج ۳، ص ۳۵۹ (قالوا کان الحسن اسنّ من الحسین بسنه) و صدوق، عیون الأخبار، ج ۲، ص ۲۵، ح ۵ (از امام سجاد از اسماء: بعد حول ولد الحسین …) و طبرانی، المعجم الکبیر، ج ۳، ص ۳۰ (به سندش از عبدالله بن محد بن عقیل از امام سجاد از ابورافع: ثم ولّدت الحسین من العام المقبل) و شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۱۳۸ ۱۳۹، ح ۵ (همان نقل صدوق از امام سجاد (علیه السّلام)). هر چند گزارش صدوق و شیخ حر عاملی از امام سجاد (علیه السّلام) منتسب به اسماء دختر عمیس است و اسماء در سال سوم و چهارم هجری همراه همسرش جعفر در حبشه می‌زیست، لیکن سخن درست این است که گزارشگر آن، سلمی دختر عمیس، خواهر اسماء است که همسر حمزه عموی پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) بود و در آن تاریخ در مدینه می‌زیست و بدان جهت که خواهر وی، اسماء در نقل روایت مشهور بود، گزارشگران روایت، به اشتباه نام اسماء را به جای خواهرش سلمی دختر عمیس ثبت کرده‌اند (عیون الأخبار، ج ۲، ص ۲۵، پاورقی). افزون بر آن‌که امام رضا (علیه السّلام) در نقل این روایت از امام سجاد (علیه السّلام) آن را به صورت پیوسته از پدر و نیاکانش به امام سجاد (علیه السّلام) رسانیده است و این‌گونه نقل کردن، گواهی بر استواری و اعتبار روایت به شمار می‌آید. وانگهی با صرف نظر از عصمت امام سجاد (علیه السّلام) همین مطلب از طریق امام سجاد (علیه السّلام) از ابورافع صحابی نیز نقل شده که طبرانی آن را گزارش کرده است.

[۵۳]. ابن فندق بیهقی، لباب الأنساب، ج ۱، ص ۳۴۱ (و قیل).

[۵۴]. حاکم نیشابوری، المستدرک، ج ۳، ص ۱۹۴ (به نقل از: قتاده) و ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج ۱۴، ص ۱۳۱ (به نقل از: قتاده).

[۵۵]. صدوق، عیون الأخبار، ج ۲، ص ۲۵، ح ۵٫

[۵۶]. افرادی که در این سند جای دارند به ترتیب زیرند: احمد بن ابراهیم بن بکر خوری که استاد صدوق بود و رجالیان وی را «حسن الحال و العقیده» دانسته‌اند (نمازی، مستدرک علم رجال الحدیث، ج ۱، ص ۲۴۰) سپس ابراهیم بن هارون بن محمّد خوری و جعفر بن محمّد بن زیاد، فقیه خوری و احمد بن عبدالله هروی شیبانی که جویباری هم به او گفته شده، در این سند جای دارند. هر یک از اینان عالمانی بودند که در سند بیش از ۱۸۰ حدیث از امام رضا (علیه السّلام) واقع شدند (همان، ج ۲، ص ۲۰۰ و ۲۲۲ و ج۱، ص ۳۴۸) و هیچ ‌گونه نقطه منفی درباره اینان نقل نشده است، این حالت به علاوه نقل آن همه حدیث نشانه اعتبار اینان به شمار می‌آید.

[۵۷]. نظر مرحوم آیت الله العظمی حاج میرزا جواد تبریزی، رجال‌شناس چیره‌دست، در درس خارج فقه که این جانب در آن شرکت داشتم.

[۵۸]. شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ص ۵۷۲ ۵۷۳٫

[۵۹]. مناقب آل أبی طالب، ج ۴، ص ۸۴ (با کمی تفاوت که قبلاً بدان اشاره شد).

[۶۰]. عن أبی عبدالله (علیه السّلام) قال: کان بین الحسن و الحسین طُهر و کان بینهما فی المیلاد سته اشهر و عشراً. سید محسن امین درباره این روایت می‌گوید: در واقع راوی، وقتی شنید بین حسن و حسین (علیه السّلام) یک طهر فاصله بود و مدت حمل حسن نیز شش ماه بود، فراموش کرده و آن مدت حمل را به حسین (علیه السّلام) نسبت داده است یا در واقع دو روایت بوده با درون‌مایه یاد شده و نسخه‌بردار خیال کرده شش ماه بودن حمل، مربوط به امام حسین (علیه السّلام) است. بدین سبب آن دو روایت را با یکدیگر درآمیخته و بدین صورت از امام صادق (علیه السّلام) نقل کرده است (اعیان الشیعه، ج ۱، ص ۵۶۲).

[۶۱]. المقنعه، ص ۴۶۷٫

[۶۲]. تهذیب الاحکام، ج ۶، ص ۴۷، کتاب المزار، باب ۱۵٫

[۶۳]. الدروس، ج ۲، ص ۸٫

[۶۴]. مفید الإرشاد (مصنفات، ج ، ص ۲۷) و مسار الشیعه (مصنفات، ج ۷، ص ۶۱) و مصباح المتهجد، صص ۵۷۲، ۵۷۳ و ۵۸۹٫ هر چند  مجلسی (بحار، ج ۴۴، ص ۲۰۲) فرمود: شیخ طوسی ابتدا  تولد امام حسین (علیه السّلام) را در ماه شعبان دانسته و سپس از این گزارش، بازگشته و به تولد وی در آخر ربیع الأول معتقد شده است، لیکن این سخن مجلسی، چنین نقد می‌شود: شیخ طوسی نظریه تولد آن گرامی در ربیع الأول را در کتاب تهذیب که شرح بر مقنعه مفید است مطرح کرده و این کتاب از نخستین تألیف‌های او بوده و سپس در کتاب مصباح المتهجد که بعدها آن را نوشته از این سخن برگشته و سوم شعبان را زمان تولد آن عزیز دانسته است پس سخن وی در مصباح بازگشت او از حرفش در تهذیب به شمار می‌آید نه عکس آن، چنان‌که مفید هم‌چنین کرده است.

[۶۵]. تذکره الفقهاء، ج ۱، ص ۱۹۷ و ۲۹۷٫

[۶۶]. الکافی، ج ۱، ص ۴۶۳٫

[۶۷]. اربلی، کشف الغمه، ج ۱، ص ۵۱۴ (و قیل ولدته لسته اشهر).

[۶۸]. همان(وروی ابن الخشاب أنه [الحسن] ولد لسته اشهر و لم یولد لسته اشهر مولود فعاش الّا الحسن و عیسی بن مریم (علیه السّلام)) و بدخشانی، نزل الأبرار، ص ۱۳۶ (و روی ابن الخشاب انه ولد بسته اشهر و لم یولد بسته اشهر مولود فعاش الّا الحسن بن علی و عیسیی بن مریم). در خور یادآوری است که در کتاب الموالید الأئمه ابن خشاب که در مجموعه نفیسه (ص ۱۷۳) به تحقیق مرحوم آیت الله العظمی نجفی مرعشی به چاپ رسیده است بخش پایانی روایت یاد شده، این چنین تصحیح شده است: «و لم یولد مولود قطّ لسته اشهر فعاش غیر الحسین و عیسی بن مریم (علیه السّلام)»، ولی این تصحیح با گزارشی که در دو صفحه بعد همان کتاب درباره امام حسین (علیه السّلام) آمده و فاصله میان تولد دو امام یاد شده را هفت ماه و ده روز خوانده، همخوان نیست.

[۶۹]. شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ص ۵۷۲٫

[۷۰]. همان، ص ۵۷۳ (به نقل از: حسین بن علی بزوفری از امام صادق (علیه السّلام)).

[۷۱]. مفید، المقنعه، ص ۴۶۷ و طوسی، تهذیب الاحکام، ج ۶، ص ۴۷ و ابن نما، مثیر الأحزان، ص ۱۶ (با تعبیر قیل) و ابن طاووس، الملهوف، ص ۹۱ (با تعبیر قیل) و شهید، الدروس، ج ۲، ص ۸ و شیخ بهایی، توضیح المقاصد (مجموعه نفیسه ص ۵۶۸).

[۷۲]. ابن نما، مثیر الأحزان، ص ۱۶ (با تعبیر قیل) و عوالم العلوم، ج ۱۷، ص ۹ (به نقل از: مثیر الأحزان).

[۷۳]. حاکم، المستدرک، ج ۳، ص ۱۱۷ و ابن عبد البر، الاستیعاب، ج ۱، ص ۳۹۳ و مزّی (۷۴۲)، تهذیب الکمال، ج ۶، ص ۳۹۹ و ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج ۸، ص ۱۴۹ (این چهار منبع از قتاده نقل کرده‌اند).

[۷۴]. شهید الدروس، ج ۲، ص ۸ (با تعبیر قیل) و عوالم العلوم، ج ۱۷، ص ۹ (به نقل از: الدروس). ثبت ماه رمضان در این خصوص به جهت اشتباه با نام امام حسن است.

[۷۵]. خوارزمی، مقتل الحسین، ج ۲، ص ۶ (به نقل از: حاکم). این گویه دیدگاه خوارزمی نیست، بلکه وی تولد امام حسین (علیه السّلام) را در ماه شعبان دانسته که گفته شد. او این گزارش را در ردیف روایت‌هایی ثبت کرده که فضیلت‌هایی را برای روز عاشورا تراشیدند و درباره برخی ازآن‌ها گفته است: ابوبکر بیهقی شیخ اهل سنت [در نیمه دوم قرن پنجم] این حدیث را باور نکردنی و سندش را ضعیف دانسته است. نشانه دیگر نادرستی این گزارش این است که در همین نقل، تولد پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم)، حضرت فاطمه و امام حسن (علیه السّلام) نیز، روز عاشورا دانسته شد تا بدین طریق برای روز عاشورا، فضیلتی دگر تراشیده باشند.

[۷۶]. ابن جوزی، المنتظم، ج ۵، ص ۳۴۸ و ابن طقطقی، الأصیل، ص ۱۴۲٫

[۷۷]. ابن سعد، الطبقات الکبری، ترجمه الامام الحسین، ص ۱۷ و بلاذری، انساب الأشراف، ج ۲، ص ۳۲ و طبری، تاریخ، ج ۲، ص ۸۵ و خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج ۱، ص  ۱۴۱ (به نقل از: ابوبکر بن برقی) و خوارزمی، مقتل الحسین، ج ۱، ص ۲۰۹ و ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج ۱۴، ص ۱۳۰ (به نقل از: ابوبکر بن برقی) و اربلی، کشف الغمه، ج ۲، ص ۵۴ (به نقل از: جنابذی در معالم العتره).

[۷۸]. مفید، مسار الشیعه (مصنفات، ج ۷، ص ۶۱) (و فی الیوم الثالث منه ولد ابو عبدالله (علیه السّلام)) و ابوریحان بیرونی، آثار الباقیه، ترجمه داناسرشت، ص ۵۳۱ و شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ص ۵۷۲ ۵۷۳ و حاسب طبری، زیج مفرد، ص ۶۴ و طبرسی، إعلام الوری، ج ۱، ص ۴۲۰ و ابن نما، مثیر الأحزان، ص ۱۶ (با تعبیر قیل) و ابن طاووس، الملهوف، ص ۹۱ (با تعبیر قیل) و علامه حلّی، تذکره الفقهاء، ج ۱، ص ۲۷۹ و ۱۹۷ و شیعی سبزواری (زنده در ۷۵۷ ق)، راحه الأرواح، ص ۱۴۷ و مجلسی، اختیارات، ص ۳۷ و بحار، ج ۴۴، ص ۲۰۱ و بحرانی اصفهانی، عوالم العلوم، ج ۱۷، ص ۷٫

[۷۹]. مصعب زبیری، کتاب نسب قریش، ص ۴۰ و ابن عبد ربه، العقد الفرید، ج ۴، ص ۳۵۶ و ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص ۷۸ و مفید، الإرشاد (مصنفات، ج ، ص ۲۷) و ابن عبد البر، الاستیعاب، ج ۱، ص ۳۹۲ و فتال، روضه الواعظبین، ص ۱۵۳ و طبرسی، تاج الموالید (مجموعه نفیسه، ص ۱۰۴) و ابن فندق بیهقی، لباب الأنساب، ج ۱، ص ۳۴۱ و ابن شهر آشوب، مناقب آل أبی طالب، ج ۴، ص ۸۴ و ابن نما، مثیر الأحزان، ص ۱۶ و ابن طاووس، الملهوف، ص ۹۱ (با تأثیر از مفید) و اربلی، کشف الغمه، ج ۲، ص ۳ (به نقل از: کمال الدین). منابع و مصادر پیش رو از اهل سنت، تولد امام حسین (علیه السّلام) در پنجم شعبان را از زبیر بن بکّار گژارش کرده‌اند: ابن أبی الدنیا، کتاب مقتل الإمام امیر المؤمنین علی بن أبی طالب، ص ۱۱۵ و ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج ۱۴، ص ۱۳۰ و ابن اثیر، اسد الغابه، ج ۲، ص ۱۸ و نووی، تهذیب الأسماء، ج ۱، ص ۱۶۳ و مزّی، تهذیب الکمال، ج ۶، ص ۳۹۸ و ذهبی، سیر أعلام النبلاء، ج ۳، ص ۲۸۰ و جمعی دیگر از مصادر آنان. 

[۸۰]. بلاذری، انساب الأشراف، ج ۲، ص ۳۲ و خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج ۱، ص ۱۴۲ و ابن عساکر، تاریخ مدینهی دمشق، ج ۷، جزء ۱۴، ۱۳۱ و صص ۲۴۳٫

[۸۱]. سید یزدی، عروه الوثقی، فصل فی الحیض، مسأله ۶٫

[۸۲]. همان.

[۸۳]. طبری امامی، دلائل الإمامه، ص ۱۰۴٫

[۸۴]. ر.ک به: عنوان بررسی روایت‌های مربوط به فاصله تولد حسنین (علیه السّلام)، ص ۲۹۵، پاورقی ۲۰۱ و ۳٫

[۸۵]. صدوق، عیون الأخبار، ج ۲، ص ۴۲ ح ۱۴۵ (و لم یکن بینهما الّا الحمل) و صحیفه الإمام الرضا (علیه السّلام)، ص ۷۳، ح ۱۴۵ و شیخ حرّ عاملی، وسایل الشیعه، ج ۱۵، ص ۱۴۰ (از امیر المؤمنین (علیه السّلام)).

[۸۶]. امام خمینی، تحریر الوسیله، ج ۲، ص ۲۷۴ ۲۷۵٫

[۸۷]. علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ص ۳۰۳ و کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۴۶۳ ۴۶۴، ح ۴ و طبری امامی، دلائل الإمامه، ص ۱۷۷ ۱۷۹ و طبرسی، إعلام الوری، ج ۱، ص ۴۲۰ و ابن شهر آشوب، مناقب آل أبی طالب، ج ۴، ص ۸۴ (با تعبیر و رُوِیَ).

[۸۸]. ر.ک به: عنوان ماه تولد امام مجتبی (علیه السّلام)، ص ۲۵۱ ۲۵۲٫

[۸۹]. طبری امامی، دلائل الإمامه، ص ۱۰۴٫

[۹۰]. ر.ک به: قسمت بررسی روایت‌های مربوط به فاصله تولد و حمل حسنین (علیه السّلام) عنوان بررسی روایات دسه اوّل و دوم، ص ۲۹۷ ۳۰۱٫ یادآوری می‌شود ابن عساکر و گنجی شافعی روایتی را از محمّد بن سعد به ثبت رسانده مبنی بر این‌که آغاز بارداری فاطمه به امام حسین (علیه السّلام) در پنجم ذی‌القعده سال سوم هجرت در پنجاه روز پس از تولد امام حسن (علیه السّلام) بود و تولد امام حسین (علیه السّلام) چند شب پس از ماه شعبان سال چهارم رخ داد (تاریخ مدینه دمشق، ج ۷، جزء ۱۴، ص ۱۳۵ و کفایه الطالب، ص ۴۱۶). این گزارش با این مطلب هماهنگ است که مدت حمل به صورت طبیعی حدود نه ماه بوده و هست.

[۹۱]. روضه الواعظین، ص ۱۵۳ و مناقب آل أبی طالب، ج ۴، ص ۸۴٫

[۹۲]. ماه‌های قمری بر دو گونه‌اند: یکی قمری وسطی، دیگری قمری شرعی. در محاسبه ماه‌های قمری وسطی منجّمان، ماه‌های فرد را سی روز و ماه‌های زوج را ۲۹ روز می‌دانند. در این محاسبه، در مجموع سی سال، یازده مرتبه ذی‌الحجه را سی روز می‌گیرند؛ یعنی در این سال‌ها کسر ماه‌ها به یازده روز می‌رسد. از این رو منجّمان در زیج‌ها، جدول‌های سی ساله تنظیم می‌کنند تا بتوان اوّل هر ماه را به راحتّی به دست آورد. امّا در ماه‌های قمری شرعی، مبنای محاسبه، رؤیت هلال است؛ یعنی از رؤیت هلال تا رؤیت هلال دیگر یک ماه به حساب می‌آید که از سی روز زیادتر و از ۲۹ روز کمتر نیست. در این محاسبه ممکن است در چهار ماه پیاپی هر کدام سی روز و در سه ماه، متوالی هر یک ۲۹ روز رویت شود. علت این امر آن است که در محاسبه بر مبنای رؤیت، لازم است تعدیلاتی استخراج شود، برخلالف محاسبه به امر وسط که پایه محاسباتی زیج‌ها را تشکیل می‌دهد. همچنین مقدار سال قمری وسطی برابر است با ۳۵۴ روز و هشت ساعت و ۴۸ دقیقه و ۳۳ ثانیه و طول متوسط هر ماه قمری برابر است با ۲۹ روز و دوازده ساعت و ۴۴ دقیقه و سه ثانیه که منجّمان از دیرباز تاکنون این مقدار را در محاسبات به امر وسط در نظر دارند. (زمانی قمشه‌ای «پژوهشی درباره تاریخ شمسی عاشورا»، ص ۶۶ ۶۷٫ با رویکرد به این محاسبه نجومی، تولد امام  حسین (علیه السّلام) در سوم شعبان که در بخشی از منابع آمده است با فاصله ده ماه و هجده روز یاد شده در متن، منطبق است.

[۹۳]. ر.ک به: عنوان زادروز، ص ۳۰۸، پاورقی ۴٫

[۹۴]. ر. ک به: عنوان بررسی روایات دسته اول و دوم، گزینه ثالثاً، ص ۲۹۹، پاورقی ۱٫

[۹۵]. شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ص ۵۷۲ (بخشی از آن دعا چنین است: اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِحَقِّ الْمَوْلُودِ فِی هَذَا الْیَوْمِ الْمَوْعُودِ بِشَهَادَتِهِ‏ قَبْلَ‏ اسْتِهْلَالِهِ‏ وَ وِلَادَتِهِ‏. ِ أَنَّ الْأَئِمَّهَ مِنْ نَسْلِهِ، وَ الشِّفَاءَ فِی تُرْبَتِهِ… اللَّهُمَّ وَ هَبْ لَنَا فِی هَذَا الْیَوْمِ خَیْرَ مَوْهِبَهٍ وَ أَنْجِحْ‏ لَنَا فِیهِ‏ کُلَ‏ طَلَبَهٍ کَمَا وَهَبْتَ الْحُسَیْنَ لِمُحَمَّدٍ جَدِّهِ…) و ابن طاووس، اقبال الأعمال، ج ۳، ص ۳۰۳٫

[۹۶]. همان، ص ۵۷۳ و همان، ص ۳۰۵٫ محدث قمی نیز در مفاتیح الجنان این دعا را یکی از اعمال روز سوّم شعبان دانسته است.

[۹۷]. مصباح المتهجد، ص ۵۸۹٫

[۹۸]. تستری، رساله فی تواریخ النبی و الآل (علیه السّلام)، ص ۱۰ ۱۱٫

[۹۹]. ر.ک به: عنوان بررسی روایات دسته اوّل و دوم، ص ۲۹۷ ۳۰۱٫

[۱۰۰]. ر.ک به: عنوان ماه تولد امام مجتبی (علیه السّلام)، ص ۲۵۳٫

[۱۰۱]. ر.ک به: عنوان بررسی واژه طهر، ص ۳۰۹ ۳۱۰٫

[۱۰۲]. کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۴۶۳، ح ۲ (… کان بین الحسن و الحسین (علیه السّلام) طهر و کان بینهما فی المیلاد سته اشهر و عشراً) و مجلسی، مرآه العقول، ج ۵، ص ۳۶۲٫

[۱۰۳]. ر. ک به: بخش ماه تولد، عنوان بررسی روایات مربوط به اندازه فاصله میان دو تولد، گزینه ۲، ص ۳۰۰ که گفته شد: با این حمل شش ماهه مربوط به امام حسن است و به اشتباه نام حسین به جای حسن ثبت شده است و یا در ثبت تعبیر «سته اشهر» اشتباهی رخ داده و این تعبیر به جای «تسعه اشهر» گزارش گردیده است.

[۱۰۴]. شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ص ۵۷۳٫ هر چند در همین منبع (ص ۵۸۹) روایت دیگری نیز از طریق حسین بن زید بزوفری، به امام صادق (علیه السّلام) منتسب است، که روز تولد آن گرامی را پنجم شعبان دانسته، لیکن سند این روایت به گفته محمّد تقی تستری ضعیف است (رساله فی تواریخ النبی و الآل (علیه السّلام)، ص ۱۰ ۱۱).

[۱۰۵]. شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ص ۵۷۲ و طبری امامی، دلائل الإمامه، ص ۱۷۷ و فتال، روضه الواعظین، ص ۱۵۳ و شیخ طبرسی، إعلام الوری، ج ۱، ص ۴۲۰ و ابن شهر آشوب، مناقب آل أبی طالب، ج ۴، ص ۸۴ و شهید، الدروس، ج ۲، ص ۸ و مجلسی، بحار، ج ۴۴، ص ۱۹۸ ۲۰۱٫

[۱۰۶]. علی زمانی قمشه‌ای، «پژوهشی درباره تاریخ شمسی عاشورا»، ص ۶۸٫

[۱۰۷]. از حُسن تقدیر، اینک که این سطور نگاشته می‌شود، روز شنبه، نوزدهم دیماه ۸۳ (۱۹/۱۰/۱۳۸۳ شمسی) برابر با ۲۶ ذی‌القعده، ۱۴۲۵ قمری و ۸ ژانویه ۲۰۰۵ میلادی است.

[۱۰۸]. مفید، المقنعه، ص ۴۶۷ و شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج ۶، ص ۴۷ (قبلاً گفته شده که این دو محقق از این گزارش برگشته‌اند) و طبرسی، إعلام الوری، ج ۱، ص ۴۲۰ (با تعبیر قیل) و ابن طاووس، الملهوف، ص ۹۱ (با تعبیر قیل) و ابن نما، مثیر الأحزان، ص ۱۶ (با تعبیر قیل) و شهید، الدروس، ج ۲، ص ۸ و شیخ بهایی، توضیح المقاصد (مجموعه نفیسه، ص ۵۶۸).

[۱۰۹]. ابن نما، مثیر الأحزان، ص ۱۶ (با تعبیر قیل).

[۱۱۰]. طبری امامی، دلائل الإمامه، ص ۱۷۷ و ابن نما، مثیر الأحزان، ص ۱۶ (با تعبیر قیل).

[۱۱۱]. حاکم، المستدرک، ج ۳، ص ۱۷۷ و مزی، تهذیب الکمال، ج ۶، ص ۳۹۹ و ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج ۸، ص ۱۴۹ (هر سه منبع از قتاده نقل کرده‌اند).

[۱۱۲]. ابن عبد البر، الاستیعاب، ج ۱، ص ۳۹۳ (به نقل از: قتاده).

[۱۱۳]. ر. ک به: عنوان زاد روز، ص ۳۰۸، پاورقی ۴٫

[۱۱۴]. بیرونی، آثار الباقیه، ترجمه داناسرشت، ص ۵۳۲ ۵۳۳ (به نقلی).

[۱۱۵]. شهید اوّل، الدروس، ج ۲، ص ۸ (با تعبیر قیل).

[۱۱۶]. خوارزمی، مقتل الحسین، ج ۲، ص ۶ (به نقل از: حاکم). گفته شده که این نقل، از گزارش‌های ساختگی است.

[۱۱۷]. ر.ک به: عنوان مرقد حضرت فاطمه (علیه السّلام)، ص ۱۷۷ ۱۷۹٫