پیش از پرداختن به این سؤال خاطر نشان می شود، اسلام خواستار آن نیست که زنان شرایط زمانه را نادیده گرفته و از مسیر توسعه و پیشرفت دور باشند اما کسی هم حق ندارد به بهانه تغییر شرایط زمان، احکام دین را زیر پا بگذارد و هیچ حد و مرزی را نشناسد؛ چرا که اگر انسان بخواهد در همه وظایف دینی خودش، دنبال حرف دیگران باشد، نمی‌تواند به درستی تصمیم بگیرد.[۱]

 

در حالی‌که بر اساس منطق قرآن کریم آنچه عقب‌ماندگی و بی کلاسی به‌حساب می آید بدحجابی می باشد:

«وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیَّهِ الْأُولی »؛[۲] «و همچون دوران جاهلیّت نخستین (در میان مردم) خودنمایی نکنید»

علاوه بر این‌که نوع لباس شأنی از شئون انسان است و در هر تمدن رابطه مستقیمی با معنا و تعریف انسان در آن تمدن دارد. در تمدن غرب خدا از صحنه زندگی کنار رفته و در زوایای کلیسا و معبدها منزوی شده، پیداست که در چنین فرهنگی، لباس همچون «قالب» و «قاب» خواهد بود که بیشتر به شهرت و شهوت تنوع‌طلبی مرتبط می‌شود.

 

اما در فرهنگ اسلامی، انسان علاوه بر بُعد مادی دارای بُعد معنوی نیز می باشد. دین هم که آمده نه برای این است که ما را از تن غافل کند، بلکه برای این است که گوهر وجودمان نگهداری شود. در چنین فرهنگی «لباس» به منزله «خانه تن» انسان است تا با کمک آن، افراد حریم خود را از دستبرد اجانب محفوظ دارند و کنار گذاشتن چادر نشانه عقب‌گرد و بی کلاسی است.[۳]

جالب است که در گذشته حتی در اروپا، حجاب و پوشش بلند برای زنان اعیان و اشراف بود و زنان پایین دست پوشش مناسب نداشتند.[۴]

 

 

پی نوشت ها


[۱] – احمدی جلفایی، حمید، حجاب برتر، قم، آثارامین، ۱۳۹۱ ش، اول، ص ۱۲۴٫

[۲] – احزاب (۳۳)، آیه ۳۳٫

[۳] – همان.

[۴] – مقام معظم رهبری در دیدار دانشجویان یزد – تاریخ ۱۳/۱۰/۱۳۸۶٫