مرتضی توجّه ویژه‌ای به مسائل اعتقادی و عرفانی داشت.

در گرمای سوزان تابستان بستان، موهای سر خود را با تیغ تراشیده بود. وقتی از او سؤال کردم: چرا؟

گفت: «بگذار این سر آفتاب بخورد و از گرمای دنیا بچشد، تا هم خوب کار کند و هم آتش جهنم از یادش نرود!»


کتاب رسم خوبان ۲- مقصود تویی؛ شهید مرتضی شادلو، ص ۲۶٫