خداوند بىنیاز مطلق است؛ زیرا واجب الوجود است و واجب الوجود، نیازى به علت ندارد؛ بلکه او علت براى وجود ممکنات است و در واقع  ممکنات به او نیازمندند. اگر خداوند، کمترین نیازى به موجود دیگرى داشته باشد، آن موجود دیگر، علت او خواهد بود و در این صورت دیگر او واجبالوجود نخواهد بود که با فرض اصلى ما ناسازگار است. به بیان دیگر با اثبات علم، قدرت، حیات و کمال (صفات ایجابى براى خداوند)، به این حقیقت واقف مىشویم که همه هستى در این امور، نیازمند به او هستند و اگر قرار بود خداوند در این ساحتها، به آنها نیازمند باشد؛ دیگر قدرت مطلق، علم مطلق و … نبود و در یک کلام خدا نبود؛ بلکه مخلوق بود و حال آنکه فرض آن است که این موجود ـ با داشتن چنین صفات مطلق و کاملى ـ خداوند است.

 

پرسش و پاسخ های دانشجویی پیرامون خداشناسی/ مؤلف:محمدرضا کاشفی

دفتر نشر معارف