شیخ انصارى ـ رحمه اللّه ـ وجهى (حدود چهارصد تومان) به آقاى شیخ محمّد حسین کاظمینى ـ رحمه اللّه ـ مى دهد. از آنجا که مرحوم کاظمینى مقروض بوده، با خود فکر مى کند که آیا آن پول را به او داده تا بابت قرض خود بپردازد، یا میان شاگردان تقسیم کند، لذا پرداخت پول به شاگردان را یک روز تأخیر مى اندازد. روز بعد در حالى که شیخ ـ رحمه اللّه ـ از کنار او عبور مى کرد، مى فرماید: پول ها را بین تلامذه ى خود تقسیم کنید، براى اداى قرض شما هم چاره اى مى کنیم.

البتّه ما این مطالب را بعد از فوتشان مى فهمیم. اساتیدى که اینها را نقل مى کردند خود داراى این گونه مطالب بودند، و یا اگر از دیگران نقل مى نمودند، احتمال مى رفت که آنهاهم صاحب کراماتند، البتّه طورى بیان مى کردند که اذهان از خودشان منصرف شود. آنها با آن همه ندارى و فقر چه حالات و مقاماتى داشتند، ولى ما با این همه وسایل زندگى و دارایى چه  قدر کم توفیق و بى حالیم!

منبع: کتاب در محضر حضرت آیت الله العظمی بهجت- جلد۱ / محمد حسین رخشاد