سؤال: فرزند من حرف های رکیکی یاد گرفته است که گاهی آن را به کار می برد؛ همچنین با وجود اینکه ما اهل موسیقی و ماهواره نیستیم، او گاهی می خواند و می رقصد. لطفاً ما را راهنمایی بفرمایید.

جواب:

یکی از نکاتی که درباره ی ناسزا گویی بچّه ها باید به آن توجّه کرد این است که این بچّه ها بیشتر روش تقلیدی را به کار می گیرند. وقتی بچّه های ما اجتماعی می شوند و وارد فضاهای اجتماعی می شوند، در آنجا هم حرف های خوب و هم حرف های بد می شنوند و هیچ کس هم نمی تواند ادعا کند که من حرف بد بلد نیستم.

ما در جلساتی که داریم گاهی به شوخی می گویم که همه ما هم از این حرف ها بلد هستیم؛ یعنی بنده هم در جامعه از این حرف ها شنیده ایم و الان این کلمات در خزانه و بایگانی ذهنم وجود دارد؛ انسان ها برای اجتماعی شدن، باید بهایی بدهند؛ از جمله ی آن بهاء این است که در محیط هایی قرار می گیرند که آلودگی های کلامی در آنجا وجود دارد.

عکس العمل نشان ندهید!

نکته ای که خیلی مهم است، نوع برخورد والدین با الفاظ رکیکی است که فرزندان به کار می برند. من نکته ای را بگویم که شاید خیلی کمک کننده باشد و آن این است که اگر ما نخواهیم که بعضی از الفاظ جز شخصیّت کلامی فرزندمان بشود، اوّلین دفعاتی که این حرف ها را می زند، ما اصلاً نباید عکس العمل های جدّی نشان بدهیم.

راهکار برای زیر هفت سال

وقتی کودکی به کوچه می رود و می بیند که دو نفر با هم دعوا می کنند و یکی به دیگری حرف زشتی می زند، این بچه این حرف را یاد می گیرد و این را تقلید می کند و به خانه می آید و به پدر، مادر، خواهر یا برادرش یک مرتبه این حرف را می زند. ما در روش های تربیتی می گوییم در اینجا باید از اصل تغافل استفاده کنیم. تغافل و نادیده گرفتن، یعنی بشنوید ولی انگار که نشنیده اید.

چرا باید این کار بکنیم؟

اگر ما حساسیّت نشان دهیم و تا فرزند این حرف را زد، مثلاً بگوییم: این ظرف فلفل برای بچّه هایی است که حرف زشت می زنند و این فلفل را گذاشته اند که بر سر زبان این بچّه ها بپاشند! با این حرف ها و حرکات بچّه بمب باران می شود،

یا اگر مثلاً بگوییم: این چه حرفی است؟! اگر پدرت بفهم ناراحت می شود! من هم ناراحت شدم! در این صورت این بچّه ممکن است در آن لحظه عذر خواهی هم بکند و بگوید ببخشید، دیگر از این حرف ها نمی زنم! ولی آن بچّه فهمیده است که این حرف، پدر و مادر را عصبی می کند و در آینده اگر بخواهد آنها را عصبی کند از این کلمات استفاده می کند.

در حقیقت به نوعی ما به او تلقین کردیم و ما به او گفتیم که این حرف، حرف زشتی است و او هم چون آستانه تحمّلش پایین است، این را فهمید و بابتش معذرت خواهی هم کرد، ولی در آینده آن را به کار می برد.

یک مثال

پدری به مرکز مشاوره آمد و گفت: ما که به میهمانی می رویم، فرزندم در جمع به من می گوید: بابا! به من پول می دهی یا  فحش بدهم؟ به همین سادگی! وقتی ما با این پدر به گفتگو نشستیم، گفتم: احتمالاً خود شما به فرزندتان گفتید که این حرف ها من را ناراحت می کند؛ او هم در جواب گفت: بله، اتفاقاً وقتی می خواهیم به میهمانی برویم، مدام به او سفارش می کنم که از این کارها نکن! مردم می گویند که اینها نتوانسته اند بچّه ی خود را تربیت کنند!

وقتی پدر این حرف ها را مدام به فرزند می زند، درست است که بچّه می داند، پدر و مادر از این کار او ناراحت می شوند؛ ولی چون او هم آستانه ی تحمّلش پایین است، برای این که به خواسته خود برسد، از این حربه استفاده می کند.

در بایگانی ذهنش می ماند

پس اوّلین نکته ای که ما باید در بچّه های زیر هفت سال رعایت کنیم، این است که وقتی این حرف ها را می زنند، خصوصاً در مراحل اوّل، آن را نادیده بگیریم و به آن توجّه نکنیم و مطمئن باشیم یکی دو بار که این حرف را بزند، از ذهنش رفع می شود و یا در بایگانی ذهنش می ماند؛ چراکه می بیند که این حرف برای او کاربردی ندارد و باید وقتی از آن استفاده کند که برایش کاربردی داشته باشد.

به عنوان مثال من وقتی آب می خورم که تشنه باشم. مگر یک بچّه همین طور بی دلیل در خانه راه می رود و آب می خورد؟ یعنی بر اساس نیازش از آن کلمات استفاده می کند؛ حال اگر بداند که حرف رکیک، پدر و مادر را ناراحت می کند، هر وقت که بخواهد آنها را ناراحت کند، از این کلمات استفاده می کند.

راهکار برای هفت سال دوّم

اما در هفت سال دوّم چه طور؟ ما در این مدّت باید چه کار کنیم؟ هفت سال دوّم وقت آموزش های مستقیم و غیر مستقیم است. بعضاً ممکن است بچّه از حرف های زشتی استفاده کند که واقعاً خیلی زشت است؛ در اینجا هم لازم نیست که ما بنشینیم و برای او توضیح دهیم که این حرف زشت است و نباید از این حرف ها بزنیم. وقتی یک بار این حرف را زد، نشنیده بگیریم و مطمئن هم باشید که در ذهنش نمی ماند؛ ولی بعضی از حرف ها هست که بالاخره برای او یک عادت شده است و کاربرد زیادی هم دارد. با این بچّه ها باید به صورت جدّی برخورد کرد؛ یعنی من دست دختر هشت ساله خودم را بگیرم و در اتاقی بنشانم و رو در رو به او بگویم که بابا جان! اگر یک بار دیگر از این حرف ها از تو بشنوم، از تو خیلی ناراحت می شوم. ما تو را خیلی دوست داریم؛ ولی این حرف های تو را اصلاً دوست نداریم؛ حتی اگر به او تشری هم زدیم، عیبی ندارد.

تنبیه به چه معناست؟

تشر به معنای کتک زدن نیست؛ بلکه منظور، تشر کلامی است؛ مثلاً وقتی در اتاق تنها هستیم، فریادی بر سرش بزنیم و بگویم: اصلاً ما انتظار نداریم که تو چنین حرفهایی بزنی! این کار خوب هست و اصلاً تنبیه هم یعنی همین.

وقتی کارشناسان تربیتی می خواهند تنبیه را تعریف کنند، می گویند:محرّک آزار دهنده بعد از رفتار نا مطلوب؛ یعنی وقتی ما می بینیم که بچّه رفتار نا مطلوبی انجام داده است، یک محرّک آزار دهنده انتقال می دهیم؛ مثلا اخم می کنیم یا او را دعوا می کنیم. فقط تنها نکته ای که وجود دارد این است که این اتّفاقات نباید در جمع رخ دهد؛ چون در جمع هم کار بد را بد جلوه می دهیم و هم شخصیّت فرزندمان را خورد می کنیم، که این خورد کردن شخصیّت بچّه ها خیلی مناسب نیست.

پس دیدیم که در هفت سال اوّل، اصل بر تغافل است و در هفت سال دوّم، در برخی موارد که ممکن است دیگر تکرار نشود، باز هم تغافل و در بخشی هم برخورد جدّی باید باشد،البته به صورت پنهانی. چراکه ما در آموزه های دینی خودمان هم داریم که نصیحت کردن و موعظه کردن در خفاء، تاثیر گذاری بیشتری دارد.

وقت بچّه ها را پر کنیم

امّا در رابطه با مسائلی مثل رقصیدن و ترانه خواندن، باید بگوییم که احتمالا فرزند ایشان قدرت تاثیر پذیری بالایی دارد؛ مثلاً وقتی در مدرسه بچّه های دیگر این ترانه و رقص را می خوانند و انجام می دهند، او هم سریعاً یاد می گیرد.

پدر و مادرها خیلی باید روی این بچّه ها دقیق باشند؛ یعنی ما باید فکر و وقت این بچّه ها را پر کنیم و آنها را مشغول کنیم و از آن جا که فرزند ایشان در سنین شکل گیری شخصیّت است، اگر به او توجّه نکنند، ممکن است که این مشکل استمرار پیدا کند و در دوره های بعدی زندگی هم باقی بماند.

باید وقتش را پر کنیم؛ چه از لحاظ جسمانی و چه از لحاظ فکری و این پر کردن وقت هم می تواند با ورزش، بازی کردن و از این قبیل باشد. برای مشغولیّت فکری هم می تواند با کتاب داستان و مجموعه های این چنینی سرگرم شود. امّا اگر باز هم دیدیم که تکرار شد، مانند روش دوّمی که برای کودکان بالای هفت سال بیان کردیم، او را در اتاقی تنها با خودمان ببریم و به او بگوییم که این رفتار و حرکت تو ما را ناراحت می کند.