در این متن می خوانید:
      1. منابع
      2. پی نوشت ها

الَّذینَ اِذا ما اَتَوکَ لِتَحمِلَهُم قُلتَ لا اَجِدُ ما‌‌اَحمِلُکُم عَلَیهِ تَوَلَّوا واَعیُنُهُم تَفیضُ مِنَ‌‌الدَّمعِ حَزَنـًا‌‌اَلاّ یَجِدوا ما یُنفِقون =و [ایرادى نیست] بر کسانى که چون نزد تو آمدند تا آنان را بر مرکبى سوار کنى، گفتى: مرکبى ندارم که شما را بر آن بنشانم، بازگشتند در حالى که چشمانشان از اندوه اشکبار بود، زیرا چیزى نداشتند که در راه خدا انفاق کنند [و با آن به میدان بروند]».
سیره نویسان و مفسران در تعداد و نامهاى بکائین اختلاف نظر دارند؛ برخى آنان را ۶ تن[۴] و برخى دیگر ۹ نفر[۵]دانسته‌‌اند؛ اما مشهور، شمار آنان را ۷ تن دانسته‌‌اند[۶]؛ نیز در این باره که آنان از یک قبیله یا از قبایل گوناگون باشند نظرها یکسان نیست؛ برخى مفسران آنان را از قبیله مُزینه یا از فرزندان مُقرن بن عامر مزنى دانسته‌‌اند.[۷] (‌‌بنى‌‌مقرن) در مقابل، گزارشهایى حکایت از آن دارد که ایشان از تیره‌‌هاى گوناگون بودند.[۸]
به موجب نقلى آنان عبارت است از: سالم‌‌بن عمیر از بنى عمرو بن عوف و از بدریّان، حرمى‌‌بن‌‌عمرو از بنى واقف، عبدالرحمن بن کعب از بنى مازن بن نجار، سلمان بن صخر از بنى‌‌المعلى، عبد الرحمن بن یزید از بنى حارثه، عمرو‌‌بن غنم از بنى سلمه و عبد الله بن عمرو از مُزینه.[۹]
در اخبار دیگر نامهاى آنان چنین آمده است: معقل*‌‌بن یسار، سالم بن عمیر، عبد الله بن مغفّل، عبدالله بن کعب، عرباض بن ساریه، علیه*‌‌بن زید از بنى‌‌جاریه و عمرو*‌‌بن حمام بن جموح.[۱۰] جز نامهاى یاد شده، از کسانى دیگر نیز نام برده شده است.[۱۱]
گویند: هنگامى که آنان از رفتن خود مأیوس شده، گریستند، یامین یا ابن یامین نضیرى دو تن را تجهیز کرده و با پیامبر(صلى الله علیه وآله)همراه شدند.[۱۲] عباس‌‌بن‌‌عبد المطلب وعثمان بن عفان نیز هر یک دو تن را مهمان خود کردند.[۱۳] در گزارش واقدى آمده است که عثمان سه تن را همراه خود برد.[۱۴]
دائره المعارف قرآن کریم، جلد ۶، صفحه ۲۲

منابع

اسباب النزول؛ اسد‌‌الغابه فى معرفه الصحابه؛ البحر‌‌المحیط فى‌‌التفسیر؛ التبیان فى تفسیر القرآن؛ تفسیر القمى؛ جامع البیان عن تأویل آى القرآن؛ الجامع لاحکام القرآن، قرطبى؛ جمهره انساب العرب؛ الدرالمنثور فى التفسیر بالمأثور؛ زادالمسیر فى علم‌‌التفسیر؛ سیر اعلام‌‌النبلاء؛ السیره‌‌النبویه، ابن‌‌هشام؛ الطبقات الکبرى؛ لغت نامه؛ مجمع‌‌البیان فى‌‌تفسیر القرآن؛ المغازى؛ مفردات الفاظ القرآن.


پی نوشت ها

[۱]. مفردات، ص ۱۴۱، «بکى»؛ لغت نامه، ج ۳، ص ۴۲۶۰، «بکاء».
[۲].
المغازى، ج ۳، ص ۹۹۳ ـ ۹۴۴؛ السیره النبویه، ج ۴، ص ۵۱۸؛ الطبقات، ج ۲، ص ۱۲۵.
[۳].
اسباب النزول، ص ۲۱۲؛ جامع‌‌البیان، مج ۶، ج ۱۰، ص ۲۶۹؛ مجمع‌‌البیان، ج ۵، ص ۹۱.
[۴].
اسدالغابه، ج ۳، ص ۳۴۹؛ زاد المسیر، ج ۳، ص ۴۸۵؛ البحر‌‌المحیط، ج ۵، ص ۴۸۳.
[۵].
البحر المحیط، ج ۵، ص ۴۸۳.
[۶].
المغازى، ج ۳، ص ۹۹۳ ، ۱۰۲۴؛ السیره النبویه، ج ۴، ص ۵۱۸؛ مجمع البیان، ج ۵، ص ۹۱.
[۷].
اسباب النزول، ۲۱۲؛ جامع‌‌البیان، مج ۶، ج ۱۰، ص ۲۶۹؛ تفسیر‌‌قرطبى، ج ۸، ص ۱۴۵.
[۸].
جامع‌‌البیان، مج ۶، ج ۱۰، ص ۲۷۰؛ التبیان، ج ۵، ص ۲۸۰؛ المغازى، ج ۳، ص ۱۰۲۴.
[۹].
جامع‌‌البیان، مج۶، ج ۱۰، ص ۲۷۰؛ الدرالمنثور، ج ۴، ص ۲۶۳؛ المغازى، ج ۱، ص ۱۶۰؛ ج ۳، ص ۹۹۴.
[۱۰].
المغازى، ج ۲، ص ۹۹۴؛ السیره النبویه، ج ۴، ص ۵۱۸؛ الطبقات، ج۲، ص ۱۲۵.
[۱۱].
زاد المسیر، ج ۳، ص  ۴۸۵ ـ ۴۸۶؛ اسد الغابه، ج ۳، ص ۱۰.
[۱۲].
المغازى، ج ۳، ص ۹۹۴؛ السیره النبویه، ج ۴، ص ۵۱۸؛ سیر‌‌اعلام النبلاء، ج ۲، ص ۲۳۴.
[۱۳].
التبیان، ج ۵، ص ۲۸۰؛ مجمع البیان، ج ۵، ص ۹۱ .
[۱۴].
المغازى، ج ۳، ص ۹۹۴.