با توجه به استعمالات واژه عالمین در قرآن کریم و نظریات مفسران به دست می آید که این واژه تنها بر مردم یک بخش از زمان اطلاق می شود. همچنین موارد بسیاری در کتب اهل سنت نیز یافت می شود که در آن، آیات با روایات تخصیص می خورد. نیز شواهد بسیاری از تفاسیر اهل سنت و شیعه وجود دارد که استفاده می شود برتری حضرت مریم (س) بر زنان عالمیان انحصاری نیست، بلکه دست کم تعداد دیگری از زنان نیز همسان با او بر زنان عالمیان برتری دارند که با این بیان، انحصاری برای حضرت مریم(س) باقی نمی ماند.

از این رو با توجه به این که معنای عالمین عام نیست و بر پایه استدلال صاحب تفسیر کبیر چون حضرت فاطمه (س) در زمان حضرت مریم حضور نداشت؛ از این رو برتری حضرت مریم بر فاطمه زهرا ثابت نمی شود؛ و به اصطلاح فنی، اینکه فاطمه (س) برتر از مریم(س) باشد، تخصیص آیات قرآن نیست، بلکه حضرت زهرا(س)  تخصّصا از دایره شمول واژه “العالمین” خارج است.

و با توجه به تفسیر و روایات، حضرت مریم (س) برترین زنان زمان خودشان و حضرت فاطمه (س) برترین زنان از اولین تا آخرین هستند.

 

پاسخ را در ضمن چند بخش ارائه می کنیم سپس در پایان به چند نکته فرعی که در پرسش مطرح شده اشاره می کنیم.

۱ – در این بخش به معنای عالمین می پردازیم در این که آیا منظور از عالمین مردم تمام زمان ها و نقاط جهان هستند و یا این که تنها برای مردمی که در یک زمان زندگی می کنند به کار گرفته می شود.

با توجه به استعمالاتی که در قرآن شده و استفاده مفسّران از آن استفاده می شود که تنها بر مردم یک بخش از زمان اطلاق می شود. [۱]

به عنوان نمونه به برخی از دیدگاه های مفسّران اهل سنت اشاره می کنیم.

الف. سیوطی در تفسیرش به نقل از عبد الرزاق و عبد بن حمید از قتاده می گوید: برای هر زمانی عالَمی هست. [۲]

ب. فخررازی مفسر بزرگ اهل سنت در توجیه این مطلب که آیه شریفه «وَ أَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَى الْعالَمِینَ» شامل پیامبر (ص) نمی شود، می گوید: برتری بنی اسرائیل شامل کسانی می شود که در زمان آنان موجود بودند، امّا پیامبر در آن زمان موجود نبود و زمانی که موجود نبود پس از عالمین شمرده نمی شود چون معدوم از عالمین نیست. [۳]

ج. و نیز از اسحق بن بشر و ابن عساکر از ابن عباس پیرامون آیه شریفه « وَ اصْطَفاکِ عَلى‏ نِساءِ الْعالَمِینَ» [۴]نقل می کند: «وَ اصْطَفاکِ»، یعنى تو را انتخاب نمود و «عَلى‏ نِساءِ الْعالَمِینَ‏» یعنی بر جهانیان امت خودش. [۵]

 

۲ – اما این که آیا تخصیص آیه با روایت در اهل سنت نیز وجود دارد باید گفت موارد بسیاری در میان آنان وجود دارد که ما در ذیل تنها به برخی از آنها اشاره می کنیم.

الف. پیرامون آیه شریفه « وَ أَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَى الْعالَمِینَ» [۶] که خداوند به بنی اسراییل می فرماید: ما شما را بر عالمیان برتری دادیم کسی از مسلمانان تردید نمی کند که این آیه شخص پیامبر را شامل نمی شود در حالی که ظاهر این آیه عام است و تخصیصی نخورده است.

سیوطی در تفسیرش به نقل از عبد الرزاق و عبد بن حمید از قتاده پیرامون آیه شریفه « وَ أَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَى الْعالَمِینَ» [۷] می گوید: اینان بر عالمیانی که در آن زمان بودند برتری داشتند. [۸]

فخر رازی پیرامون این آیه می گوید: یعنی بر عالمیان زمان خودشان. [۹]

ب. در رابطه با آیه شریفه « وَ اصْطَفاکِ عَلى‏ نِساءِ الْعالَمِینَ» [۱۰] نیز دیدگاه برخی از مفسران اهل سنت را بیان می کنیم:

سیوطی در تفسیر آیه شریفه «عَلى‏ نِساءِ الْعالَمِینَ» نیز می گوید: یعنی از میان امت زمان خودش. [۱۱]

یکی دیگر از مفسران اهل سنت نیز می گوید: خداوند مادر عیسی (مریم) را برگزید و او را از هر پلیدی پاک گردانید و او را بر زنان زمانش برتری بخشید. [۱۲]

 

۳ – شواهد بسیاری از تفاسیر اهل سنت و شیعه وجود دارد که استفاده می شود برتری حضرت مریم (س) بر زنان عالمیان منحصر به آن حضرت نیست، بلکه دست کم تعداد دیگری از زنان نیز همسان با او بر زنان عالمیان برتری دارند که با این بیان، انحصاری که توهّم آن می رفت برچیده می شود؛ به عنوان نمونه تنها به یک مورد اکتفا می شود.

از انس بن مالک نقل شده که پیامبر (ص) فرمود: برترین زنان عالم چهار نفر هستند: مریم دختر عمران، آسیه دختر مزاحم‏ همسر فرعون، خدیجه دختر خویلد و فاطمه دختر رسول اللّه». [۱۳]

 

نتیجه

از این رو با توجه به نکاتی که با شواهد بیان شد و روشن شد که معنای عالَمین عام نیست و بر پایه استدلال صاحب تفسیر کبیر چون حضرت فاطمه (س) در زمان حضرت مریم حضور نداشت؛ از این رو برتری حضرت مریم بر آن حضرت، ثابت نمی شود؛ و به تعبیر فنی، برتری فاطمه(س) بر مریم(س)، تخصیصی بر آیات قرآن نیست، بلکه حضرت زهرا(س)  تخصّصا از دایره شمول واژه “العالمین” موجود در آیات خارج است.

از آن جایی که روایات مبیّن و مفسّر قرآن هستند که از آن به ثقل اصغر تعبیر می شود، روایات در تفسیر و تبیین آیه شریفه، حضرت مریم (س) را برترین زنان زمان خودشان و حضرت فاطمه (س) را برترین زنان از اولین تا آخرین می دانند.   [۱۴]

 

 

نکته ها

۱ – اگر نام فرد یا گروهی بیش از دیگران در قرآن مورد استفاده قرار گرفته باشد، این لزوما به معنای برتری آن فرد و یا گروه بر دیگران نیست چنان که می بینیم واژه “بنی اسرائیل” ۴۰ مرتبه در قرآن به کار رفته است در حالی که واژه مسلم (با مشتقات آن) تنها ۲۴ مورد استعمال شده است و نام دیگر پیامبران بیش از نام پیامبر ما در قرآن وجود دارد، اما با این وجود نه برتری بنی اسرائیل بر مسلمانان ثابت می شود و نه برتری دیگر پیامبران بر رسول اکرم(ص)!

۲ – بر خلاف آنچه در پرسش مطرح شد، اولاً:  این حدیث به صورت «فَاطِمَهَ سَیدَهَ نِسَاءِ الْعَالَمِین» در فقیه[۱۵] و کافی[۱۶] و تهذیب [۱۷] که هر سه از کتب اربعه شیعه اند آمده. ثانیاً: مگر کتب روایی شیعه فقط همین ها هستند و غیر آنها اعتباری ندارند و اگر چنین بود پس چه نیازی به تألیف صدها جلد از کتاب های حدیثی دیگر بود که دیگران تألیف کرده اند.

۳ – مگر دیدار با فرشته وحی و ارسال غذاهای آسمانی و … فقط برای حضرت مریم(س) اتفاق افتاد آیا بسیاری از پیامبران با فرشتگان خدا ملاقات نکردند و آیا خداوند برای بنی اسراییل غذاهای آسمانی نفرستاد؟ آیا بنی اسرائیلی که دریا برای عبورشان خشک شد، مدت های طولانی از غذای الاهی بهره بردند و …، برتر و یا مساوی با حضرت مریم(س) بودند؟

۴ – کسانی که بر این باور هستند که حضرت زهرا (س) بر حضرت مریم (س) برتری دارد، نمی خواهند از شأن و منزلت حضرت مریم (س) بکاهند[۱۸] ا همان طور که اگر گفته شود مقام پیامبر اسلام (ص) از مقام پیامبران پیشین (ع) بالاتر است، از مقام آنان کاسته نخواهد شد.

 

منبع: اسلام کوئست


[۱] . غیر از موارد خاصی که مثلاً در مورد خدا به کار می رود و یا با قرینه؛ مانند « الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمین‏».

[۲] . سیوطى، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج ‏۱، ص ۶۸، کتابخانه آیت الله مرعشى نجفى، قم، ۱۴۰۴ ق‏.

[۳] . فخرالدین رازى، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج ‏۲، ص ۴۴۴، دار احیاء التراث العربى، چاپ سوم، بیروت‏، ۱۴۲۰ ق‏.

[۴] . آل عمران، ۴۲٫

[۵] . الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج ‏۲، ص ۲۴٫

[۶] . بقره، ۴۷ و ۱۲۲٫

[۷] . همان.

[۸] . الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج ‏۱، ص ۶۸٫

[۹] . مفاتیح الغیب، ج ‏۳، ص ۴۸۴٫

[۱۰] . آل عمران، ۴۲٫

[۱۱] . الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج ‏۲، ص ۲۴٫

[۱۲] . طنطاوى، سید محمد، التفسیر الوسیط للقرآن الکریم، ج ‏۲، ص ۱۰۱٫

[۱۳] . شوکانى، محمد بن على‏، فتح القدیر، ج ‏۱، ص ۳۹۰، دار ابن کثیر، دار الکلم الطیب، چاپ اول‏‏، دمشق، بیروت‏، ۱۴۱۴ ق‏؛ ابن کثیر دمشقى، اسماعیل بن عمرو، تفسیر القرآن العظیم، تحقیق: محمد حسین شمس الدین‏، ج ‏۲، ص ۳۴، دار الکتب العلمیه، منشورات محمد على بیضون‏، چاپ اول، بیروت، ۱۴۱۹ ق‏.

[۱۴] . شیخ صدوق، معانی الأخبار، ص ۱۰۷، انتشارات جامعه مدرسین، قم، ۱۳۶۱ ش.

[۱۵] . صدوق، من ‏لا یحضره‏ الفقیه، ج ۴، ص ۱۷۹، انتشارات جامعه مدرسین، قم، ۱۴۱۳ هـ ق.

[۱۶] . کلینی، کافی، ج ۱، ص ۴۵۹، دار الکتب الإسلامیه، تهران، ۱۳۶۵ هـ ش.

[۱۷] . طوسی، تهذیب‏الأحکام، ج ۳، ص ۱۱۰،  دار الکتب الإسلامیه تهران، ۱۳۶۵ هـ ق.

[۱۸] . برای آگاهی بیشتر از شأن و جایگاه حضرت مریم (س) به نمایه «مقام حضرت مریم شماره ۶۵۹۱ (سایت: ۸۳۰۶)» مراجعه نمایید.