همه‌ی حرکات و سکنات انسان که از روی انتخاب و اختیار او انجام می‌گیرد، ناشی از تصمیم، اراده، محبّت، نفرت، و تصوّرش از خوشبختی و بدبختی است. و خلاصه همه‌ی حرکات و سکنات اعضاء، ناشی از اثر حالات و صفات قلب است. و سر چشمه‌ی احوال دل نیز، یا اعمال ظاهری جوارح خصوصاً حواسّ پنج‌گانه است، یا باطن اوست که عبارت از خیال و شهوت و خشم و اخلاق آمیخته‌ی در مزاج انسان است.

چون او زمانی که با حواسّش چیزی را درک کرد، از آن، اثری در قلب حاصل می‌شود. اگر خیر بود، نور و صفا می‌شود؛ و اگر شرّ بود، تاریکی و سیاهی…

بنابراین، قلب همواره در دگرگونی و اثرپذیری از آثار اسباب مذکور است. و بزرگ‌ترین آثار حاصل در آن، همان خواطر است.

منبع: کتاب به سوی دوست،  ص ۲۱