ممکن است مأموریت کسی، ایجاد معنویت در جامعه باشد و این کار را هم واقعا انجام دهد. من یک موقعی تأمل می کردم و می دیدم حضرت آیت الله بهجت (در مقیاس خودشان) در جامعه ما، یک معنویتی را احیاء کردنداما امام سجاد(ع) حقیقت معنویت را در تاریخ عالم و از جمله در جامعه شیعه دمیده اند که در صحیفه سجادیه ایشان ظهور پیدا می کند. البته صحیفه، نمونه ای از این تجلی است. وقتی حالت امام را دنبال کنید می ببینید امام طوری راه می رفتند که مردم یک هاله قدسی در اطراف امام می دیدند.

 

نقل شده هشام بن عبدالملک، برای طواف آمد؛ مردم راهش ندادند. لذا رفت و در جای مخصوصش نشست. امام سجاد که آمدند؛ همه، راه را باز کردند و ایشان به آسانی حجر را بوسیدند. هشام تجاهل کرد و پرسید این شخص کیست؟ فرزدق با زبان شعر می گوید: او را نمی شناسی؟ تجاهل می کنی؟ «هذا الذی تعرف البطحاء وطأته – و البیت یعرفه و الحل و الحرم» اگر تو او را نمی شناسی، سرزمین مکه ایشان را می شناسد. کعبه ایشان رامی شناسد. یعنی یک هاله ای از قدس اطراف حضرت را احاطه کرده بود و همه مردم این تقدس را می دیدند. امام می توانستند این هاله را پنهان کنند ولی برنامه امام این بود که به نحوی سلوک اجتماعی داشته باشند که یک هاله ای از قدس در جامعه ایجاد شود. امام جریان معنویتی ایجاد کردند که دیگر کسی نتواند به راحتی با معنویت مقابله کند و معنویت‌های جعلی و بدلی و انحرافی به جای معنویت حقیقی ننشیند.