از خاطرات جالب توجّه قلّاجه، برپایی ورزش باستانی در اردوگاه بود. اصغر رنجبران که خود از پهلوانان نامی جنگ و دوستدار ورزش باستانی بود، این زورخانه را برپا کرد. بعد از شهادتش، این زورخانه با نام او خوانده شد. گود این زورخانه، با لایه‌ای از سیمان پوشیده شده و سقفش از برزنت بود که به داربست فلزی وصل شده بود. این اوّلین زورخانه در منطقه‌ی جنگی بود. بعدها زورخانه‌های دیگری هم ساخته شد. اصغر رنجبران با پوکه‌ی گلوله‌ی توپ، میل باستانی ساخته بود و صبح‌ها بچّه‌ها را جمع می‌کرد و در حالی که حسین دژبان عین مرشید حرفه‌ای با صدایی رسا و دلنشین ضرب می‌زد، یلان ورزش می‌کردند. بنده هم چون پایم ناقص بود، فقط میل می‌گرفتم تا از بقیّه جا نمانم.


منبع: کتاب رسم خوبان ۷٫ ورزش. صفحه‌ی ۸۴/ کوچه‌ی نقاش‌ها، ص ۲۷۴٫