اوشو از عشق حرف می زند و آن  را تا سرحدّ سکس تنزّل می دهد. انسجام کانون خانواده را زیر سؤال برده، انسان را به عیش و خوشی لجام گسیخته دعوت می کند، اما تا کجا معلوم نیست!

اخلاق در سیره ی اوشو
باگوان راجینش اوشو، فیلسوف و عارف نام دار معاصر هند، در ۱۱ سپتامبر ۱۹۳۱ میلادی در هندزاده شد و در ۱۹ ژانویه ۱۹۹۰ میلادی کالبد خاکی خود را ترک کرد. تحصیلاتش را در هند تا درجه ی استادی فلسفه ادامه داد و در سال ۱۹۵۳ میلادی [به پندار مریدانش] به نور حق مشرّف و روشن ضمیر شد. از سال ۱۹۶۳ میلادی در اقصی نقاط هند به ایراد خطابه در زمینه های معنوی و عوالم روحانی پرداخت. پیروان بی شمار و سر سپردگان طریقتش که به عنوان «سانیاسین» مشهورند، در مدّت چهار ماه، اراضی کوه پایه های ایالت «اورگون» را خریداری و شهری بنا نهادند که به «راجینش پورام» مشهور و خار چشم دولت و سیاست مداران آمریکایی شد.
از اوشو قریب شش صد عنوان کتاب، هفت هزار ساعت نوار کاست و هزار و هفتصد سخنرانی ویدیویی باقی مانده است. آثار اوشو به اکثر زبان های زنده ی معاصر ترجمه، و پیروانش در اقصی نقاط جهان امروز گسترده شده اند.
نگاه انسان مدارانه ی اوشو
پنج ویژگی امانیستی (انسان محور) در آیین اوشو به وضوح دیده می شود:
الف) محوریّت انسان؛
ب) تأکید بر آزادی و اختیار انسان؛
ج) اعتقاد به توانایی فوق العاده ی انسان؛
د) طبیعت گرایی؛
هـ) مدارا
اخلاق جنسی در عرفان اوشو
اوشو از عشق حرف می زند و آن  را تا سرحدّ سکس تنزّل می دهد. انسجام کانون خانواده را زیر سؤال برده، انسان را به عیش و خوشی لجام گسیخته دعوت می کند، اما تا کجا معلوم نیست! نظر اوشو در مورد روابط آزاد و به دور از معیارهای مذهبی در دهه ی نود مشکلات زیادی به بار آورد. در سال ۱۹۹۰ میلادی، آمار تکان دهنده ای از فرزندان متولّد شده در خارج از چارچوب خانواده در کشورهای توسعه یافته منتشر شد. در ایالات متّحده با آن که کاتولیک مذهب بوده، حفظ نهاد خانواده از اولویّت های اصلی دولت و آن کلیساست و نیز با وجود همه ی آموزش های پیش گیری و آزادی سقط جنین، بیست و هشت درصد از کلّ موالید به طور نامشروع متولّد می شوند. این رقم در کشورهای اسکاندیناوی به پنجاه درصد رسید.
به خاطر جاذبه های شهوانی عرفان اوشو، روزبه روز بر جمعیّت این فرقه افزوده شد، تا جایی که دولت آمریکا صلاح را بر آن دید تا از دست این استاد خودپرورده خلاص شود. ادّعا شده در پی بازداشت او در سال ۱۹۸۶میلادی، در زندان ایالت اوکلاهوما، یک منبع قدرت تشعشع رادیواکتیو را در تشک خواب اوشو پنهان کردند تا توانایی های عقلانی، قابلیّت های گفتاری و سیستم دفاعی بدنش را نابود کنند.
اوشو معتقد است عشق باید زمینی باشد. از نظر او، معشوقه در عرفان، یعنی مادّی. او دنیایی بودن عشق را در تضاد با هوس ها نمی داند. وی می گوید: رسیدن به عشق، تنها از طریق قطب مخالف امکان پذیر است و میل مرد به زن یا زن به مرد شروع عشق است.

روابط آزاد و ضدّ اخلاقی
او از زنان به عنوان الگویی که دارای استعداد زیادی برای رسیدن به اوج لذّت جنسی به طور متوالی هستند، یاد می کند. رابطه ی دختر و پسر در عرفان اوشو آزاد است، و از آن به عنوان یکی از روش های مراقبه یاد می شود. دیدگاه اوشو درباره ی عشق بسیار زیاد متأثّر از فروید و تا حدود زیادی از شاگرد فروید، «یونگ» است. بر این اساس، وقتی از عشق صحبت می کند منظورش همین عشق مجازی زمینی و رابطه ی زن و مرد است. اوشو تا جایی در شهوت رانی پیش می رود که در بقیّه ی توصیه هایش- مثلاً مدیتیشن- مریدان را ترغیب به سکس می کند.
هم جنس گرایی و اعمال غیراخلاقی
پرداختن مفرط اوشو به این روابط نامشروع و به اصطلاح «عرفان»، یکی از دلایل محبوبیّت مکتبش است. از جمله اقدامات مریدان او، راه اندازی رسمی و همراه با تبلیغات گسترده ی «اوشو پارک» است، که جذابیّت زیادی برای گردش گران در هند ایجاد کرده است، هم چنین شعبه هایی از این پارک در دیگر کشورها تأسیس شده است. در این مکان ها نوعی زندگی زناشویی و جمعی، فارغ از قیود اخلاقی و قاعده مند ترویج می شود.
دیدگاه اوشو در مورد هم جنس گرایی جالب است، وی معتقد است این مسأله چیز مهمّی نیست و هیچ اشتباهی در آن رخ نمی دهد. او در این باره می گوید:
«
این ایده های اجتماعی است که چیزی را غلط یا درست می شمارد. خوب است اول آن را بپذیرید؛ چراکه در صورت ردّ آن نمی توانید آن را حل کنید؛ هرچه بیشتر آن را رد کنید، بیشتر جذب هم جنس خواهید شد، زیرا هر چیزی که ممنوع می شود جذابیّت بیشتری می یابد و هم جنس گرایی یکی از مراحل ضروری رشد انسان، اعم از زن یا مرد است
اخلاق در عرفان اوشو، یعنی آزادی و رهایی از قیود؛ انسان هرچه آزادتر، اخلاقی تر و عارفانه تر.
افکار اوشو بیشتر ترویج کننده ی یک هرج و مرج اخلاقی است. هرچه از دیدگاه عقل و شرع ادیان الهی ممنوع و ضدّ اخلاق فرض شده، در نظرگاه اوشو، نه تنها فعل غیراخلاقی نیست، بلکه با پرداختن مفرط به آن می توان نیاز را برآورده کرد و در پی حل آن برآمد.

 

منبع:پرسمان