نوافل نیز از مسائل با اهمّیّت است و به وسیله‌ی آن، آنچه از اقبال و توجّه [به خداوند] در نماز واجب کم و ناقص بوده، کامل می‌شود. و در این باره تأکید بسیاری شده است. و سزاوار است که آن ترک نشود گرچه با کمترین اجزائی که دوست دارد و اگرچه در حال رفتن برای انجام کارها باشد…

و بنده‌ی مراقب آئین بندگی، تلاش عظیمی در انجام نافله‌ها دارد، به جهت رازی لطیف؛ و آن این است که: ادای حقوق واجب خداوند چون در ترک آن کیفر است، گویا اطاعتی اجباری است، و انجام نافله‌ها، گویا اطاعتی اختیاری است. و آن از این جهت در نظر انسانِ مراقب، با اهمّیّت‌تر است. بلکه مواظبت و اهتمام به نافله‌ها کامل بودن نیّت بنده در واجبات را هم آشکار می‌سازد. گویا کسی که در بر نافله‌ها مواظبت می‌کند، حالش گواهی می‌دهد که او انجام واجبات را به جهت امتثال امر و به خاطر پروردگار متعال قصد کرده، و آن را تنها به جهت هراس از کیفر انجام نداده است.

منبع: کتاب به سوی دوست،  ص ۹۶