پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله  در پی فداکاری‌های امیرالمؤمنین در روز احد خطاب به جبریل علیه‌السلام  جمله‌ای را ذکر می‌کنند. ایشان درباره جانفشانی‌های علی علیه‌السلام  به امین وحی می‌فرمایند:« إنه منّی و أنا منه ».

مسلماً این جمله پر مغز و پرمعنا نیاز به تعبیر و تفسیر دارد.

این جمله نظیر فرمایش پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله  درباره سیدالشهدا علیه‌السلام  می‌باشد. ایشان فرمودند:« حسین منی و انا من حسین.» این نشان می‌دهد آندو یک نور واحدند که از آن یکدیگرند.

امیرالمؤمنین از شجرۀ پیامبر و باقی مردم از دیگرانند. این درختی است که ریشه اش در زمین استوار و شاخه‌هایش در آسمان‌هاست. علی علیه‌السلام  از گِل رسول خداست. گوشتش از گوشت او و خونش از خون اوست. او از نظر رفتار، عقیده، مبدأ، روحیه جهادی، ادب، خلوص و صفا و… از رسول خداست.

بالأخره این پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله  بود که علی علیه‌السلام  را علم و ادب آموخت و او را پرورش داد و تربیت کرد.

از جهت دیگر، پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله  از حیث وجودش از علی علیه‌السلام  است. چراکه حقیقت وجود پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله  از نظر دین، مبدأ، فکر، عقیده، سلوک، جایگاه و رسالتش، همه و همه به خاطر آن صفاتی است که او را حائز جایگاه نبوت کرده است. او با این جایگاه است که رسالت ابلاغ دین را بر دوش می‌کشد. حال علی علیه‌السلام  نیز که بعد از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله  به جایگاه امامت رسید، وظیفه احیاء دین را بر عهده داشت. به طوری که اگر علی علیه‌السلام  نمی‌بود، از اسلام چیزی باقی نمی‌ماند و دین رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله  حفظ نمی‌شد.

 شاهد بر این مطلب آن است روزی که شخصی پشت سر امیرالمؤمنین علیه‌السلام  نماز می‌خواند. آن شخص پس از نمازش درباره نماز علی علیه‌السلام  گفت:« همانا این نماز مرا به یاد نماز پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله  انداخت. »[۱] این بیان اوج بدعت و تغییر دین پس از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله را  نشان می‌دهد. کما اینکه برخی گویند:

« بعد از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله  چیزی از نماز جز اذان آن باقی نماند، که آن را هم تغییرش دادند.»[۲]

بنا برین وقتی پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله  به علی علیه‌السلام  می‌فرماید:« انه منی » این جمله تماما همانند جمله‌ایست که ایشان به امام حسین علیه‌السلام  فرمود:« حسین منی » چراکه پرورش آنها به دست مبارک پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله،  بر احیاء دین آنان مقدم است. پس عقاید، منهج، تفکر، جان، دین و تمام خصوصیات و آداب نبی اکرم، در علی علیه‌السلام  و حسین علیه‌السلام  برانگیخته می‌شود.

از اینجاست که فرمایش پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله  مطابق با واقع درمی‌‌آید. آنجا که ایشان فرمودند:« انا و انت یا علی ابوا هذه الامه »[۳]

همانطور که بعید نیست که جبریل هم از محضر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله  و امیرالمؤمنین علیه‌السلام  بهره برده و بابت همین بود که گفت:« من هم از شما دو نفر هستم. »

اگر به منابع رجوع کنید خواهید دید که علی علیه‌السلام  این مسئله را در شورای شش نفره نیز مطرح کرده است. که این احتجاج امیرالمؤمنین به عمق معنای این ماجرا می‌افزاید.

منبع: در صفحه ۱۷۲ تا ۱۷۶ جلد ۳ کتاب الصحیح من سیره الامام علی علیه‌السلام /علامه سید جعفر مرتضی عاملی 


[۱]. صحیح البخاری (ط دار الفکر) ج۱ ص۱۹۱ و ۲۰۰ ؛ صحیح مسلم (ط دار الفکر) ج۲ ص۸ ؛ أنساب الأشراف (ط مؤسسه الأعلمی) ج۲ ص۱۸۰ ؛ السنن الکبرى للبیهقی ج۲ ص۶۸ و ۱۳۴ ؛ السنن الکبرى للنسائی ج۱ ص۲۲۷ و ۳۵۲ ؛ کنز العمال ج۸ ص۱۴۳ عن عبد الرزاق، وابن أبی شیبه، ؛ المعجم الکبیر للطبرانی ج۱۸ ص۱۲۶ ؛ الجامع لأحکام القرآن ج۱ ص۱۷۲ ؛ المصنف للصنعانی ج۲ ص۶۳ ؛ المجموع للنووی ج۳ ص۳۹۸ ؛ مسند أبی داود ص۱۱۱ ؛ مسند أبی عوانه ج۲ ص۱۰۵ ؛ الإستذکار لابن عبد البر ج۱ ص۴۱۴ ؛ مسند أحمد ج۴ ص۴۲۸ و ۴۲۹ و ۴۴۰ و ۴۴۱ و ۴۴۴ و ۴۰۰ و ۴۱۵ و ۳۹۲ فی موضعین و ۴۳۲ ؛ الغـدیـر ج۱۰ ص۲۰۲ و ۲۰۳ ؛ کشف الأستار عن مسند البزار ج۱ ص۲۶۰ ؛ البحر الزخار ج۲ ص۲۵۴ ؛ سنن النسائی (ط دار الفکر) ج۳ ص۲ ؛ سبـل الهـدى والـرشـاد ج۸ ص۱۱۳ ؛ التمهید لابـن عبد الـبر ج۹  ص۱۷۶ ؛ عمده القاری ج۶ ص۵۹ و ۱۰۰ ؛ سنن أبی داود ج۱ ص۱۹۲ ؛ عون المعبود ج۳ ص۴۵ ؛ شرح إحقاق الحق (الملحقات) ج۸ ص۶۰۳٫

[۲]. شرح الموطأ للزرقانی ج۱ ص۲۲۱ ؛ تنویر الحوالک ج۱ ص۹۳ ـ ۹۴ عن الباجی؛ و راجع مصادر ذلک فی الجزء الأول من کتابنا الصحیح من سیره النبی الأعظم «صلى الله علیه وآله»

[۳]. تفسیر البرهان ج۱ ص۳۶۹ ؛ معانی الأخبار ۵۲ و ۱۱۸ ؛ عیون أخبار الرضا ج۲ ص۸۵ و (ط مؤسسه الأعلمی) ج۱ ص۹۱ ؛ علل الشرائع ص۱۲۷ وکمال الدین ص۲۶۱ ؛ الأمالی للصدوق ص۶۵ و ۴۱۱ و ۷۵۵  ؛ المیزان ج۴ ص۳۵۷ ؛ بحار الأنوار ج۱۶ ص۹۵ و ۳۶۴ / ج۲۳ ص۱۲۸ و ۲۵۹ / ج۲۶ ص۲۶۴ و ۳۴۲ / ج۳۶ ص۶ و ۹ و ۱۱ و۱۴ و ۲۵۵ / ج۳۸ ص۹۲ و ۱۵۲ / ج۳۹ ص۹۳ / ج۴۰ ص۴۵ / ج۶۶ ص۳۴۳ ؛ کتاب الأربعین للماحوزی ص۲۳۸ ؛ المراجعات ص۲۸۶ ؛ جامع أحادیث الشیعه ج۱ ص۱۴۹ / ج۱۸ ص۳۱۱ و۳۱۲ ؛ مستدرک سفینه البحار ج۹ ص۲۶۴ / ج۱۰ ص۴۵۵ ؛ مناقب آل أبی طالب ج۲ ص۳۰۰ ؛ روضه الواعظین ص۳۲۲ ؛ خاتمه المستدرک ج۵ ص۱۴ ؛ الغارات للثقفی ج۲ ص۷۱۷ و ۷۴۵ ؛ کنز الفوائد للکراجکی ص۱۸۶ ؛ العمده لابن البطریق ص۳۴۵ ؛ الروضه فی فضائل أمیر المؤمنین ص۱۳۳ ؛ سعد السعود ص۲۷۵ ؛ العقد النضید ؛ الدر الفرید ص۷۰ ؛ المحتضر للحلی ص۷۳ ؛ الصراط المستقیم ج۱ ص۲۴۲ و ۲۴۳ ؛ کتاب الأربعین للشیرازی ص۴۷ و ۷۴ ؛ الإمام علی بن أبی طالب «علیه السلام» للهمدانی ص۷۶ و ۷۸۷ ؛ مسند الإمام الرضا «علیه السلام» للعطاردی ج۱ ص۸۰ و ۲۲۱ ؛ موسوعه أحادیث أهل البیت «علیهم السلام» للنجفی ج۷ ص۲۴۳ ؛ تفسیر أبی حمزه الثمالی ص۱۵۹ ؛ التفسیر المنسوب للإمام العسکری «علیه السلام» ص۳۳۰ ؛ الصافی ج۱ ص۱۵۰ / ج۴ ص۱۶۵ و ۱۶۶ / ج۵ ص۵۲ / ج۶ ص۱۲ و ۱۳ و ۵۲۰ ؛ نور الثقلین ج۴ ص۲۳۷ و ۲۳۸ ؛ کنز الدقائق ج۱ ص۲۸۶ / ج۲ ص۴۴۰ ؛ مفردات غریب القرآن للراغب ص۷ ؛ تفسیر الآلوسی ج۲۲ ص۳۱ ؛ بشاره المصطفى ص۹۷ و ۲۵۴ ؛ نهج الإیمان ص۶۲۵ و ۶۲۹ وتأویل الآیات  لشرف الدین الحسینی ج۱ ص۷۴ و ۱۲۸ وینابیع الموده ج۱ ص۳۷۰ واللمعه البیضاء ص۸۱ و ۱۲۳ ومشارق أنوار الیقین ص۴۳ و ۲۸۹ وغایه المرام ج۱ ص۱۷۷ و ۲۵۰ / ج۲ ص۱۷۹ و ۲۱۱ / ج۳ ص۷۰ / ج۵ ص۱۱۸ و ۱۲۲ و ۲۹۹ و ۳۰۱ و ۳۰۳ / ج۶ ص۶۶ و ۱۵۵ و ۱۶۶ و ۱۶۷ / ج۷ ص۱۲۸ ؛ شـرح إحقـاق الحـق (الملحقـات) ج۴ ص۱۰۰ و ۲۲۷ و ۳۶۶ / ج۵  ص۹۵ / ج۷ ص۲۱۶ / ج۱۳ ص۷۷ / ج۱۵ ص۵۱۸ و ۵۱۹ / ج۲۰ ص۲۳۰ / ج۲۲ ص۲۸۰ و ۲۸۲ و ۳۴۶ / ج۲۳ ص۵۸۰ و ۶۲۱٫