این نوع سخن نیاز به تبیین و توضیح دارد بدین گونه که:
امام زمان(ع) بیش از هر کس دیگری با زیبایی دوران طلایی ظهور آشنا و آگاه است. او به خوبی می‌داند که مردم در دوران ظهور، به رشد و تعالی بی نظیری دست می‌یابند و جامعه انسانی به بهترین صورت ممکن شکل می‌گیرد و آن گونه که شایسته و زیبنده زندگی بشری است تحقق می‌یابد. او که بر بندگان و مخلوقات خدا بسیار مهربان است، آرزو دارد که انسان‌ها به زندگی در خور خود برسند و همه بتوانند درجات کمال را طی کنند و این زمانی خواهد بود که امام زمان(ع) ظهور کند و جهان را از مظاهر شرک و فساد پاک گرداند. او به خوبی می‌داند که ظهور، وقتی صورت می‌گیرد که مردم بخواهند و آماده ظهور گردند. بنابراین او واقعا منتظر است. او منتظر آماده شدن مردم است تا خداوند اذن خروج دهد.


اما اینکه گفته می‌شود غایب واقعی ما هستیم، باید گفت: هر چند در اصطلاح مراد از غیبت امام زمان آن است که وجود شریفش دیده نمی‌شود(و به عبارت صحیح تر دیده می‌شود ولی شناخته نمی‌شود)؛ اما در مورد غیبت بیان دیگری نیز هست و آن اینکه یکی از اموری که باعث می‌شود ما از نعمت حضور امام محروم باشیم، آلودگی‌های روحی ما است. چرا که این آلودگی‌ها از یک طرف حجابی بر قلب می‌شود و چشم بصیرت و حقیقت بین آدمی را کور می‌کند و از طرف دیگر قابلیت و لیاقت درک حضور را از ما سلب می‌کند و این سخن بدین معنا است که ما خود باعث دوری و جدا شدن از امام هستیم، او حاضر و ناظر است، ولی ما چشمان حقیقت بین خود را از دست داده‌ایم، ما از وادی حقیقت خارج شده و در دنیای حیوانی قرار گرفته‌ایم. او منتظر برگشت‌ ما از دنیای پوچ و مجازی است، او منتظر است ما به خود آییم و پرده غفلت را به کنار زنیم و داخل در حریم یار شویم.

 

منبع:پرسمان