طبری گوید:

ابو مخنف از صقعب بن زهیر از حُمید بن مسلم نقل می‌کند:

امام حسین (ع) جبّه‌ای از خز داشت، عمامه بر سر نهاده بود، و خضاب بر موهای خویش زده بود و شنیدم پیش از کشته شدن، در حالی که بر روی دو پا مثل سواره‌ای شجاع می‌جنگید و مواظب تیراندازان بود و در پی فرصت برای حمله بود، بر سپاه حمله کرد، در حالی که می‌گفت: آیا به کشتن من یکدیگر را تحریک می‌کنید؟ پس از من هرگز بنده‌ای از بندگان خدا را نمی‌کشید که به اندازه‌ی کشتنم خشم خدا را برانگیزد.

به خدا قسم امیدوارم با خواری شما خدا به من کرامت بخشد، سپس از آن‌جا که نفهمید، انتقام مرا از شما بگیرد. به خدا قسم اگر مرا بکشید، خداوند نیروهایتان را در میان خودتان خواهد افکند و خون‌هایتان را خواهد ریخت. سپس هرگز از شما راضی نخواهد شد تا آن‌که عذابی دردناک برایتان دهد.

 

 

 و قال الطّبریّ:

قَالَ أَبُو مخنف: حَدَّثَنِی الصقعب بن زهیر، عن حمید بن مسلم، قَالَ: کَانَتْ عَلَیْهِ جبه من خز، وَ کَانَ معتما، وَ کَانَ مخضوباً بالوسمه، قَالَ: و سمعته یقول قبل أن یقتل، وَ هُوَ یقاتل عَلَى رجلیه قتال الفارس الشّجاع یتّقى الرّمیه، و یفترض العوره، و یشدّ عَلَى الخیل، وَهُوَ یقول: أعلى قتلی تحاثون! أما وَاللَّهِ لا تقتلون بعدی عبداً من عباد الله اللَّه أسخط عَلَیْکُمْ لقتله منّی، و أیم اللَّه إنی لأرجو أن یکرمنی اللَّه بهوانکم، ثُمَّ ینتقم لی مِنْکُمْ من حَیْثُ لا تشعرون، أما وَ اللَّهِ أن لو قَدْ قتلتمونی لقد ألقى اللَّه بأسکم بینکم، وسفک دماءکم، ثُمَّ لا یرضى لکم حَتَّى یضاعف لکم العذاب الألیم.[۱]


[۱]– تاریخ الطّبری: ۳: ۳۳۴٫