مجاهد شهید، سید عباس موسوی (رضوان الله تعالی علیه) از همان اوایل، تمام فعالیت و دعوتش برای اسلام و پیروزی مستضعفان بود و در ذهن خود رؤیای تشکیل حکومت الهی را داشت. او در همه‌ی مسائل، انسانی هدف‌مند و جدّی بود. به تقوا، پرهیزگاری، احساس مسئولیت، پشتکار، اخلاص و تواضع شهره بود.

برای تزکیه‌ی نفس همواره در تلاش بود و از همین روی، این نفس زکیه‌ی طاهر، نماد تواضع، منبع فیض، محبت و عشق و همچنین مایه‌ی افزونی جهاد، اخلاص و همت بلندش بود که او را لایق رسیدن به این درجه‌ی رفیع شهادت گرداند. همان‌گونه که حضرت سید قائد، آیت‌الله خامنه‌ای (دام ظله تعالی) درباره‌ی وی فرمودند: «آیا از میان ما، کسی عاقبتی بهتر از کشته شدن در راه خدا و به دست یهودیان و قاتلان انبیا، برای شهید سید عباس انتظار داشت؟»

یهودیان در اشبتاه‌اند که گمان می‌برند این جنبش جهادی عظیم در لبنان، بر پایه‌ی اشخاص استوار است و بر یک شخص تکیه دارد؛ این شخص هر که می‌خواهد باشد. دشمن صهیونیست، هرگز نخواهد توانست پیشرفت، رشد و صعود این موج جهادی اسلامی را با ترور رهبران متوقف سازد.

سید عباس موسوی، از سرسخت‌ترین ملتزمان و مطیعان ولایت و رهبری حضرت سید قائد، آیت‌الله خامنه‌ای دامت برکاته بود؛ و در ایشان رهبری حکیمانه و مُلهم و متوجه از جانب خدای تبارک و تعالی را مشاهده می‌کرد و همچون عشقی که به امام خمینی (قدس سره) داشت، بی‌نهایت عاشق سید قائد بود. او بیش از سه سال بود که دعوت به مرجعیت سید قائد دامت برکاته را تنها راه استحکام بخشیدن به امت و عزّت‌مند ساختن اسلام می‌دانست.

جالب است بدانید که سید عباس، سال‌های بسیاری بود که در ماشینش زندگی می‌کرد. ماشین، برایش خانه و منزلی بود که در آن می‌خوابید، می‌خورد، مطالعه می‌کرد و دائم در میان روستاها و مناطق لبنان رفت و آمد داشت!

 

منبع: کتاب «سید عزیز»- نشر یازهرا سلام الله علیها