البتّه درباره‌ی ازدواج حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشّریف) دو نظریه وجود دارد و هر کدام شواهدی دارند. بر اساس قواعد کلی، می‌توان گفت: آن حضرت ازدواج نکرده و اشکالی هم نخواهد داشت؛ زیرا آن حضرت هر چیزی را که با غیبت منافات داشته باشد، انجام نمی‌دهد؛ زیرا ازدواج با غیبت (با توجّه منافات داشته و مستلزم آشکار شدن وضعیّت امام (عجل الله تعالی فرجه الشّریف) خواهد بود؛ ازدواج با وجود غایب بودن آن حضرت به نظر مخفی شدن بدن او از دیده‌ها)، امکان ندارد و اگر بخواهد ظاهر شود و ازدواج  کند، این همان محذوری است که باید از آن دوری کند… اگر نظر دیگران (پنهان بودن عنوان و شخصیّت امام)، را مورد توجّه قرار دهیم، باز می‌گوییم که ازدواج آن حضرت با شخصیّت واقعی خود، امکان ندارد و منافی با اصل «غیبت» است[۱].

از طرف دیگر، هیچ دلیل روشن و قطعی، بر وجود زن و شواهد برای آن حضرت نیست؛ چون مسئله مهم (ازدواج) را ترک کند و اهم را انجام دهد و عمل به سنّت پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) می‌‌تواند بعد از ظهور و قیام انجام گیرد و ایشان تشکیل خانواده دهد و بنابر قولی احتمالی دارد، ایشان در زمان غیبت صغری ازدواج کرده باشد؛ امّا با آغاز غیبت کبری به دلیل مصالح مهم‌تر ازدواج را ترک کرده باشد.

بعضی از شواهد، دالّ بر وجود همسر و فرزند برای او است؛ از جمله:

یک. قواعد کلی

احکام کلّی شریعت محمدی (صلّی الله علیه و آله و سلّم) ایجاب می‌کند که حضرت بقیه الله (عجل الله تعالی فرجه الشّریف) نیز مانند دیگر پیشوایان معصوم تشکیل خانواده داده و از سنّت جدّ بزرگوارش حضرت محمد (صلّی الله علیه و آله و سلّم) پیروی کند. محدّث نوری می‌گوید: «چگونه ترک خواهد نمود چنین سنّت عظیمه‌ی جدّ بزرگوار خود را، با آن همه ترغیب و تحریضی که در فعل آن و تهدید و تخویف که در ترک آن شده است! سزاوارترین امّت در اخذ به سنّت پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم)، امام هر عصری است و تاکنون کسی ترک آن را از خصایص آن جناب نشمرده است»[۲].

دو. روایات

در کتاب الغیبه، از مفضّل بن عمر از صادق (علیه السّلام) نقل شده است: «لَا یَطَّلِعُ عَلَى مَوْضِعِهِ أَحَدٌ مِنْ وُلْدِهِ وَ لَا غَیْرِه‏»[۳]؛ «بر مکان ایشان هیچ کس، حتّی فرزندی از فرزندانش اطّلاع ندارد». سیّد بن طاووس در جمال الاسبوع می‌گوید: «روایتی با سند‌های متّصل یافتم که حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشّریف) را اولاد بسیاری هست که در شهرهای کرانه دریا حاکم و والی هستند و در نیکی و بزرگواری، در رأس نیکان روزگار و در قلّه‌ی صفات ابرار و اخیار هستند»[۴].

ابو بصیر از امام صادق (علیه السّلام) نقل می‌کند: «گویا می‌بینم که قائم ما با خانواده‌اش در مسجد سهله اقامت گزیده است. ابوبصیر می‌گوید: گفتم: فدایت شوم! قائم همیشه در آن مسجد است؟ فرمود: آری»[۵].

البتّه با بررسی‌های سندی و دلایل این روایات، به طور قطع نمی‌توان وجود فرزند را برای آن حضرت اثبات کرد[۶].

سه. دعاها

ابن طاووس دعای امام رضا (علیه السّلام) را در مورد حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشّریف) چنین نقل کرده است: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى وُلَاهِ عَهْدِهِ وَ الْأَئِمَّهِ مِنْ بَعْده»[۷] ولده.

همچنین از آن حضرت نقل شده که دعا می‌فرمود: «اللَّهُمَّ أَعْطِهِ فِی نَفْسِهِ وَ أَهْلِهِ وَ وُلْدِهِ وَ ذُرِّیَّتِهِ وَ أُمَّتِهِ وَ جَمِیعِ رَعِیَّتِهِ مَا تُقِرُّ بِهِ عَیْنَهُ وَ تَسُرُّ بِهِ نَفْسَهُ»[۸].

در بخشی از صلواتی که از ناحیه مقدّسه صادر شده، آمده است: «وَ صَلِّ عَلَى وَلِیِّکَ وَ وُلَاهِ عَهْدِهِ وَ الْأَئِمَّهِ مِنْ وُلْدِهِ وَ مُدَّ فِی أَعْمَارِهِمْ وَ زِدْ فِی آجَالِهِم‏»[۹].

این ادعیه به صورت کلی وجود زن و فرزند را برای آن حضرت مطرح می‌کنند؛ امّا درباره‌ی همین ادعیه و الفاظ آن‌ها نیز بین علما اختلاف نظر هست؛ برای مثال برخی دعای امام رضا (علیه السّلام) «اللّهم صَلِّ عَلَى وُلَاهِ عَهْدِهِ وَ الْأَئِمَّهِ مِنْ وُلْدِه‏» را چنین نقل کرده‌اند: «اللّهم صَلِّ عَلَى وُلَاهِ عَهْدِهِ وَ الْأَئِمَّهِ مِنْ بعده».

چهار. اسامی فرزندان امام

روایت انباری، گویای این مطلب است که آن حضرت فرزندانی دارد؛ بدین ترتیب:

۱ – طاهر فرمانروای یکی از جزایر (واقع در دریای مدیترانه)، به نام زاهره؛

۲ – قاسم فرمانروای جزیره‌ی رائقه؛

۳ – ابراهیم، حاکم شهر صافیه؛

۴ – عبد الرّحمان حاکم شهر طلوم؛

۵ – هاشم حاکم شهر عناطیس؛

داستان این شهر در بعضی از منابع ذکر شده است[۱۰]؛ ولی بی‌شباهت به افسانه نیست و مدرک معتبری هم ندارد[۱۱]. بر اساس روایتی: «هر امام باید فرزند داشته باشد، به جز حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشّریف) که فرزند ندارد»[۱۲]. در این صورت، عدم ازدواج آن حضرت، مخالف سنّت پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نیست؛ زیرا آن امام همام زندگی عادی و طبیعی مثل دیگران ندارد و پنهان زیستی ایشان نیز بر اساس دستور و مصلحت خداوندی است. افراد دیگری نیز همچون خضر و عیسی (علیهِم السّلام)- با این‌که زنده‌اند، ازدواج نکرده و تشکیل خانواده نداده‌اند.

 

منبع: پرسشها و پاسخهای دانشجویی مهدویت پیش از ظهور؛ دفتر نشر معارف – تدوین و تألیف: رحیم کارگر


 

[۱]. محمد صدر، تاریخ غیبت کبری، ص ۸۰ و ۸۱٫

[۲]. نجم الثاقب، ص ۲۲۴٫

[۳]. الغیبه، ص ۱۰۲٫

[۴]. جمال الاسبوع، ص ۵۱۲٫

[۵]. اثبات الهداه، ج ۳، ص ۵۸۳، ح ۷۷۶٫

[۶]. برای مطالعه درباره این روایات ر. ک: حبیب الله ظاهری، ص ۴۹۵ و ۴۹۶٫

[۷]. جمال الاسبوع، ص ۵۱٫

[۸]. بحار الانوار، ج ۹۵، ص ۲۳۲٫

[۹]. کتاب الغیبه، ص ۱۰۷؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۲٫

[۱۰] ر. ک: نجم الثاقب، ص ۲۲۰-۲۲۲؛ بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۲۱۳-۲۲۱٫

[۱۱]. ر. ک: ابراهیم امینی، دادگستر جهان، ص ۲۰۱ و ۲۰۲٫

[۱۲]. کتاب الغیبه، ص ۱۳۴٫