با مسئولان بسیج مسجد بارها صحبت کرده بود. میگفت بیشتر از برنامههای نظامی به فکر ارتقای سطح معرفتی بچّهها باشید. برای این کار خودش دست به کار شد. به همراه بچّهها در جلسات اخلاقی بزرگان تهران شرکت میکرد. در مناسبتهای مذهبی به همراه بچّهها به مسجد حاج آقا جاودان میرفت. به این عالم ربانی ارادت ویژه داشت.

مدّتی هم بزرگترهای فرهنگی مسجد را به جلسات حاج آقا مجتبی تهرانی میبرد. وقتی احساس کرد که این جلسات برای بچّهها سنگین است جلسات آنها را عوض و از اساتید دیگری استفاده کرد.

از دیگر کارهایی که تقریباً هر هفته تکرار میشد برنامهی زیارت حضرت عبد العظیم حسنی و شرکت در نماز جمعه بود.

با بچّهها به خدمت مرحوم آیت الله ناصر صرافها (قرائتی) در مسجد محله چال رفتیم. ایشان پدر دو شهید و یکی از اوتاد زمانه بود. توصیههای اخلاقی بسیار خوبی به طلاب و شاگردان داشتند.

یک بار فرمودند: آقا، نماز جمعه را ترک نکنید. نمیدانید حضور در نماز جمعه چقدر برای انسان برکات دارد. خصوصاً وقتی که هوا بسیار سرد یا بسیار گرم باشد! (یعنی زمانی که مردم کمتر شرکت میکنند)

من و دیگر شاگردان احمد آقا از این حرف ایشان خیلی خوشحال شدیم؛ چون از زمانی که به یاد داشتیم با احمد آقا به نماز جمعه میرفتیم. احمد آقا همهی ما را به حضور در نماز جمعه مقید کرده بود. او با سختی بچّهها را جمع میکرد. بعد میرفتیم چهار راه مولوی و با اتوبوس دو طبقه و یا وانت و … خلاصه با کلی مشکل به نماز جمعه میرفتیم.


منبع: کتاب «عارفانه» – شهید احمدعلی نیّری، انتشارات شهید ابراهیم هادی، چاپ ۱۳۹۲؛ ص ۵۲ و ۵۳٫