در قرآن کریم در سوره‌ی قصص فرمود: «یَخْلُقُ ما یَشاءُ وَ یَخْتارُ ما کانَ لَهُمُ الْخِیَرَهُ»[۱] فرمود: خدا آنچه را که بخواهد می‌آفریند. «یَخْلُقُ ما یَشاءُ» خلقت با اراده‌ی قاهر او است. کسی دیکته نمی‌کند چه بیافریند، چه نیافریند. عالم آفرینش خلق خدا است و خلقت مظهر اراده‌ی او است، مشیّت او است؛ تنها ارده‌ی او در عالم خلقت حاکم است، تنها مشیّت او قاهر است. اگر آدم همین یک جمله را از قرآن لمس بکند، هضم بکند، باور بکند، یقین بکند که خلقت در دایره‌ی مشیّت حق است و کسی دخالت ندارد؛ همه‌ی شئونی که ما از عوارض خلقت می‌دانیم در تحلیل به خلقت برمی‌گردد. خود رزق خلقت الهی است، کمالاتی که بشر اکتساب می‌کند یا موهبتی خدا به او می‌دهد، خدا ایجاد می‌کند. علم خود مخلوق خدا است؛ اگر کسی عالم می‌شود، این زحمات ما مقدّمه است و الّا مفیض صور، صورت علم را در جان ما تصویر می‌کند، مصوّر خدا است. «هُوَ اللَّهُ الْخالِقُ الْبارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْماءُ»[۲] آنچه از کمالات، از نعمت‌ها به بشر می‌رسد، عزّت، پیروزی، روزی، پیشرفت، رشد معنویّت، تقوا هر آنچه است، مخلوق خدا است، همه‌ی آن‌ها را خدا آفریده است. «خالِقُ کُلِّ شَیْ‏ءٍ» خالق همه چیز است. حالا که او خالق است و خلقت به طور کامل در محدوده‌ی مشیّت او است، او در خلق خود هم خود اختیار می‌کند. کسی نمی‌تواند دخالت در کار خدا بکند، برای خدا بخواهد نماینده تعیین بکند یا برای خلق خدا حاکم تعیین بکند. احدی این‌طور اختیار را ندارد.


[۱]– سوره‌ی قصص، آیه ۶۸٫

[۲]– سوره‌ی حشر، آیه ۲۴٫