ادای احترام
شهید اسحاق رنجوری مقدّم
قرار بود جلسهای در دفتر ایشان برگزار شود. همراه تعدادی از برادران بسیجی به اتاق برادر رنجوری مقدم رفتیم. یکی از برادران تا آن موقع شهید را ندیده بود و نمیشناخت. وارد اتاق که شدیم، ایشان قبل از ورود ما به احترام بسیجیان بلند شده و ایستاده بودند. همه که وارد شدیم، برادری که تازه به جمع ما پیوسته بود، گفت: «پس فرمانده کجاست؟» گفتم: «مگر نمیبینی؟ همان است که ایستاده است.»
گفت: «چطور هنوز ما وارد نشدهایم بر پا خاسته است؟ تازه او که فرمانده است، چرا زودتر به ما احترام میگذارد؟ وظیفهی ما بود که به او احترام بگذاریم.»
رسم خوبان ۲۰ – فروتنی و پرهیز از خودبینی، ص ۳۱٫ / ترمه نور، ص ۲۰۲٫
پاسخ دهید