پیامبر، پیش از وفات خویش فرمود:
انی تارک فیکم الثقلین ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا: کتاب الله و عترتی اهل بیتی و انهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض.[۱]
من، در میان شما، دو چیز گران‌بها باقی می‌گذارم؛ تا زمانی که به این دو تمسک جویید، گمراه نمی‌شوید: کتاب خداوند (قرآن) و عترت و خاندان من، این دو از هم جدا نمی‌شوند تا در روز قیامت بر من در حوض وارد شوند.

 

 

بنابراین، قرآن یا اهل بیت به‌تنهایی، مایه رستگاری نخواهند شد. ما زمانی می‌توانیم به رستگاری برسیم که این دو را در کنار هم قرار دهیم؛ زیرا قرآن، به‌تنهایی و بدون اهل بیت برای هدایت انسان کافی نیست.
در مسأله مهدویت نیز اگر بخواهیم آیات مربوط به امام مهدی علیه‌السلام و قیام آن حضرت را بفهمیم، باید به بیانی که از سوی اهل بیت در مورد آیات مربوط به قیام آن حضرت، وارد شده است، مراجعه کنیم؛ زیرا قرآن، یعنی ثقل اکبر و مهم‌ترین منبع اسلامی، در زمینه ظهور حضرت قائم علیه‌السلام مانند بسیاری از زمینه‌های دیگر، یک بحث کلّی و اصولی دارد و وارد جزئیات مسأله نمی‌شود.
به تعبیر دیگر، آیات قرآن، خبر از یک حکومت عدل جهانی در سایه ایمان می‌دهد که به دست «خلیفه‌الله» صورت خواهد گرفت. تعیین مصداق این آیات، منوط به رجوع به دریای بی‌کران علم اهل بیت است.

 


برخی از علما و محققان، تعداد آیاتی را که درباره امام زمان تفسیر و تأویل شده است، حدود دویست آیه دانسته‌اند.[۲] علامه مجلسی، بیشتر آنها را در «بحارالانوار» گرد آورده است.[۳] و ما در اینجا، به ذکر چند آیه و تفسیر و تأویل آنها از امامان اکتفا می‌کنیم:

۱ –  وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُون، إِنَّ فی‏ هذا لَبَلاغاً لِقَوْمٍ عابِدین.[۴]
همانا، بعد از ذکر (تورات) در «زبور» نوشتیم: «یقیناً، بندگان شایسته‌ام وارث (حکومت) زمین خواهند شد. در این، ابلاغ روشنی است برای گروه عبادت‌کنندگان.

این آیه دلالت می‌کند که روزی خواهد رسید که صلح و راستی، بر سراسر جهان سایه خواهد افکند و ظلم و بیداد از روی زمین برچیده خواهد شد. چون در زمان هیچ‌یک از انبیا و امامان قبلی، چنین اتفاقی نیفتاده، بنابراین باید این امر در آینده اتفاق بیفتد. برای اینکه بدانیم این وعده، چه وقت و توسط چه کسی تحقق خواهد یافت، باید به ثقل اصغر مراجعه کنیم.


مرحوم طبرسی، در تفسیر مجمع‌البیان می‌نویسد:
امام باقر علیه‌السلام فرمود: «اینان، اصحاب مهدی در آخرالزمانند». مؤید آن، روایتی است که خاص و عام، از پیامبر خدا روایت کرده‌اند که: «لولم یبق من ‌الدنیا إلا یوم واحد لطول الله ذالک‌ الیوم حتی یبعث رجلاً صالحاً من أهل بیتی یملأ الارض قسطاً و عدلاً کما ملئت ظلماً و جوراً؛ اگر فقط یک روز از عمر دنیا باقی مانده باشد، خدا، آن روز را طولانی میکند تا مردی صالح از اهل بیت مبعوث گرداند و زمین را چنان که پر از ظلم و جور شده است، پر از عدل و داد کند.[۵]
بنابراین، طبق روایت امام باقر علیه‌السلام و روایت‌های متعدد دیگر،[۶] این وعده‌های الهی با ظهور امام مهدی علیه‌السلام تحقق خواهد یافت.

 

۲ –  هُوَ الَّذی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى‏ وَ دینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ.[۷]
او، کسی است که رسولش را با هدایت و آیین حق فرستاد تا آن را بر همه آیین‌ها غالب گرداند، هرچند مشرکان کراهت داشته باشند.

قدر مسلم، وعده غالب‌شدن دین اسلام بر همه آیین‌ها، تاکنون تحقق نیافته و آیین‌های دیگری با پیروان فراوان وجود دارند که هنوز نه‌تنها مغلوب دین حق پیامبر اسلام نشده‌اند، بلکه سعی می‌کنند تا اسلام را از بین ببرند، ولی چون وعده الهی حق است، پس باید روزی تحقق پیدا کند. به همین دلیل، امام باقر‌ علیه‌السلام می‌فرماید: «این پیروزی، به هنگام قیام مهدی از آل‌محمد خواهد بود که احدی در روی زمین باقی نماند، جز آنکه به نبوت محمد اعتراف کند».[۸]
همچنین علامه طباطبایی نیز در تفسیر «المیزان» در ذیل این آیه می‌نویسد:
امام صادق‌ علیه‌السلام در تفسیر آیه «هوالذی ارسل رسوله…» فرمود: به خدا سوگند! هنوز تأویل این آیه نازل نشده و نخواهد شد تا آنکه قائم خروج کند.
همچنین در ادامه می‌نویسد:
معنای اینکه این آیه درباره حضرت مهدی علیه‌السلام نازل شده، این است که خروج آن حضرت، تأویل این آیه است … .[۹]

 

۳ –  الَّذینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاهَ وَ آتَوُا الزَّکاهَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ وَ لِلَّهِ عاقِبَهُ الْأُمُور.[۱۰]
همان کسانی که هر گاه در زمین به آنان قدرت بخشیدیم، نماز را بر پا می‌دارند و زکات می‌دهند و امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند و پایان همه کارها از آن خداست.
امام باقر علیه‌السلام فرمود: «این آیه، برای آل‌محمد است و مهدی و اصحابش را فرمانروای مشارق و مغارب زمین می‌گرداند و به دست او و یارانش، دین را غالب کرده و بدعت‌ها و باطل‌‌ها را می‌میراند».[۱۱]

 

۴ –  أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوءَ وَ یَجْعَلُکُمْ خُلَفاءَ الْأَرْض.[۱۲]
یا کسی که دعای مضطّر را اجابت می‌کند و گرفتاری او را برطرف می‌سازد و شما را خلفای بر روی زمین قرار می‌دهد.

از امام صادق علیه‌‌السلام روایت شده است که فرمود:
این آیه، درباره قائم آل‌محمد نازل شده است. سوگند به خدا، او، مضطر است زمانی که در مقام، دو رکعت نماز بگذارد و خدا را بخواند، خدا دعای او را استجابت می‌کند و رنج او را برطرف می‌سازد و او را در زمین خلیفه قرار می‌دهد.[۱۳]

 

۵ –  وَ لا یَکُونُوا کَالَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ مِنْ قَبْلُ فَطالَ عَلَیْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَ کَثیرٌ مِنْهُمْ فاسِقُون.[۱۴]
مانند کسانی نباشند که در گذشته به آنان کتاب آسمانی داده شد، سپس زمانی طولانی بر آنان گذشت و قلب‌هایشان قساوت پیدا کرد و بسیاری از آنان گناه‌کارند.
امام صادق علیه‌السلام، درباره این آیه فرمود: «این آیه درباره قائم نازل شده است».[۱۵]

 

۶ –  وَ نُریدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّهً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ.[۱۶]
اراده می‌کنیم که بر مستضعفان زمین منت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان زمین قرار دهیم.

مؤلف تفسیر گازر در ذیل این آیه مینویسد:
اصحاب ما، روایت کرده‌اند که این آیه، در شأن امام مهدی‌ علیه‌السلام است که خدای تعالی وی و اصحابش را پس از آن که تضعیف کرده باشند ایشان را، بر ایشان منت نهد. و مراد از زمین، جمله روی زمین است. و ایشان را امامان و وارثان گرداند.[۱۷]
در تفسیر جامع نیز گفته شده:
شیبانی، از امام باقر ‌علیه‌السلام روایت کرده که فرموده‌اند: این آیه مخصوص قائم است که در آخرالزمان ظاهر شده و کفار و ستمکاران را که مانند فرعون و هامان هستند، هلاک و به قتل رسانیده و از بین می‌برند و مالک شرق و غرب جهان شده و پس از آنکه جور و ظلم عالم را پر کرده باشد، عدالت مطلقه را اجرا می‌فرماید.[۱۸]

 

۷ – الَّذینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقیمُونَ الصَّلاهَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُون.[۱۹]
کسانی که به غیب ایمان می‌آورند و نماز به‌پا می‌دارند و از آنچه روزی آنان کرده‌ایم انفاق می‌کنند.

امام صادق علیه‌السلام فرمودند:
مراد از متقین، شیعیان امیرالمؤمنین و منظور از غیب، حجت غایب است.[۲۰]

 

۸ –  مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِیِّهِ سُلْطاناً فَلا یُسْرِفْ فِی الْقَتْلِ إِنَّهُ کانَ مَنْصُوراً.[۲۱]
و آن کس که مظلوم کشته شده برای ولیش سلطه [و حق قصاص] قرار دادیم ولی در قتل اسراف نکند. همانا ولی دم منصور از سوی خداست.

امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید:
منظور از مظلوم، حسین است… خداوند مهدی را در قرآن «منصور» نامیده، همچنان که احمد و محمد را «محمود» نامیده و همچنان که عیسی را مسیح نامیده است.[۲۲]

نتیجه و جمع‌بندی
از بررسی این آیات، چنین به دست می‌آید که خداوند، پیروزی مطلق حق بر باطل را وعده داده است و این پیروزی ـ که تاکنون تحقق نیافته ـ در آینده، به دست کسانی تحقق خواهد یافت که اقامه‌کننده نماز هستند و زکات می‌دهند و امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند. اینان، با اقامه شعائر الهی، وارث زمین خواهند شد.
چنان‌که در ابتدای بحث ذکر شد، تعیین مصداق این آیات و تفسیر آنها، تنها، در صورت رجوع به ائمه معصوم میسور است و همان گونه که در ذیل آیات اشاره شد، امامان، امام مهدی علیه‌السلام و یاران آن حضرت را مصادیق این آیات و تحقق دهندگان وعده الهی، معرفی می‌کنند.

 

 

معرفی منابع برای مطالعه بیشتر
معجم احادیث الامام مهدی، شیخ علی کورانی؛
سیمای مهدویت در قرآن، محمدجواد مولوی‌نیا؛
مهدی موعود در قرآن کریم، محمدحسین رضوی؛
سیمای امام مهدی در قرآن، ترجمه المحجه، حائری قزوینی؛
فصل‌نامه انتظار، شماره۶، مقاله آقای سعدی؛
موعود شناسی، علی‌اصغر رضوانی، ص۲۸۵؛
گفتمان مهدویت، مقاله آیت‌الله معرفت؛
امام مهدی فی القرآن و السنه، سعید ابومعاش؛
امام مهدی در قرآن، مهدی یوسفیان.

 

 

منبع:پرسمان



پی‌نوشت‌ها
۱. وسائل‌الشیعه، شیخ حرّ عاملی، ج۲۷، ص۳۳.
۲. تاریخ زندگانی حضرت مهدی، میرزا مهدی صادقی، ص۷۴.
۳. بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۵۱، صص۱۸ـ۶۴.
۴. انبیا: ۱۰۵ـ۱۰۶.
۵. ترجمه مجمع‌البیان، طبرسی، ج۱۶، ص۱۷۲.
۶. بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج۹، ص۲۲۳؛ همان، ج۱۴، ص۳۷.
۷. توبه: ۳۳.
۸. روح‌الجَنان و روح‌الجِنان، ابوالفتوح رازی، ج۱۱، ص۷۵.
۹. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج۹، ص۲۴۰.
۱۰. حج: ۴۱.
۱۱. نورالثقلین، عبدعلی‌بن‌جمعه حویزی، ج۳، ص۵۰۶؛ بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج۲۴، ص۱۶۵.
۱۲. نمل: ۶۲.
۱۳. تاریخ زندگانی حضرت مهدی، مهدی صادقی، ص۷۹؛ بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج۵۱، ص۴۸.
۱۴. حدید: ۱۶.
۱۵. بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۵۱، ص۵۴.
۱۶. قصص: ۵.
۱۷. تفسیر گازر، حسین‌بن‌حسن جرجانی، ج۷، ص ۱۵۲.
۱۸. تفسیر جامع، سید ابراهیم بروجردی، ج۵، ص۱۵۴.
۱۹. بقره: ۳.
۲۰. بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۵۱، ص۵۲.
۲۱. اسراء: ۳۳.
۲۲. بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۵۱، ص۳۰.