از جمله امور مهم براى کسى که مىخواهد نماز واجب بخواند، این است که مانند شخصى نماز بخواند که زندگانى را بدرود گفته و بیم آن دارد که دیگر بر انجام مثل آن قادر نباشد، و نیز برترى جایگاه و تحفههاى فضیلت نماز را مغتنم شمارد؛ چنانکه امام على (علیهالسلام) فرموده است: «اِذا قَامَ اَحَدُکُم اِلى الصَّلوه فَلیُصَلِّ صَلاهَ مُودَّعِ»؛[۱] «هرگاه یکى از شما به نماز ایستد، باید مانند کسى که با نماز وداع مىکند، نماز بخواند».

یکى از مهمترین موانع حضور قلب، محبّت و علاقه بیش از حدّ به دنیا است و انسان باید چنان نماز بخواند که گویا آخرین نماز او و واپسین حضور او در دنیاست.

افکار و اندیشه انسان، بیشتر متوجه چیزى است که مورد علاقه او بوده و قلب او را تسخیر کرده است. طبیعى است وقتى کسى به یاد محبوبش باشد، توجّه او به امور دیگر کم مىشود.

امام خمینى(ره) در این باره مىفرماید: «طالبان غیر حق ـ که در نظر اهل معرفت، همه طالب دنیا هستند ـ هرچه مطلوب آنها است، به همان متوجه و متکلفند. آنان که حبّ مال ریاست و شرف در دل آنهاست، در  خواب نیز مطلوب خود را مىبینند و گویى تکبیرهالاحرام کلید در دکان یا رافع حجاب بین او و محبوب خود است! یک وقت به خود مىآید که سلام نماز را گفته، در صورتى که هیچ توجّه به آن نداشته و همهاش را با فکر دنیا هم آغوش بوده، این است که چهل پنجاه سال نماز، ما را در دل اثرى جز ظلمت و کدورت نیست».[۲]

به هر حال از مجموع آیات و روایات روشن مىگردد که دنیا، واقعیتى است که باید در آن زندگى کرد؛ ولى باید بهترین فایده را از آن برد. شرط استفاده بهینه از دنیا آن است که آن را وسیلهاى براى رسیدن به حقایق زندگى و کمال خود قرار دهیم و مواظب باشیم که وسیله، هدف قرار نگیرد و علاقه به دنیا، موجبات اسارت و بندگى در برابر آن را فراهم نیاورد.

باید از نعمتهاى کم بهاى دنیا بگذریم و از دلبستگى به دنیا بکاهیم و این شدنى نیست؛ مگر اینکه در ابتدا از نعمتهاى غیرحلال چشم بپوشیم و پس از آن نعمتهاى حلال دنیا. چون هر قدر انسان از نعمتهاى دنیا ولو نمعتهاى حلال استفاده کند، دلبستگى او به دنیا بیشتر مىشود و رفته رفته به حرام نیز کشیده مىشود و اگر انسان بخواهد به حرام مبتلا نشود، باید از برخى نعمتهاى حلال نیز چشم بپوشد تا به حرام نیفتد. به بعضى از صحنههاى حلال و جایز نگاه نکند تا به نگاههاى حرام مبتلا نگردد.

از دیگر عوامل حواس پرتى، انجام دادن مکروهات است؛ همانند بازى کردن با سر و ریش و لباس و اعضاى بدن، خاراندن بدن، به اطراف توجّه کردن، پوشیدن لباس تنگ. همچنین پرخورى، باعث کسالت و بىتوجهى به نماز مىشود. ابن عباس از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) روایت کرد که فرمودند: «لا یَدخلُ مَلَکوتَ السَماءِ مَن مَلأَ بَطنه»؛[۳] «کسى که شکمش پر باشد، وارد ملکوت آسمان نمىشود».

به همین جهت امام على (علیهالسلام) مىفرماید: «از پرخورى دورى کنید که موجب قساوت قلب و باعث کسالت از اقامه نماز و سبب تباهى بدن است».[۴] طبق فرموده قرآن: «نماز با کسالت، نماز مؤمنان و موحّدان نیست».[۵]

 

منبع:نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها / مؤلف:رحیم کارگر/پرسش وپاسخ دانشجویی


[۱] – غررالحکم، ص ۱۲۹٫

[۲] – آداب الصلاه، ص ۴۸٫

[۳] – احیاء العلوم، ج ۳، ص ۱۷۱٫

[۴] – غررالحکم، ص ۸۰٫

[۵] – ر.ک: نساء ۴، آیه ۱۴۲٫