سر مطهّر امام حسین علیه السلام در کوفه ۲
به روایت ابن شهر آشوبابن شهر آشوب نیز به روایت از ابومخنف گوید:سر امام حسین (ع) را در کوفه، در بازار صرافان بر نیزه کرده بودند، از سر، صدایی ...
ابن شهر آشوب نیز به روایت از ابومخنف گوید:سر امام حسین (ع) را در کوفه، در بازار صرافان بر نیزه کرده بودند، از سر، صدایی ...
خوارزمی گوید:بشیر بن حذیم اسدی گوید:آن روز به زینب دختر علی نگریستم. هرگز زنی با شرم را همچون او سخنور ندیدهام. گویا از زبان امیر ...
ابن نما گوید:مردم برای تماشای اسرای آل پیامبر جمع شدند. زنی از کوفیان از بالا خانه آنان را دید و پرسید: شما از کدام اسیرانید؟ ...
شیخ صدوق به سند خویش از ابیمحمّد بزرگ کوفیان روایت میکند:چون حسین (ع) به شهادت رسید، دو نوجوان خردسال از لشرگاه او اسیر شدند. آنان را ...
سیّد بن طاووس از قول راوی نقل میکند:دختری از طرف خیمهگاه امام حسین (ع) آمد. مردی به او گفت: دختر! سرورت کشته شد! آن دختر ...
محمّد بن سعد گوید:مردی از اهل عراق، با حالت گریه زینتهای دختر امام حسین، فاطمه را میگرفت. وی گفت: چرا گریه میکنی؟ گفت: دختر پیامبر ...
علّامه مجلسی گوید:چون خواستی آن حضرت را در این روز با این زیارت (ناحیهی مقدّسه) زیارت کنی کنار آن بایست و بگو: اسب تو شتابان ...
فتال نیشابوری گفته است:امّ سلمه گوید: پیامبر (ص) نزد من بود. جبرئیل نازل شد. آن دو با هم گفتگو میکردند که حسن بن علی (ع) ...
قندوزی گفته است:حسین – که رضوان خدا بر او باد!- میگفت: خدایا تو بر این گروه نفرین شده شاهدی که تصمیم گرفتهاند از نسل پیامبر ...
خوارزمی گوید:سپس برخاست و بر اسب خویش سوار شد و در مقابل آن گروه ایستاد. شمشیرش را در دست گرفته بود، از خود ناامید شده ...
در روایتی است:حسین (ع) به بالین علی اکبر آمد، صورت به صورت او گذاشت و میگفت: پس از تو خاک بر سر این دنیا! اینان ...
خوارزمی گوید:حسین (ع) به برادرش عبّاس فرمود: برادر جان! نزد این گروه برو، ببین اگر بتوانی برای باقیماندۀ امروز جنگ را به تأخیر بیندازند، چنین ...
خوارزمی گوید:چون نامۀ ابن زیاد به عمر سعد رسید و حسین را از آن آگاهانید، کسی از سوی عمر سعد ندا داد: ای سپاه خدا! ...
طبری شیعی با سند خویش از عبدالله بن عبّاس روایت میکند:حسین بن علی (ع) را در حالی که به سوی عراق بیرون میشد دیدم. به ...