بنیصدر، سپاه، شهید محلاتی
شهید شیخ فضل الله محلاتیبنیصدر اصلاً با سپاه خوب نبود. تنها کسی که سنگ سپاه را به سینه میزد و بنیصدر را هم آرام میکرد، فقط آقای محلاتی بود. ...
بنیصدر اصلاً با سپاه خوب نبود. تنها کسی که سنگ سپاه را به سینه میزد و بنیصدر را هم آرام میکرد، فقط آقای محلاتی بود. ...
یک بار از ریاست جمهوری تماس گرفتند گفتند که بنیصدر راجع به غائلهی گنبد اعتراض دارد و میگوید «چرا سپاه در این ماجرا دخالت کرده؟»چتد ...
خیلیها، در شرایط خاص، به سپاه انتقاد داشتند و حضور آقای محلاتی باعث میشد هر حرف و حدیثی خیلی زود تمام شود. به خاطر ارتباطاش ...
نقشی که روحانیون مستقر در واحدهای نمایندگی (امام در سپاه) در استانها و شهرستانها داشتند، این بود که اختلافها را خیلی کنترل میکردند. آنها به ...
مثلاً یک بار هم مشکلی در شیراز پیش آمد، در خصوص پسر شهید دستغیب، آسید علی محمد دستغیب، که باز حاج احمد آقا تلفن زد ...
واحد نمایندگی ولی فقیه در استانها را به اتفاق آیتالله طاهری خرم آبادی با هم تشکیل دادند. یعین اولاش یک دفتر مرکزی درست کردند، بعد ...
در ماههای اول خیلی خودجوش و انقلابی چهار عدد سپاه در نقاط مختلف تهران با اسامی تشکیل شد و هر کدامشان برای خودشان فعالیت میکردند. ...
پدرم حاج احمد مکه زیاد میرفت. توی یکی از همین سفرها شیفتهی آقای محلاتی میشود و و روز عید غدیر در مکه یا مدینه – ...
او یکی از بنیانگذاران «جامعهی روحانیت مبارزه» هم بود. نقشاش وصل کننده و گردآورنده بود. من البته در آن زمان در تهران نبودم و بعد ...
خاطرم هست در اوایل انقلاب زیاد با اعضای دولت موقت میانه نداشت. تمامشان را از قدیم از سالهای مبارزه میشناخت و نمیتوانست به آنها اعتقاد ...
بعضیها میگفتند باید در لحظهی تصمیمگیری حضور داشته باشند. اگر نبودند، کار هم نمیکردند. اغلبشان با همین دلیل رفتند منزوی شدند، یا آمدند مقابل انقلاب ...
او در آن زمان مرد پخته و دنیا دیدهای بود که پنجاه سال را شیرین داشت، ولی سی چهل ساله به نظر میرسید. درست است ...
در سال ۵۷ و در اوج حکومت نظامی ما پیشنهاد دادیم که استادان دانشگاه و علما بیایند در دانشگاه تهران و تحصن کنند. روز قبلاش ...
در سالهای اوج مبارزه، یعنی ۵۴ و ۵۵، بعضی کارها بود که فقط از او برمیآمد. یعنی اگر او دل به آن کارها نمیداد، هیچ ...