مصاف در دژ مرزی
شهید حاج احمد متوسلیانساعتی پس از حرکت گردانها به سمت اهداف از پیش تعیین شده، حسن باقری فرماندهی قرارگاه عملیاتی نصر با احمد متوسّلیان تماس میگیرد:باقری: حاج آقا، ...
ساعتی پس از حرکت گردانها به سمت اهداف از پیش تعیین شده، حسن باقری فرماندهی قرارگاه عملیاتی نصر با احمد متوسّلیان تماس میگیرد:باقری: حاج آقا، ...
ساعتی پس از غروب آفتاب روز پنجشنبه شانزدهم اردیبهشت ۱۳۶۱ گردانهای خطشکن محور عمکلیاتی سلمان حرکت خود را به سمت هدف آغاز کردند.وپ این در ...
عملیات «الی بیت المقدس» در ۹ اردیبهشت ۱۳۶۱ جهت آزادی سازی خرّمشهر آغاز شد؛ و نیروهای عمل کننده تیپ ۲۷ در قالب دو محور عملیاتی ...
کمبودها و معضلات لجستیکی تیپ ۲۷ کماکان اصلیترین دغدغهی فرماندهان به حساب میآمد. به نحوی که احمد متوسّلیان برای تأمین سلاح گردانها، از هیچ اقدامی ...
تیپ ۲۷ در عملیات فتحِ مبین به صورت عالی و خوبی عمل کرد. مهمترین علّتی که این موفقیت میتواند داشته باشد، ناشی از این مزّیت ...
تصرّف مواضع توپخانهی سپاه چهارم ارتش بعث در مرحلهی اوّل، مقابله با پاتکهای سنگین تانکهای لشکر ۱۰ زرهی دشمن در دشت عبّاس، تسخیر شگفتانگیز سایتهای ...
حسین همدانی؛ از مسؤولین ارشد شناسایی محور عملیاتی بِلِتا، که خود آن روز شاهد این واقعه بود، میگوید:«… درست همان چیزی در برابر چشمان ما ...
«… یک روز به اتفاق حاج احمد، سوار بر تویوتا داشتیم به سمت منطقهی بلتا میرفتیم. بعد از عبور از پل کرخه، با رسیدن به ...
«… در ایّام حج با احمد متوسّلیان و همّت یک تیم تبلیغاتی درست کردیم. مدام میرفتیم توی بعثهها و چادرهای حجاج کشورهای اسلامی و با ...
تا آن موقع اصلاً نام برادر احمد را هم نشنیده بودم. وقتی به آنجا رسیدیم به ما گفتند فرمانده این جا برادر احمد است. بچّههایی ...
خُب کردستان یک منطقهی سُنی نشین بود که در طول سالهای متمادی، مردمشان توسط رژیم شاه تحقیر شده بودند. به همین خاطر در مقابل آن ...
وقتی به همراه چند نفر به مریوان رفتم و از نزدیک با کارهای او آشنا شدم، دیدم همهی آثار وجودی یک آدم سلحشور، آزادیخواه، مردم ...
«… بعد از رسیدن کاروان ما به مکّهی مکرمه و استقرار در اقامتگاه زوّار، این سه نفر، به محض مشاهدهی جو تبلیغاتی نامساعد حاکم بر ...
بعد از اتمام مرخصی همراه همسرم به مریوان برگشتیم. من رئیس شبکه بهداشت مریوان بودم و نیامده گفتند بیا حاج احمد کارت دارد. راه افتادم ...