خطابهی حضرت فاطمهی صغری علیه السلام
به روایت طبرسیطبرسی به سند خویش نقل میکند:پس از آنکه فاطمهی صغری از کربلا بازگردانده شد، خطبه خواند و گفت: خدا را سپاس به شمار ریگها و ...
طبرسی به سند خویش نقل میکند:پس از آنکه فاطمهی صغری از کربلا بازگردانده شد، خطبه خواند و گفت: خدا را سپاس به شمار ریگها و ...
طبرسی افزوده است:امام سجّاد (ع) فرمود: عمه جان! ساکت شو! بازماندگان را از گذشتگان عبرت است. خدا را شکر که تو دانای استاد ندیده و ...
خوارزمی گوید:بشیر بن حذیم اسدی گوید:آن روز به زینب دختر علی نگریستم. هرگز زنی با شرم را همچون او سخنور ندیدهام. گویا از زبان امیر ...
طبرسی از حذیم بن شریک روایت میکند:چون امام سجّاد (ع) را همراه بانوان از کربلا آوردند و بیمار بود، زنان کوفه با گریبانهای چاک به ...
علّامه مجلسی گوید:در برخی کتابهای معتبر دیدم که از مسلم جصاص (گچکار) روایت شده است: ابن زیاد مرا برای تعمیر دار الاماره در کوفه خواسته ...
ابن نما گوید:مردم برای تماشای اسرای آل پیامبر جمع شدند. زنی از کوفیان از بالا خانه آنان را دید و پرسید: شما از کدام اسیرانید؟ ...
محمّد بن سعد گوید:دو پسر عبدالله بن جعفر به همسر عبدالله بن قطبه پناهنده شدند. دو نوجوان نابالغ بودند. عمر سعد ندا داده بود هر ...
شیخ صدوق به سند خویش از ابیمحمّد بزرگ کوفیان روایت میکند:چون حسین (ع) به شهادت رسید، دو نوجوان خردسال از لشرگاه او اسیر شدند. آنان را ...
حسین بن احمد بن مغیره با سند خویش نقل میکند که:امام سجّاد (ع) به زائده فرمود: ای زائده! شنیدهام که گاهی قبر ابا عبدالله الحسین ...
کفعمی گوید:حضرت سکینه گوید: چون حسین (ع) کشته شد، او را در برکشیدم و از هوش رفتم. شنیدم که میگفت:شیعیان من! هر گاه آب گوارا ...
سیّد بن طاووس گوید:سکینه جسد مطهّر امام حسین (ع) را در آغوش گرفت. جمعی از بادیهنشینان گرد آمدند و او را از روی بدن پدر ...
محمّد بن سعد گوید:چون زنان و کودکان را سوار کردند و بر کشتگان گذشتند، زنی از آن میان فریاد کشید: یا محمّداه! این حسین توست ...
ابن شهر آشوب گوید:زینب میگفت: وامحمّداه! درود خدای آسمان بر تو! (عبارتی شبیه به حدیث قبلی که ترجمه نشد.) قال ابن شهر آشوب:وَ کَانَتْ زَیْنَبُ تَقُولُ: ...
سیّد بن طاووس گوید:اسرا آنان را قسم دادند که ایشان را از کنار قتلهگاه امام حسین ببرند. چون چشم زنان به کشتهها افتاد، شیون کردند ...