یا للعجب! که تشنهی آب فرات بود
مدح حضرت امام حسین علیه السلام؛ شاعر: طرب اصفهانییا للعجب! که تشنهی آب فرات بود شاهی که خاک در گهش، آب حیات بود شد تشنه لب شهید، میان دو نهر آب با ...
یا للعجب! که تشنهی آب فرات بود شاهی که خاک در گهش، آب حیات بود شد تشنه لب شهید، میان دو نهر آب با ...
ای که به عشقت اسیر، خیل بنی آدمند!سوختگان غمت، با غم دل خرمندهر که غمت را خرید، عشرت عالم فروختبا خبران غمت بی خبر از ...
عالم پر از ندای حسین و نوای اوستدل در فغان به زمزمهی نینوای اوست گلشن شود ز خون شهیدان اگر جهانذوق و صفایش از چمن کربلای ...
سلام ما به شهیدی! که عشق، زنده از اوست کسی که خون خدایش دویده در رگ و پوست سلام ذات خدا و آن چه ...
زندهی جاوید کیست؟ کشتهی شمشیر دوست کآب حیات قلوب، در دم شمشیر اوست اگر بشکافی هنوز، خاک شهیدان عشق آید از آن کشتگان، زمزمهی ...
ز هر طرف، مه رخسارهات به جلوهگری است خموش باد نگاهی که ناظر دگری است! دوصد مسیحنفس مانده واله و مبهوت که در فضای ...
دل من به یاد آرد، چو شهید نینوا را به ندای سوگواری، ببرد ز نی، نوا را ره و رسم آشنایی، بخدا! حسین داند که ...