شهادت حضرت علی اکبر علیه السلام ۲
به روایت سیّد بن طاووسسیّد بن طاووس گوید:کسی جز دودمان حسین (ع) با او نمانده بود. علی اکبر (ع) که از زیباترین مردم بود بیرون آمد و از پدرش ...
سیّد بن طاووس گوید:کسی جز دودمان حسین (ع) با او نمانده بود. علی اکبر (ع) که از زیباترین مردم بود بیرون آمد و از پدرش ...
خوارزمی میگوید:آنگاه علی اکبر (ع) حمله کرد، در حالی که اینگونه رجز میخواند: من علیّ بن الحسینم. به کعبه سوگند! ما به پیامبر سزاوارتریم. به ...
خوارزمی میگوید:علی اکبر که مادرش لیلی دختر ابی مروهی ثقفی بود، به میدان رفت. آن هنگام هجده ساله بود. چون حسین (ع) او را دید، ...
ابن سعد گوید:مردی از شامیان علیّ بن حسین اکبر (ع) را –که مادرش آمنه دختر ابی مروهی ثقفی و مادر او دختر ابو سفیان بود- ...
سیّد بن طاووس افزوده است:چون امام این خطبه را خواند و دخترانش و خواهرش سخن او را شنیدند، گریه و شیون کردند و صدای نالههایشان ...
مشک برداشت که سیراب کند، دریا را رفت تا تشنگیاش آب کند، دریا راآب روشن شد و عکس قمر افتاد در آب ماه میخواست که ...
شاهی که بُوَد ساقی کوثر، پدر او دردا! که بریدند لبتشنه، سر اوداغ پسر لاله عذارش، علیاکبر داغی است که تا حشر بُوَد بر جگر ...
رفتی و از دل برون شد، صبر و قرار و توانم ای روشنای دل من! تاریک شد دیدگانمگفتم که در سایه سار، قد رسایش نشینم ...
ای مـرتـضـی خـصـایل و احمد شمایـلـم ! وی پیش دیــده چیــده شده! میوه ی دلــم! بگشای دیده و به دلم ، راه غـــم ...
میزند نیشِ سکوتت به دل من، پسرم! لبگشا، کشت مرا خندهی دشمن، پسرم!چشم خود وا کن و یک بار دگر حرف بزن از لب تشنه ...
غم به من چیره شد و تیره جهان در نظرم خیز و کن یاریام، ای چشم و چراغم! پسرم!تا نوای تو شنیدم ز رُخم رنگ ...
گمان مدار که گفتم برو، دل از تو بریدم نفس شمرده زدم، همرهت پیاده دویدممحاسنم به کف دست بود و اشک به چشمم گهی به ...
به هر نحوی که یاد از جدّ خود «خیرالبشر» کردم نظر بر قامت دلجوی تو، زیبا پسر کردمتسلّابخش دل بودی و بگْرفتندت از دستم ز ...
تا کفن بر قد و بالای رسایت کردم سوختم وز دل پُردرد، دعایت کردمآخرین توشهام از عمر تو این بود، علی! که غمانگیز نگاهی ز ...