حملهی اوّل
به روایت ابن شهر آشوبابن شهر آشوب گوید:سپس به جناح راست دشمن حمله کرد و گفت:مرگ بهتر از ننگ است و ننگ بهتر از ورود به دوزخ است.سپس به ...
ابن شهر آشوب گوید:سپس به جناح راست دشمن حمله کرد و گفت:مرگ بهتر از ننگ است و ننگ بهتر از ورود به دوزخ است.سپس به ...
خوارزمی گوید:سپس برخاست و بر اسب خویش سوار شد و در مقابل آن گروه ایستاد. شمشیرش را در دست گرفته بود، از خود ناامید شده ...
شیخ مفید گوید:نام آنان که از خاندان امام حسین (ع) به همراه آن حضرت در کربلا به شهادت رسیدند و هفده نفر بودند و حسین ...
سیّد بن طاووس گفته است:با سند خودمان از جدّمان شیخ طوسی روایت است که گفت: محمّد بن احمد بن عیاش، از ابو منصور بن عبد ...
یعقوبی گفته است:سپس یکایک به میدان رفتند و امام تنها ماند و همراه او هیچ کس از خاندانش و فرزندان و نزدیکانش نمانده بود. روی ...
قندوزی گفته است:امّ کلثوم گفت: ای برادرم! سه روز است که فرزندت عبدالله آب ننوشیده است. از این گروه آبی بخواه تا سیرابش کنی. امام، ...
ابن جوزی به نقل از هشام بن محمّد نقل کرده است:… امام حسین (ع) بازگشت، در حالی که طفلی را که از تشنگی میگریست روی ...
طبری گفته است:ابو مخنف، از عقبه بن بشیر از امام محمّد باقر (ع) روایت کرده است: ای بنی اسد! ما را نسبت به شما حقّ ...
ابو الفرج گفته است:عبدالله، فرزند امام حسین (ع) آن روز که کشته شد، خردسال بود. تیری به سوی او آمد، در حالی که در دامان ...
شیخ مفید گوید:سپس امام حسین (ع) در مقابل خیمه نشست. فرزندش عبدالله را –که کودکی بود- آوردند. او را در دامان خود نشاند. مردی از ...
خوارزمی گوید:… چون امام حسین (ع) مرگ افراد خانواده و فرزندان خود را دید و جز خود او و زنان و کودکان و فرزند بیمارش ...
سیّد بن طاووس گفته است:چون حسین (ع)، شهادت جوانان و دوستانش را دید، تصمیم گرفت که با خون خویش به نبرد دشمن بپردازد. صدا زد: ...
ابو الفرج گوید:امّ البنین، مادر این چهار شهید، همواره به بقیع میرفت و با سوزناکترین ناله، بر آنان نوحهگری میکرد، مردم جمع میشدند و به ...
ابن نما گفته است:من این ابیات را دربارهی زمانی گفتهام که تیر پراکندگی، میان آن دو برادر جدایی انداخت:سزاوار است برای گریستن اندوهگینانه بر ابو ...