دبیر کلی حزبالله
زندگی نامه خود گفته حجت الاسلام و المسلمین سید حسن نصراللهسید عباس (رضوان الله تعالی علیه) که شهید شد، ابتدا تشییع را در بیروت انجام دادیم، سپس پیکر ایشان و خانوادهاش را به بعلبک بردیم ...
سید عباس (رضوان الله تعالی علیه) که شهید شد، ابتدا تشییع را در بیروت انجام دادیم، سپس پیکر ایشان و خانوادهاش را به بعلبک بردیم ...
گاه در جبهههای جنگ با رژیم صهیونیستی حضور مستقیم داشتهام؛ البته نه به این شکل که کلاشینکوف به دست بگیرم و تیراندازی کنم؛ اما در ...
سال ۱۳۶۸ و اوایل ۱۳۶۹ تصمیم گرفتم به قم بازگردم. از حضرت آیت الله خامنهای، سید قائد ارواحنا فداه اجازه گرفتم؛ و ایشان هم به ...
در سال ۱۳۶۱ رژیم صهیونیستی به لبنان حمله کرد و به دستور امام خمینی رضوان الله تعالی علیه مبنی بر آمدن نیروهای ایرانی به منطقه، ...
حاصل ازدواج ما، سه پسر و یک دختر بود. اولین فرزندم، «سید محمد هادی»[۱] در سال ۱۳۵۸ یک یا یک سال و نیم بعد از ...
چند ماه پیش از اینکه از نجف برگردم، اواخر سال ۱۳۵۷ به طور اتفاقی با خواهر دو شیخی که با آنها شوخی میکردم و برای ...
در دوران طلبگی، کتابهای مختلفی میخواندم. مثلا کتابهای عقاید؛ و تمام تألیفات شهید صدر را میخواندم. ما توجه ویژهای به تمام تألیفات ایشان داشتیم. بیشتر ...
نیمهی دوم سال ۱۳۵۸ بود که به بیروت بازگشتیم. وقتی به لبنان آمدیم، بحثی پیش آمد که کجا درس بخوانیم؟ میخواستیم درس را ادامه بدهیم.وقتی ...
در سال ۱۳۵۸، به مناسبت اربعین امام حسین علیه السلام، سید عباس ما را تشویق کرد تا به صورت گروهی بزرگ، پیاده، به زیارت کربلا ...
در نزدیکی حرم امیر المؤمنین علیه السلام بازار بزرگی وجود داشت. در این بازار، چند غذاخوری وجود داشت که یکی از آنها «غذاخوری شمس» بود ...
در همان سال اول طلبگیم، شمار بسیاری از طلاب لبنانی نیز به نجف آمدند. از ما گروهی شکل گرفت که از جملهی آنان، شیخ علی ...
در نجف، به طلبهای که معمّم نباشد، حجره نمیدادند و من هم از خدا خواسته، پیش آیت الله سید محمد باقر صدر، معمّم شدم.لباس روحانیت ...
بیست و چهارم آذر ۱۳۵۵ در حالی که پانزده سال و نیم داشتم، به تنهایی راهی نجف شدم.اولین دیدار من با سید عباس، در دومین ...
آرزوی من برای طلبه شدن، زمانی محقق شد که با «سید محمد غروی»[۱] آشنا شدم. او ایرانی الاصل بود، اما در نجف زندگی کرده و ...