در دوران طلبگی، کتاب‌های مختلفی می‌خواندم. مثلا کتاب‌های عقاید؛ و تمام تألیفات شهید صدر را می‌خواندم. ما توجه ویژه‌ای به تمام تألیفات ایشان داشتیم. بیش‌تر وقت‌مان را در تحصیل می‌گذراندیم. روزی پنج درس می‌خواندیم و هیچ تعطیلی نداشتیم. تمام وقتمان صرف تحصیل مواد درسی بود و اغلب مطالعات عمومی من، پس از این‌که از نجف برگشتم، شروع شد. در چند سال اخیر بیش‌تر کار می‌کنم و در فرصت‌های مناسب، مطالعه می‌کنم. شاید در هفته چند ساعت مطالعه داشته باشم؛ مثلا در روزهایی مثل جمعه یا یک‌شنبه که کار کمی سبک می‌شود. بیش‌تر روزنامه‌هایی مثل «السفیر» و کتاب‌های سیاسی و فرهنگی می‌خوانم و در کتاب‌های سیاسی، بیش‌تر کتاب‌هایی را می‌خوانم که خود صهیونیست‌ها می‌نویسند؛ مثل کتابی که «بنیامین نتانیاهو»[۱] نوشته است و یا کتاب «خاطرات شارون».[۲] زیرا می‌خواهم بدانم این‌ها چگونه فکر می‌کنند و به چه می‌اندیشند.

خیلی کم تلویزیون می‌بینم و بیش‌تر اخبار آن را پی‌گیرم. اهل شعر و شاعری هم نیستم؛ ولی پدرم و نیز پسرم سید جواد شاعرند. به نوشتن علاقه‌ی بسیاری دارم، استعدادش را هم دارم، ولی فرصت آن را ندارم.

 

منبع: کتاب «سید عزیز»- نشر یازهرا سلام الله علیها


[۱]. بنیامین نتانیاهو از جمله نخست وزیران صهیونیستی.

[۲]. «آریین شارون» ۷ اسفند ۱۳۰۶ از پدر و مادری لهستانی به دنیا آمد. وی در مقاطع مختلف، وزیر دفاع و نخست وزیر رژیم غاصب صهیونیستی بود که در طی سال‌های عمر خود، جنایات بسیاری در حق فلسطینی‌ها مرتکب شد. شارون سرانجام در روز شنبه ۱۵ دی ۱۳۸۴ بر اثر سکته‌ی مغزی سنگین به کما رفت. با توجه به این که مرگ شارون به عنوان یکی از نمادهای سقوط صهیونیسم محسوب می‌شود، صهیونیست‌ها تلاش بسیاری کرده‌اند تا او را ولو به شکل جسدی بی‌حرکت نگه دارند تا روحیه صهیونیست‌ها تضعیف نشود!