در صلح حسن نهال دین نارس بود
شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام؛ شاعر: آذرمدر صلح حسن نهال دین نارس بودمیکرد همین به جای او هر کس بودمیخواست مجال تا شود وقت قیاماین صلح نبود بلکه آتش بس بود شاعر: ...
در صلح حسن نهال دین نارس بودمیکرد همین به جای او هر کس بودمیخواست مجال تا شود وقت قیاماین صلح نبود بلکه آتش بس بود شاعر: ...
وقتی که به چهرهات نظر داشت حسیناز سیم رخت فروغ زر داشت حسینروی چو گل ات را چو نهان کرد به گِلبعد از تو ز ...
حاشا که نظر به روی زردی نکنیلطفی به گدای دورهگردی نکنیدرد همه را دوا نمودی حاشابر ما که رسد چارهی دردی نکنی شاعر: سید محمد رستگار ...
صهبای خدا به جام خوبیهاییسرمستی صبح و شام خوبیهاییبد نیست اگر به خوبیات وصف کنم؟تو خوبتر از تمام خوبیهایی شاعر: سید محمد رستگار ...
بر حُسن حَسن جمال یکتا صلواتبر نور دل علی و زهرا صلواتگویند که سبزپوش آل اللّه استبر سبزترین شاخهی طوبی صلوات شاعر: سید محمد رستگار ...
بر درد دل خلق طبیب است حسنخود گر چه ز درد غم نصیب است حسنمهدی به کنار تربتش میگریدتا خلق نگویند غریب است حسن شاعر: سید محمد ...
ای گفته خدای تو ثنای تو حسنوی شهر مدینه کربلای تو حسنفردای جزا کور نگردد محشورچشمی که بگرید از برای تو حسن شاعر: سید محمد رستگار ...
ما عبد توایم، لطف معبود اینستنابود غم توایم ما، بود اینستامّید شفاعت از تو داریم حسن!سودای محبّت تو را سود اینست شاعر: سید محمد رستگار ...
روی تو چراغ خانهی خورشید استروشنگر آشیانهی خورشید استاز نور رخ تو روشنایی داردپیش رخت این نشانهی خورشید است شاعر: سید محمد رستگار ...
امشب همه جا شمیم اهلالبیت استواین رایحه از نسیم اهلالبیت استمیلاد امام مجتبی آمده استچشم همه بر کریم اهلالبیت است شاعر: سید محمد رستگار ...
روی تو ز شرح و الضّحی آیت بودموی تو زلیل اذا سجی آیت بوددشنام شنیدی و کرم فرمودیخوی تو ز خُلق مصطفی آیت بود شاعر: سید محمد ...
روی تو حسن ماه شب تار علی استلبخند تو چون فاطمه غمخوار علی استمردم همه با رطب نمایند افطاربوسیدن لبهای تو افطار علی است شاعر: سید محمد ...
بر روی حسن هر که نگاهی داردداند به خدای کعبه، راهی داردزهرا چو روی دست علی دیدش گفتخورشید بروی دست ماهی دارد شاعر: سید محمد رستگار ...
از برج ولایت قمری پیدا شدبر گمشدگان راهبری پیدا شدارزندهتر از این سخنی نیست مرااز چشمهی کوثر گهری پیدا شد شاعر: سید محمد رستگار ...