بحث تجربه دینی در چند قرن اخیر رونق بسیار یافته و مباحث و اعتقادات پیرامونی بسیاری در این موضوع شکل گرفته است که بررسی آن مجالی دیگر را می‌طلبد. با این حال باید گفت؛ از آیات قرآن[۱] اصل وجود این تجربه برای برخی افراد، اثبات می‌شود. اما این مسئله مورد سوء استفاده‌های بسیاری نیز واقع شده و  انحرافاتی را برای برخی افراد و پیروانشان فراهم آورده است.
امر به معروف و نهی از منکر، اقتضای این دارد که افراد مطلع، در مقابل سوء استفاده‌های موجود در این زمینه مقاومت نمایند.
این سوء استفاده‌ها در قرون اولیه اسلامی نیز بوده و ائمه اطهار با آنها برخورد می‌کردند؛ یکی از این موارد چنین است:
یونس بن عبد الرحمن گفت: مردى که جزو غالیان بود با حضرت رضا(ع) درباره یونس بن ظبیان صحبت می‌کرد. وی می‌گفت در یکى از شب‌ها کعبه را طواف می‌کردم؛ ناگاه ندایى از بالاى سرم شنیدم که می‌گفت: یونس من خداى یکتایم که خدایى جز من نیست، مرا پرستش کن و نماز را به یاد من به پاى دار. سرم را بلند کردم ناگهان ج (همان‌گونه که برخی از شارحان گفته‌اند منظور از «ج» در این روایت، جبرئیل است
[۲]) را دیدم!!

امام رضا(ع) با شنیدن این سخنان خشمگین شده و با عصبانیت به آن مرد فرمود:
«از پیش من خارج شو! خدا تو را و کسى که این حدیث را برایت نقل کرده و یونس بن ظبیان را هزار بار لعنت کند و متعاقب آن هزار لعنت دیگر که هر یک از آن لعنت‌ها تو را رهسپار قعر جهنم کند؛ من گواهى می‌دهم که جز شیطان شخص دیگرى به او چنین نگفته است. یونس و ابوالخطاب در شدیدترین عذاب گرفتارند و به همراه یارانشان، با فرعون و آل فرعون خواهند بود. این سخن را از پدرم (موسى بن جعفر ع) شنیدم».
یونس بن عبدالرحمان گفت: آن مرد از جاى حرکت کرده و قبل از رسیدن به درب، مُرد…».
[۳]
ادعای چنین مکاشفه‌ای -همان‌گونه که امام رضا(ع) با آن برخورد کرد- قابل پذیرش نیست. این اظهار مکاشفه از یونس بن ظبیان می‌باشد که علمای علم رجال او را ضعیف
[۴] و دروغ‌گو[۵] دانسته‌اند، و همین ضعف‌هایی که در مدعی مکاشفه وجود داشت، ما را از پذیرش آن معذور می‌دارد.
علاوه بر این، محتوای این مکاشفه نیز اشکالاتی دارد؛ از جمله این‌که او مدعی شده که جبرئیل بر او نازل شد که چنین امری برای افرادی؛ مانند او امکان‌پذیر نیست.
به هر حال، این روایت، کلیت «مکاشفه» را نفی نمی‌کند، بلکه نشانگر آن است که چنین ادعایی را نباید از هر فردی پذیرفت.

 

 منبع: اسلام کوئست


[۱]. برای نمونه داستان تجربه دینی حضرت موسی(ع): «فَلَمَّا أَتاها نُودِی مِنْ شاطِئِ الْوادِ الْأَیمَنِ فِی الْبُقْعَهِ الْمُبارَکَهِ مِنَ الشَّجَرَهِ أَنْ یا مُوسى‏ إِنِّی أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعالَمینَ؛ چون نزد آن آمد، از جانب راست آن وادى در آن جایگاه مبارک از آن درخت ندا رسید که: اى موسى! یقیناً منم خدا پروردگار جهانیان»؛ قصص، ۳۰٫

[۲]. کشى، محمد بن عمر، رجال الکشی(اختیار معرفه الرجال)، تعلیقه، میر داماد الأسترآبادی، محقق، مصحح، رجایى، مهدى‏، ج ۲، ص ۶۵۸، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، ۱۳۶۳ش‏.

[۳]. کشی، محمد بن عمر، رجال الکشی(اختیار معرفه الرجال)، محقق، مصحح، شیخ طوسی، محمد بن حسن، مصطفوی، حسن،‏ ص ۳۶۴، مشهد، مؤسسه نشر دانشگاه مشهد، چاپ اول، ۱۴۰۹ق؛ شیخ حر عاملی، اثبات الهداه بالنصوص و المعجزات، ج ۴، ص ۳۶۹، بیروت، اعلمی، چاپ اول، ۱۴۲۵ق.

[۴]. نجاشی، احمد بن علی، فهرست أسماء مصنفی الشیعه(رجال نجاشی)، ص ۴۴۸، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ ششم، ۱۳۶۵ش.

[۵]. ابن داود حلى‏، رجال ابن داود، ص ۵۲۷، تهران، دانشگاه تهران‏، ۱۳۸۳ق.