۱ – «وَ إِنَّا لَنَحْنُ نُحْیِی وَ نُمِیتُ وَ نَحْنُ الْوارِثُونَ»؛[۱]ماییم که زنده مى ‏کنیم و مى ‏میرانیم و ماییم وارث (همه جهان).
این آیه نشانه دیگرى از توحید و جریان اراده حق تعالى در جهان است، و آن این که همه را خدا زنده مى ‏کند و به وجود مى ‏آورد و آن گاه مى‏ میراند و وارث و جانشین آنها مى ‏شود.
[۲]
سیاق این آیه حصر را می رساند؛ یعنی در صدد بیان این موضوع است که تمامى تدبیرها به خداى تعالى منتهى مى  ‏شود؛ چراکه در آیات پیشین از نعمت  هایى؛ مانند آسمان و برج  هایش؛ زمین و کوه  ‏هایش؛ گیاهان و موزون بودن آنها … بادها و تلقیحش، و ابرها و بارانش اسم برده بود. پس این نعمت  ها وقتى به صورت یک نظام تام و حکیمانه  ‏اى در مى  ‏آیند که همراه با زندگی، مرگ و حشر باشند.
گفتنی است که بعضی گمان کرده  اند برخی از مرگ ها و زنده نمودن ها مستند به خدا نیست. آیه مورد بحث با حصرى که دارد این فکر را رد نموده و می  گوید تمامى مرگ  ها و زندگی  ها مستند به خدا است و اختصاص به او دارد؛ لذا در ادامه آیه مى ‏ فرماید «وَ نَحْنُ الْوارِثُونَ»، یعنى بعد از میراندن شما که عمرى از نعمت های زندگى را در اختیارتان گذاشتیم و شما از آن بهره  ‏مند شدید تنها خودمان باقى مى  ‏مانیم. گویا، خداوند در این جا می فرماید تدبیر امر شما در دست ما است، ما بر شما احاطه داریم، ما شما را زنده مى ‏ کنیم، پس ما قبل از شماییم. همچنین شما را مى ‏ میرانیم، وارث شما هستیم، پس ما بعد از شما وجود داریم.
[۳]
۲ – «وَ لَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَقْدِمِینَ مِنْکُمْ وَ لَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَأْخِرِینَ»؛
[۴] ما، هم پیشینیان شما را دانستیم و هم متأخّران را.
همان گونه که بیان شد؛ آیات پیشین که نعمت‏ هاى الهى را مى ‏شمرد و تدبیر او را وصف مى ‏نمود، در صدد بیان وحدانیت خدا در ربوبیت بود، همچنین گفته شد که خلقت و نظام آن تمام نمى ‏شد، مگر به انضمام مرگ و زندگی و خداى تعالى محیط به مرگ و حیات انسان ها است؛ لذا به دنبال مسئله مرگ و زندگى مى ‏فرماید: ما مى ‏دانیم کدامیک از شما زودتر به وجود مى ‏آید و کدام دیرتر. به عبارت دیگر، ما مقدم و مؤخر شما را مى ‏شناسیم.
[۵]
البته برای این آیه معانی دیگری هم بیان شده است؛ مانند:
۱ – ما شناختیم که چه کسانى در جنگ، در صف جلو هستند و چه کسانى در صف عقب.
۲ – دانستیم که چه کسانى در راه خیر شتاب مى ‏ورزند و چه کسانى کندى مى ‏کنند.
۳ – دانستیم که چه کسانى در نماز به صف جلو مى ‏روند و چه کسانى به صف عقب؛ زیرا کسانى بودند که براى رسیدن به فضیلت نماز جماعت، در صف جلو مى ‏ایستادند و کسانى بودند که براى نگاه کردن به زنان پشت سر، در صف عقب، مى ‏ایستادند. این آیه، به همین مناسبت نازل شد.
[۶]
اما سیاق آیات دلالت بر معنایى دارد که بیان شد، بویژه جمله: «وَ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ یَحْشُرُهُمْ»،
[۷] شاهد روشنى بر آن است.[۸]

 

 

منبع:اسلام کوئست


پی نوشت:

[۱]. حجر، ۲۳٫

[۲]. قرشی، سید علی اکبر، تفسیر أحسن الحدیث، ج ‏۵، ص ۳۴۵، تهران، بنیاد بعثت، چاپ سوم، ۱۳۷۷ش.

[۳]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏۱۲، ص ۱۴۶، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.

[۴]. حجر، ۲۴٫

[۵]. المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏۱۲، ص ۱۴۶-: ۱۴۷

[۶]. ر. ک: طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی‏، محمد جواد، ج ‏۶، ص ۵۱۴، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.

[۷]. حجر، ۲۵٫ «و پروردگارت آنان را محشور مى ‏سازد».

[۸]. ر. ک: المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏۱۲، ص ۱۴۶- ۱۴۷؛ جعفری، یعقوب، کوثر، ج ‏۶، ص ۳۸- ۳۹، بی جا، بی تا.