در این زمینه، در کتب روایی گزارش‌های مرسلی وجود دارد؛ مانند آنچه از ابوالمَلیح هُذَلِی از پدرش نقل شده است که؛ ما نزد خلیفه دوم نشسته بودیم، مردی از اهل روم وارد شد و به خلیفه دوم گفت: از شما سه سؤال می‌پرسم، اگر به سؤالاتم جواب دادید ایمان می‌آورم و پیامبرتان حضرت محمد(ص) را تصدیق می‌کنم. خلیفه به او اجازه داد تا سؤالاتش را بپرسد. مرد گفت: «آن چیست که خدا آن‌را نمی‌داند؛ یعنی در علم پروردگار نیست؟ و آن چیست که برای خدا وجود ندارد و خدا آن‌را ندارد و خلقش نکرده؟ و آن چیست که در نزد پروردگار نیست».[۱]
در این هنگام امام علی(ع) وارد شد و خلیفه پاسخ آن مرد نصرانی را به ایشان واگذار کرد؛ حضرت علی(ع) فرمود: «چیزی که خدا آن‌را نمی‌داند و در علم خدا نیست؛ شریک، وزیر، رفیق و فرزند است، چنان‌که در قرآن فرموده: “قُلْ أَ تُنَبِّئُونَ اللهَ بِما لا یَعْلَمُ”.
[۲] اما چیزی که نزد خدا نیست، ظلم به بندگان است، و چیزی که برای خدا نیست و خدا خلقش نکرده؛ ضدّ، همسان، شبه و مثل است».[۳]
مرد نصرانی بعد از شنیدن پاسخ؛ دین اسلام و پیامبر خدا(ص) را تصدیق کرد و مسلمان شد، امام علی(ع) نیز از سوی خلیفه دوم، مورد احترام و تکریم ویژه قرار گرفت.
[۴]

 

منبع: اسلام کوئست


[۱]. «قَالَ أَخْبِرْنِی‏ عَمَّا لَا یَعْلَمُهُ‏ الله وَ عَمَّا لَیْسَ للهِ وَ عَمَّا لَیْسَ عِنْدَ الله».‏

[۲]. «آیا خدا را به چیزى خبر می‌دهید که در آسمان‌ها و زمین سراغ ندارد؟»؛ یونس، ۱۸٫

[۳]. «فَقَالَ أَمَّا مَا لَا یَعْلَمُهُ اللهُ فَلَا یَعْلَمُ اللهُ أَنَّ لَهُ شَرِیکاً وَ لَا وَزِیراً وَ لَا صَاحِبَهً وَ لَا وَلَداً وَ شَرَحَهُ فِی الْقُرْآنِ‏ قُلْ أَ تُنَبِّئُونَ اللهَ بِما لا یَعْلَمُ‏ وَ أَمَّا مَا لَیْسَ عِنْدَ اللهِ فَلَیْسَ عِنْدَهُ ظُلْمٌ لِلْعِبَادِ وَ أَمَّا مَا لَیْسَ للهِ فَلَیْسَ لَهُ ضِدٌّ وَ لَا نِدٌّ وَ لَا شَبَهٌ وَ لَا مِثْلٌ».

[۴] . مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوار، ج ۴۰، ص ۲۸۶، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.