درست است که در یکی از آیات قرآن کریم، پیامبر اسلام(ص) به «امی بودن» توصیف شده است،[۱] اما در این زمینه باید به خاطر داشت:
اولاً: یکی از معانی امی بودن حضرتشان آن است که ایشان خواندن و نوشتن را از کسی نیاموخته بود، نه آن‌که خواندن و نوشتن را نمی‌دانست.
[۲] چنان‌که یکی از معانی‌اش آن است که حضرتشان ساکن ام‌القری(مکه) بودند. در همین راستا روایتی از امام جواد(ع) نقل شده مبنی بر اینکه پیامبر(ص) خواندن و نوشتن را می‌دانست، اما چون حضرتشان منسوب به مکه بود و چون مکه، ام‌القری نامیده می‌شد، از این جهت پیامبر(ص) را امی خوانده‌اند.[۳]  

ثانیاً: حتی با فرض آن‌که پیامبر(ص) نوشتن نمی‌دانست، ممکن است قلم و دوات خواسته باشد تا به کاتبی بگوید که برایش بنویسد؛ این نیز متداول است که رهبر و رئیس یک مجموعه‌، کاری که به دستور او انجام می‌شود را نیز به خودش نسبت می‌دهد؛ مثلاً می‌گوید من برای شما فلان توصیه یا حکم را نوشتم، و مقصود این نیست که حتماً با دستان خود آن‌را نگاشته باشد؛ بلکه همین که نگارش به دستور او صورت گرفته، می‌تواند توجیهی برای نسبت‌دادن آنچه نگاشته شده به خودش باشد.

 

منبع: اسلام کوئست


[۱] . اعراف، ۱۵۷٫

[۲]. عنکبوت، ۴۸ و نیز ر. ک: پاسخ ۲۰۶۲

[۳]. «سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ الرِّضَا ع وَ قُلْتُ لَهُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ لِمَ سُمِّیَ النَّبِیُّ الْأُمِّیَّ قَالَ مَا یَقُولُ النَّاسُ قَالَ قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ یَزْعُمُونَ إِنَّمَا سُمِّیَ النَّبِیُّ الْأُمِّیَّ لِأَنَّهُ لَمْ یَکْتُبْ[‏لم یحسن ان یکتب، فَقَالَ کَذَبُوا عَلَیْهِمْ لَعْنَهُ اللَّهِ أَنَّى یَکُونُ ذَلِکَ وَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى یَقُولُ فِی مُحْکَمِ‏ کِتَابِهِ‏ هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولًا مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَهَ[۳] فَکَیْفَ کَانَ یُعَلِّمَهُمْ مَا لَا یُحْسِنُ وَ اللَّهِ لَقَدْ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص یَقْرَأُ وَ یَکْتُبُ بِاثْنَیْنِ وَ سَبْعِینَ أَوْ بِثَلَاثَهٍ وَ سَبْعِینَ لِسَاناً وَ إِنَّمَا سُمِّیَ الْأُمِّیَّ لِأَنَّهُ کَانَ مِنْ أَهْلِ مَکَّهَ وَ مَکَّهُ مِنْ أُمَّهَاتِ الْقُرَى وَ ذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ تَعَالَى فِی کِتَابِهِ‏ لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرى‏ وَ مَنْ حَوْلَها». صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد صلّى الله علیهم، ج۱، ص ۲۲۶، قم، مکتبه آیه الله المرعشی النجفی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.