میر محمّد بن سیّد برهان الدین خواوند شاه، معروف به میر خواند شافعی ( ۹۰۳ هـ. ق)

وی در گزارشی شگفت‌انگیز زایران قبر امام رضا (ع) را افزون بر ایران، از روم و هند و سایر کشورها می‌داند و می‌گوید:

ذکر احوال علی بن موسی الرضا، رضی الله عنهما… مشهد مقدّس و مرقد این امام علی الاطلاق، مرجع ایران و مقصد سالکان اکابر و اصاغر آفاق است. طوایف امم و طبقات بنی آدم از اقصای روم و هند از جمیع مرز و بوم هر ساله مهاجرت اوطان و مفارقت خلّان اختیار کرده و روی توجّه به این آستان فرخنده نشان نهاده و مراسم زیارت و طواف به جای آورند و این موهبت عظما را سرمایه‌ی سعادات دنیا و عقبا می‌دانند… مناقب و مآثر و فضایل و مفاخر امام ابو الحسن الرضا زیاده از آن است که محاط علم بشری گردد و در این مقام بر سطری چند از خوارق عادات آن قدوه‌ی ارباب سعادات اقتصار می‌رود (رض). آن‌گاه به نقل مناقب و کرامات امام می‌پردازد و در نهایت می‌گوید: از امام رضا (ع) حکایت بسیار منقول است که نشان عظمت و وسعت مناقب و کرامات آن حضرت است[۱].

جلال الدین سیوطی شافعی (۹۱۱ هـ. ق)

وی، امام را از برجستگان و بزرگان می‌شمارد[۲].

فضل الله بن روزبهان خُنْجی اصفهانی حنفی (۹۲۷ هـ. ق)

زیارت قبر مکرّم و مرقد معظّم حضرت امام ائمّه الهدی، سلطان الإنس و الجن، امام علی بن موسی الرضا الکاظم بن جعفر الصادق بن محمّد الباقر بن علی زین العابدین بن الحسین الشهید بن علی المرتضی، صلوات الله و سلامه علی سیدنا محمّد و آله الکرام، سیما الآیه النظام سته آبائه کلّهم أفضل من یشرب صوب الغمام، تریاق أکبر محبان و موجب حیات دل و جان است. مرادات همه‌ی عالم از آن درگاه با برکت حاصل و فی الواقع رَبْع میمونش توان گفت که از اشرف منازل است. آن مُقام مبارک تمامی اوقات مقرون به تلاوت قرآن مجید است و توان گفت که معبدی است از معابد اسلام هرگز آن مرقد عالی از طاعت نیازمندان خالی نیست و چگونه چنین نباشد و با این‌که تربت امامی است که مظهر علوم نبوی و وارث صفات مصطفوی و امام بر حق و رهنمای مطلق و صاحب زمان امامت خود و وارث نبوت و حق استقامت خود است.

هزار دفتر اگر در مناقبش گویند             هنوز ره به کمال علی نشاید برد

سابقاً که عزم زیارت مشهد مقدس حضرت امام بود. این قصیده صورت نظم یافته بود و در این مقام ادراج او مناسب است، زیرا که ملایم زیارت آن صاحب مناقب است.

وی در ادامه، قصیده‌ای با عنوان قصیده‌ای در منقبت امام ثامن، وَلِیّ ضامن، امام ابو الحسن علی بن موسی الرضا، صلوات الله علیه و سلامه، در مدح آن حضرت نقل می‌کند[۳].

جای دیگر می‌گوید: اللّهم و صَلِّ و سلِّم علی الإمام الثامن، السید الحسنان، السند البرهان، حجهُ الله علی الإنس و الجانّ الذی هو لجند الأولیاء السلطان، صاحب العروّه و الجود و الإحسان، المتلالیء فیه أنوار النبی عند عین العیان، رافع معالم التوحید و ناصب ألویه الإیمان، الراقی علی درجات العلم و العرفان، صاحب منقبه قوله (ص): سَتُدْفَنُ بَضْعهٌ منّی بأرض خراسان، المستخرج بالجَفْر و الجامع ما یکون و ما کان، المقول فی شَرَف آبائه سته آبائه: کلَّهم أفضل من شَربَ صوب الغمام، المقتدی برسول الله فی کل حال و فی کل شأن، ابی الحسن علی بن موسی الرضا، الإمام القائم الثامن الشهید بالسمّ فی الغم و البؤس المدفون بمشهد طوس[۴]؛

خدایا! درود و صلوات و سلام فرست بر امام هشتم، آن مهتر نیکو خصال، حجت خدا بر انسان‌ها و جنیان که لشکر اولیا را سلطان و پادشاه است. صاحب کرم و بخشش و مروّت و نیکوکاری است. انوار پیامبر نزد چشم عیان در او درخشنده است، وی رفع کننده‌ی نشانه‌های توحید و نصب کننده‌ی پرچم‌های ایمان است. بر بالاترین درجات علم و عرفان قرار دارد. صاحب منقبت سخن پیامبر است که فرمود: پاره‌ای از تن من در خراسان دفن خواهد شد. آنچه را بوده و خواهد بود از طریق جفر و جامعه برون می‌آورد. درباره‌ی شرف پدرانش، شش پدرش گفته شده: همگی آنان برترین کسانی‌آند که آب باران را نوشیده‌اند و وی در هر حال و در هر کاری و هر موردی اقتدا کننده به رسول خداست. او ابو الحسن علی بن موسی الرضا امام قائم هشتم است. او به زهر جفا در غم و خون و ملال شهادت یافته در طوس مدفون است.

اللّهم ارْزُقْنا بِلُطْفک‏ و فَضْلِک‏ و کَرَمِکَ‏ و امْتنانِک‏ زیاره قبره المقدَّس و مرقده المونس و اغْفِر لنا ذنوبنا و اقْضِ جمیع حاجاتنا ببرکته، اللّهم صَلِّ علی سیدنا محمّد و آل سیدنا محمّد سیا الإمام المجتبی أبی الحسن علی بن موسی الرضا و سَلِّم تسلیما[۵]؛

خدایا! به لطف و فضل و کرم و منت‌گذاری‌ات زیارت قبر مقدستش و مرقد جان پناه و با صفایش روزی ما گردان و به برکت او گناهانمان را ببخش و حاجاتمان را برآور. خدایا بر سیّد و آقای ما، محمّد و خاندان سرور ما محمّد، به خصوص امام برگزیده، ابو الحسن علی بن موسی الرضا درود و سلام فراوان بفرست.

درباره‌ی بارگان نورانی امام رضا (ع) سخنان شگفتی می‌گوید که به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود:

… و آن حضرت را در آن روضه‌ی مقدّسه و مرقد منوّر و مشهد معطّر دفن کردند و آن روضه‌ی بهشت، تا قیامت کعبه حاجات و مقاصد جمیع حاجت‌خواهان شد، صلوات الله و سلامه علیه و تحیاته و رضوانه علی تلک الروضه المقدّسه و رَزَقَنا زیارتها و عَمّر بالأنوار الإلهیّه و النفوس القدسیّه عمارتها؛

[درود و سلام و رضوان خدا بر آن آسمان مقدس باد و خداوند زیارتش را نصیبمان گرداند و با انوار الهی و جان‌های قدسی آبادانش کند.]

رجای کمترین بندگان، فضل الله بن روزبهان الأمین واثق است به الطاف الهی که این فقیر حقیر را امثال زیارت مرقد مطهّر و مشهد منوّر آن حضرت به خیر و عافیت روزی گردد و قرائت این کتاب وسیله الخادم إلی المخدوم در شرح صلوات چهارده معصوم (ع) در آستانه‌ی آن مرقد مطهّر جهت دوستان و محبّان و موالیان اهل البیت نموده شود، چه ولا و تولای آن حضرت، شیمه‌ی دیرینه‌ی این فقیر و محبت و استمداد از آن حضرت نقد خزینه‌ی سینه‌ی این حقیر است. در هر واقعه که این فقیر را پیش آید استمداد از باطن اقدس آن حضرت را طریق نجات می‌دانم و در هر هایله و داهیه روح مقدّس آن حضرت را عون و مددکار می‌‌خواهم…

سپس در وصف امام رضا (ع) نیز این شعر را نقل می‌کند:

سلام علی روضه للإمام                       علی بن موسی علیه الس»لام

سلام من العاشق المنتظر                      سلام من الواله المستهام[۶]

بر آن پیشوای کریم الشیم                    بر آن مقتدای رفیع المقام

ز شهد شهادت حلاوت مذاق                         ز زهر عدو در جهان تلخ کام

ز خلد برین مشهدش روضه‌ای                        خراسان از او گشته دار السلام

از آن خوانمش جنّت هشتمین                         که شد منزل پاک هشتم امام

محبّان ز انگور پر زهر او                    فکندند می‌های خونین به جام

مرا چهره بنمود یک شب به خواب                   شد از شوق او خواب بر من حرام

علی‌وار بر شیر مردی سوار                          امین در رکابش کمینه غلام[۷].

غیاث الدین بن همان الدین شافعی معروف به خواند امیر (۹۴۲ هـ. ق)

درباره‌ی فرزندان امام کاظم (ع) می‌گوید:

افضل اولاد امام موسی، بلکه اشرف جمیع برایا [= مخلوقات] علی بن موسی الرضا بود[۸].

در ادامه درباره‌ی امام، فصلی را با عنوان «ذکر امام هشتم علی بن موسی الرضا، سلام الله علیهما» می‌گشاید و از امام این‌گونه تعبیر می‌کند:

امام واجب الاحترام علی بن موسی الرضا… امام عالی مقدار[۹]؛

هم‌چنین در مورد مشهد الرضا می‌گوید:

و حالا آن مزار بزرگوار و روضه‌ی فایض الانوار مطاف طواف اعیان و اشراف روزگار است و قبله‌ی آمال و کعبه‌ی اقبال اصاغر و اعاظم اقطار بلاد و امصار.

سلام علی آل طاها و یس                   سلام علی آل خیر النبیین

سلام علی روضه حَلَّ فیها                   امامٌ یباهی به المُلْک و الدّین؛

[سلام بر خاندان طاها و یس، سلام بر خاندان بهتر انبیاء، سلام بر باغی که در آن امامی است که دنیا و دین بدو افتخار می‌کنند.]

و صلّی الله علی خَیْر خلْقه محمّد سید المرسلین و آله الطیّبین الطاهرین سیّما الأئمّه المعصومین الهادین[۱۰].

در ادامه فصلی با عنوان «گفتار در بیان فضایل و کمالات آن امام عالی مقام، علی نبیّنا و علیه الصلوه و السلام» گشوده و در مورد امام می‌گوید:

بیت شهید خاک خراسان امام طیّب و طاهر، علی بن موسی بن جعفر بن محمّد باقر… آقا رب و اجانب از مشرق تا مغرب بر وفور علوّشان و سُموّ مکان آن امام وافر احسان، اعتراف داشته‌اند و دارند و آقاصی و آدانی، بلکه جمیع افراد انواع انسانی مناقب و مفاخر آن حمیده مآثر بر صحایف ضمایر نگاشته‌اند و می‌نگارند. کرامتش از هر چه تصور توان کرد بیشتر و امامتش به موجب نصّ آبای بزرگوارش معین و مقرر بود.

از آن زمان که فلک شد به نور مِهْر مُنَوَّر             ندیده دیده کس چون علی موسی جعفر

سپهر عز و جلالت محیط علم و فضیلت              امام مشرق و مغرب ملاذ آل پیمبر

حریم تربت او سجده‌گاه خسرو انجم                غیار مقدم او توتیای دیده‌ی اختر

وفور علم و علوّ مکان اوست به حدّی               که شرح آن نتوان نمود کلک سخنور

قلم‌گر همگی وصف ذات او بنویسد                   حدیث او نشود در هزار سال مکرر[۱۱]

آن‌گاه به نقل فضایل و کرامات آن حضرت پرداخته و پس از نقل آن‌ها در پایان چنین می‌گوید:

پوشیده نماند که کرامات و خوارق عادات امام رضا (ع) بسیار است و برکات مشهد منوّر و فیوضات مرقد معطّر آن جناب و تفصیل آن امور، مقدور خامه‌ی شکسته زبان نبوده، لاجرم در طرق اختصار سلوک نمود[۱۲].

شمس الدین محمّد بن طولون دمشقی حنفی (۹۵۳ هـ. ق)

 و ثامنهم ابْنُه [امام موسی بن جعفر] علی و هو أبو الحسن علی الرضا بن موسی الکاظم بن جعفر الصادق بن محمّد الباقر بن علی زین العابدین بن الحسین بن علی بن أبی‌طالب، رضوان الله علیهم أجمعین…؛

و هشتمین آنان فرزندش، علی یعنی ابو الحسن علی بن موسی الرضا، که رضوان خدا بر آنان باد، است.

بعد به نقل بعضی از وقایع و سخنان برخی از معاصران امام، در مدح آن حضرت می‌پردازد[۱۳].

شیخ حسین بن محمّد دیار بَکری شافعی (۹۶۶ هـ. ق)

علی بن موسی الرضا و هو من الاثنا عشر الذین تعتقد الرافضه عصمتهم و وجوب طاعتهم[۱۴]؛

علی بن موسی الرضا یکی از دوازده پیشوایی است که رافضه [شیعیان] به عصمت و وجوب اطاعت از آن‌ها معتقدند.

ابن حجر هیثمی شافعی (۹۷۴ هـ. ق)

علی الرضا و هو أنْبَئُهم ذِکْراً و أجَلُّهم قدراً و من ثَمَّ أَحلّه المأمون مَحَلَّ مَهْجَته و أنْکَحه ابْنَته و أشْرکَه فی مَمْلکته و فوَّضَ إلیه أمر خلافته…[۱۵]؛

امام رضا () از نام‌آورترین و با منزلت‌ترین اهل بیت به شمار می‌آید. به همین دلیل مأمون وی را احترام کرد و دخترش را به ازدواج او در آورد و کار خلافتش را به او واگذارد.

منبع: کتاب امام رضا علیه السلام به روایت اهل سنت – محمدمحسن طبسی


[۱]– تاریخ روضه الصفا، ج ۳، ص ۴۱ ۵۲٫

[۲]– تاریخ الخلفاء، ص ۳۵۱٫

[۳]– مهمان نامه بخارا، ص ۳۳۶٫

[۴]– وسیله الخادم إلی المخدوم در شرح صلوات چهارده معصوم، ص ۲۲۳٫

[۵]– همان.

[۶]– سلام بر روضه و بوستان امام علی بن موسی. سلام عاشق منتظر (دیدار) سلام عاشق سرگشته و بی‌قرار.

[۷]– همان.

[۸]– تاریخ حبیب السیرفی أخبار أفراد بشر، ج ۲، ص ۸۱٫

[۹]– همان،‌ ص ۸۲٫

[۱۰]– همان، ص ۸۲ ۸۳٫

[۱۱]– همان، ص ۸۳٫

[۱۲]– همان،‌ ج ۲، ص ۹۱٫

[۱۳]– الأئمّه الاثنا عشر ع، ص ۹۷ ۹۹٫

[۱۴]– تاریخ الخمیس فی أحوال أنفس نفیس، ج ۲، ص ۳۳۵٫

[۱۵]– الصواعق المُحرقه، ج ۲، ص ۵۹۳٫