در ترجمه آیه ۱۱۹ سوره نساء از زبان شیطان رجیم آمده که «آنان را وادار می کنم که گوش های چهارپایان را (به نشانه حرام بودن بهره گیری از آنان) بشکافند…»؛ آیا این به این معنا نیست که خوردن گوش حیوانات حرام است؟

پاسخ اجمالی

«وَ لَأُضِلَّنَّهُمْ وَ لَأُمَنِّیَنَّهُمْ وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَیُبَتِّکُنَّ آذانَ الْأَنْعامِ وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَیُغَیِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ وَ مَنْ یَتَّخِذِ الشَّیْطانَ وَلِیًّا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْراناً مُبیناً».
خداوند در این آیه شریفه به برخی اهداف شیطان اشاره کرده و بر دشمنی او با فرزندان آدم تأکید می ورزد. در این میان، به یکی از فریبکاری های او نیز اشاره می کند.
شیطان به خدا عرضه می دارد:
۱ – (وَ لَأُضِلَّنَّهُمْ) و حتماً آدمیان را گمراه می سازم.
۲ – (وَ لَأُمَنِّیَنَّهُمْ) و آنان با آرزوهاى دور و دراز و رنگارنگ سرگرم می کنم.
۳ –  (وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَیُبَتِّکُنَّ آذانَ الْأَنْعامِ) و به آنان فرمان می دهم که گوش هاى چهارپایان را بشکافند و یا قطع کنند!
این بخش از آیه، اشاره به یکى از اعمال خرافی و زشت دوران جاهلیت است که در میان بت پرستان رواج داشت. آنان برای علامت گذاری، گوش بعضى از چهارپایان زنده را می شکافتند و یا به کلى قطع می کردند و سوار شدن بر آن را ممنوع می دانستند و از آن استفاده نمی کردند و در واقع حلال خدا را حرام می کردند!
[۱]
در آن دوره، برخی مردم شتری را که پنج بار زاییده و پنجمین بچه اش نر بود به گمان خود مورد احترام  و تقدیس قرار داده و گوش حیوان را از بالا شکاف داده و یا آن را می بریدند تا کسی او  را نکشد!
[۲] بریدن گوش این حیوانات، بخشی از آیین بت پرستی به شمار می آمد؛ از این رو در این آیه، خداوند چنین سنت جاهلی را به رسمیت نشناخته و نتیجه اش حلال بودن این حیوانات می باشد که شامل گوش آنان نیز خواهد بود.
نقل چنین بدعتی می تواند تنها برای نشان دادن یکی از راه  های فریب شیطان از راه ترویج خرافه گرایی باشد.
۴ – (وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَیُغَیِّرُنَّ خَلْقَ اللهِ) و آنان را وادار می سازم که آفرینش پاک خدایى را تغییر دهند. این جمله اشاره به آن است که خداوند در نهاد اوّلى انسان توحید و یکتاپرستى و هرگونه صفت و خوى پسندیده را قرار داده، ولى وسوسه هاى شیطانى و هوا و هوس ها انسان را از این مسیر صحیح منحرف می سازد و به بی راهه ها می کشاند، چنان که در آیه ای از قرآن می خوانیم: «روى خود را متوجه آئین خالص توحید کن همان سرشتى که خداوند از آغاز، مردم را بر آن قرار داده و این آفرینشى است که نباید تبدیل گردد این است دین صاف و مستقیم».
[۳]
این ضرر غیر قابل جبرانى است که شیطان بر پایه سعادت انسان می زند؛ زیرا حقایق و واقعیات را با یک سلسله اوهام و وساوس قلب می کَنَد و به دنبال آن سعادت به شقاوت تبدیل می گردد.
[۴]
۵ – (وَ مَنْ یَتَّخِذِ الشَّیْطانَ وَلِیًّا مِنْ دُونِ اللهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْراناً مُبِیناً). خداوند در پایان آیه به نتیجه گیری و بیان یک اصل کلى پرداخته و می فرماید: «هر که بجای خداوند، به دوستی با شیطان رو آورد، زیان آشکارى کرده است».

 

 

 منبع:اسلام کوئست


پی نوشت:

[۱]. فیض کاشانی، ملا محسن، الاصفی فی تفسیرالقرآن، ج ‏۱، ص ۲۳۹، قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۸ق؛ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‏۳، ص ۱۷۳، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.

[۲]. ‏زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج ۱، ص ۵۶۶، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ سوم، ۱۴۰۷ق.

[۳]. روم، ۳۰٫

[۴]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏۴، ص ۱۳۸، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.