در ابتدا باید گفت که آیاتی نظیر آیه تطهیر[۱] و آیه اطیعوا الله[۲] به علاوه روایات نقل شده از مکتب اهل سنت و نیز روایات موجود در کتب شیعه، همگی گویای عصمت ائمه علیهم‌السّلام هستند[۳]. چه آنکه مخالفین شیعه، خود به جدایی ناپذیری بین علی علیه‌السلام و قرآن کریم[۴] اذعان دارند و همچنین عدم انفکاک مولای متقیان با حقانیت[۵] را اعلان می‌دارند. روشن است که جز عصمت چیزی از اینها بر نمی‌آید. آن‌ هم عصمت در همه جنبه‌های، علمی، فکری و … .

همچنین از آیه‌ی «وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ»[۶] استفاده می‌شود که اطاعت مطلق از ائمه علیهم‌السّلام و گفتار ایشان لازم است؛ یعنی اوامر آنها در حد گفتار پیامبر اعتبار داد.

پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله در حدیث ثقلین فرمودند: من در میان شما دو چیز گران‌بها را به امانت می‌گذارم؛ اگر به آن تمسّک کنید گمراه نخواهید شد. این دو تا قیامت، از هم جدا نمی‌شوند[۷]. از این حدیث بالتبع اعتبار و حجیّت کلام ائمه اطهار علیهم‌السلام استخراج خواهد شد. این حدیث به قدر محکم است که مرحوم سلطان الواعظین چهل طریق را از عامه[۸] نام می‌برد که حدیث ثقلین را نقل کرده‌اند[۹].

بنابراین، طبق نظر علمای شیعه، با توجّه به عصمت ائمه علیهم‌السلام، هیچ‌گاه سخنان ایشان خلاف قرآن نخواهد بود.

 بلی ممکن است بر اثر گذشت زمان و عدم صحیح نقل برخی از احادیث، یا در حال تقیّه بودن آنها، گاهی با قرآن تنافی پیدا کنند که قابل جمع می‌باشد؛ امّا در صورتی که دو خبر از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله و یا ائمه علیهم‌السلام رسیده باشد که باهم تعارض دارند، هر کدام که موافق قرآن بود اخذ می‌شود و آن‌که مخالف قرآن بود طرد می‌شود، چنانچه در روایات آمده است هر حدیثی که موافق کتاب الله بود را برگیرید وگرنه آن را رد کنید[۱۰].

حال ممکن است گاهی روایات رسیده‌ از ائمه علیهم‌السلام، با قرآن، تعارض و تباینی داشته باشند؛ در این صورت حتماً قرآن مقدّم می‌شود. مثلاً قرآن فرموده است «اقیموالصلوه» نماز را بپادارید. بنابرین اگر هزاران حدیث هم بگویند «لاتقیمو الصلواه» سخن قرآن مقدّم است. امّا اگر تعارض به صورت عام و خاص باشد یا مطلق یا مقیّد اگر خاص در روایت آمده باشد و روایت هم سنداً معتبر باشد عام قرآنی را تخصیص می‌زند، مثلاً در قرآن مجید وارد شده است که (زنان مطلقه نباید بعد از طلاق تا سه عادت ماهانه شوهر کنند. آنها باید عدّه نگه‌دارند و پس از آن آزادند)[۱۱]؛ از آن طرف در حدیث معتبری که پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله یا ائمه علیهم‌السلام وارد شده است که (اگر زنی به عقد مردی در آید و پیش از آن‌که رابطه زناشوئی میان آنها برقرار شود، زن مطلّقه شد، لازم نیست زن عدّه نگهدارد). در این صورت این حدیث در حقیقت مفسّر آن آیه است و به منزله مخصص است و به هیچ وجه معارض آیه قرآن نیست. چون در قانون بشری گاهی قانونی به صورت کلّی ذکر می‌شود و سپس موارد استفاده‌اش بیان می‌شود.

قرآن هم بر اساس محاورات عمومی‌اش با بشر سخن گفته است[۱۲]. و از طرف دیگر خود قرآن حدیث پیغمبر را معتبر شمرده است و گفته است آنچه که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله برای شما می‌آورد را بگیرید و عمل نمائید[۱۳]. در این گونه موارد خاص روایی را به منزله استثناء برای عام تلقّی می‌کنیم و می‌گوئیم عام را به وسیله خاص تخصیص می‌زنیم. همچنین در مطلق و مقیّد، مقید مطلق را قید می‌زند.

حال با توجّه به اینکه روایات ائمه علیهم‌السلام بر طبق گفته‌های پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله، در حدّ گفتار رسول خدا اعتبار و ارزش دارد، در صورتی که بین دو روایت تعارض شد به قرآن مراجعه می‌شود، و در صورت تباین روایت با قرآن، باز هم قرآن مقدّم است؛ ولی در صورت عام و مطلّق بودن، می‌شود با روایت معتبر، قرآن را تخصیص و تقیید زد.

[۱] سوره احزاب، آیه ۳۳

[۲] سوره نساء، آیه ۵۹

[۳] علیرضا صابر الحکم الزاهره (قم؛ مکتب الاعلام الاسلام چاپ اوّل، ۱۴۰۵) ج ۱، ص ۹۵ و ج ۲، ص ۷۷

.[۴]  «علی مع القرآن و القرآن مع علی»: (علی با قرآن است و قرآن با علی است) ر. ک: متّقی هندی، کنرالقمان، مؤسسه الرساله، پنجم ۱۴۰۵، ج۱۱ ص ۶۰۳ روایت ۳۲۹۱۲

.[۵]  «علی مع الحق و الحقّ مع علی»: (علی باحق و حق با علی است)  همان مدرک، ص ۶۲۱، روایت ۳۲و۱۸

[۶] سوره نساء، آیه ۵۹

[۷] ر. ک: محمدبن‌عیسی ترمذی، (مطبقه یولاق ۱۲۹۲) ج ۲، ص ۳۰۸ و ر. ک: ابوالحسن مسلم ‌بن الحجاج القشیری، صحیح مسلم بشرح النوری (بیروت؛ دارالفکر ۱۴۰۱) ج ۱۵، ص ۱۷۹

[۸] . اهل سنت

[۹] سلطان الواغطین شیرازی، شب‌های پیشاور، (تهران؛ دار الکتب الاسلامیه، سی و هفتم، ۱۳۷۶) ص ۲۲۵

.[۱۰]  «فما وافق کتاب الله فخذوه و ماخالف کتاب الله فردوه» ر. ک: محمد رضا مظفر، اصول الفقه (قم؛ انتشارات المعارف الاسلامیه، چاپ دوّم، ۱۳۷۶هـ) ج ۳ـ۴، ص ۲۵۳، و ر. ک: محمد بن الحسن ابی القاعلی، وسائل الشیعه ( بیروت؛ دار احیاء التراث العربی) ج ۱۸، ص ۸۴، روایت ۲۹

.[۱۱]  «والمطلقات یتربصن بانفسهن ثلاثه قروء» سوره بقره، آیه ۲۲۸

[۱۲] ر . ک: استاد مرتضی مطهری، آشنائی با علوم اسلامی اصول فقه (قم؛ انتشارات صدرا ۱۳۵۸) ص ۳۱ـ۳۳

[۱۳] سوره حشر، آیه ۷