مرحوم آقای بهجت (أعلی الله مقامه الشّریف) فرموده بودند من از آقای سیّد جمال کرامت سراغ دارم، یک مورد را فرموده بودند که آقای سیّد جمال از حرم به طرف وادی السّلام بیرون آمد، من او را تعقیب کردم. به قبرستان وادی السّلام رفت و خیلی معطّل شد، من هم نیامدم، همان‌جا چند ساعتی ماندم تا سیّد جمال برگشت. موقع برگشتن رفتم جلوی او را گرفتم. گفتم چه دیدی؟ دیدم نمی‌خواهد بگوید، به گنبد حضرت امیر (علیه السّلام) رو کردم، گفتم: شما را به صاحب این قبر شریف بگویید ببینم چه دیدید. مرحوم آقای سیّد جمال فرمودند: امیر المؤمنین جلوس فرموده بودند و مؤمنان حلقه حلقه دور او را گرفته بودند. بهشت چیست، آن‌ها صفایی که با امیر المؤمنین (علیه السّلام) داشتند، بعضی از این‌ها که سر سفره‌ی عشق امیر المؤمنین حضور داشتند و با انس امیر المؤمنین (علیه السّلام) لذّت بالاتر از بهشت را می‌بردند، گاهی به ما نگاه می‌کردند و پوزخند می‌زدند، می‌گفتند این بیچاره‌ها به چه دل خوش هستند که آن‌جا ماندند. خوشی‌های این‌جا نسبت به خوشی‌های عالم برزخ اصلاً به حساب نمی‌آید.