در امم سابق برای پیامبران سلف یک چنین ظرفیّت‌ها و استعدادهایی وجود نداشت. این استعداد برای زمان پیغمبر به بعد است که از زمان پیغمبر شروع شده است و اوج آن در زمان حضرت حجّت (ارواحناه فداه) خواهد بود. لذا این‌که خدای متعال قرآن را قول ثقیل معرّفی کرد «سَنُلْقی‏ عَلَیْکَ قَوْلاً ثَقیلاً»[۱] و چون قول ثقیل است فرمود: «لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلى‏ جَبَلٍ لَرَأَیْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْیَهِ اللَّهِ»[۲]

زمین، دریاها، کوه‌ها، ستاره‌ها، اجرام کیهانی ظرفیّت جذب قرآن را ندارند. یک «بِسمِ الله» قرآن کریم که حاوی اسم اعظم است عالم را آب می‌کند، ولی خدای متعال به بشر آخر الزّمان این ظرفیّت را داد که اگر به همه‌ی اسرار قرآن آشنا شود کشش آن را دارد و می‌تواند تحمّل کند.

 


[۱]– سوره‌ی‌ مزمّل، آیه ۵٫

[۲]– سوره‌ی حشر، آیه ۲۱٫