امّا در مورد علی (علیه السّلام) قرآن می‌فرماید: «وَ یَقُولُ الَّذینَ کَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ»،[۱] حبیب من به این مردمی که زیر بار دعوت تو نمی‌روند بگو دست من پُر است، در یک دست خود علی را دارم و در یک دست خود قرآن را. «وَ یَقُولُ الَّذینَ کَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ کَفى‏ بِاللَّهِ شَهیداً بَیْنی‏ وَ بَیْنَکُمْ». دیگر چه کسی؟ «وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتاب‏». نگفت یک علم دارد، تمام علم‌ در وجود علی (علیه السّلام) است. وصیّ سلیمان یک علم داشت و یک درجه از خلافت خدا را داشت، امّا علی (علیه السّلام) همه‌ی علم را دارد، علم الکتاب نزد امیر المؤمنین علیّ بن ابی‌طالب است.

 آن چیزی که در وجود وصیّ سلیمان بود که آن علم او را این‌قدر قدرتمند کرده بود که اراده می‌کند و با اراده کار انجام می‌شود، حضرت صادق (علیه السّلام) می‌گوید در مقایسه علم وصیّ سلیمان با وصیّ پیغمبر آخر الزّمان، اگر مگسی کنار دریایی بنشیند، پر او به آب دریا بخورد. این رطوبتی که به پر مگس نشسته است چقدر است؟ آن کسی که وصیّ حضرت سلیمان بود در مقایسه با آن چیزی که حضرت علی (علیه السّلام) داشت مقایسه‌ی رطوبت پر مگس در مقابل دریای بی‌کران است! حالا ببینید علی (علیه السّلام) چه کسی است، چه کسی می‌تواند علی (علیه السّلام) را بشناسد؟ علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را… واقعاً آدم متحیّر می‌شود.

نه بشر توانمش گفت، نه خدا توانمش خواند                       متحیّرم چه نامم شه ملک لافتی را

 


[۱]– سوره‌ی رعد، آیه ۴۳٫