زید برادر امام باقرعلیه السلام بود و روایات متعارضی هم راجع به او رسیده است.[۱]

  • مرحوم خویی نظرشان این است که زید هیچ مشکلی ندارد. لذا، در جلد هفتم معجم رجال الحدیث همه روایاتی را که در مذمت زید وارد شده، را رد می‌کنند. فقط یک روایت را از لحاظ سندی می‌پذیرند که آن را هم، توجیه می‌کنند. و در آخر می‌پذیرد که زید شخصیت محترم و جلیلی است و هیچ شکی در شخصیت ایشان، نمی‌باشد.
  • مرحوم مجلسی می فرمایند: من ندیدم کسی از شیعه، راجع به زید نظر منفی داشته باشند.
  • مرحوم شوشتری هم روایات ذم را، رد کرده اند.
  • مرحوم مامقانی و فرزندشان هم نظرشان در مورد زید کاملاً مثبت است.
  • مرحوم مجلسی می فرماید: روایات در مدح زید و تایید قیام او بسیار است که آن‌ها را در کتاب قطوری آورده ام. خلاصه کلام این است که باید نسبت به زید حسن ظن داشت و عیبی بر او نگرفت.[۲]
  • بیان مرحوم تستری در قاموس الرجال: مرحوم تستری در جلد چهارم قاموس الرجال، مطالبی را نسبت به زید مطرح می‌کند و بعد از طرح اخبار ذامه، در مقام جواب برآمده و دفاع می‌کند.

 

مرحوم مامقانی در تنقیح المقال، درمورد زید می‌فرماید:

اتفاق عالمان اسلام، بر جلالت و وثاقت و ورع و فضل زید می‌باشد و بر همین مطلب، اخبار زیادی وارد شده است. ابن بابویه، در العیون بابی را نسبت به زید اختصاص داده است. مرحوم شهید در القوائد و الفوائد در بحث امربه معروف و نهی از منکر می‌گوید که خروج زید به اجازه امام بود.[۳]

شیخ مفید در ارشاد می‌گوید: که زید بن علی، بزرگ برادرانش، بعد از امام باقر علیه السلام بود و افضل آن‌ها بود و پرهیزگار، فقیه، سخاوتمند، شجاع بود … [۴]

 

یک نکته

روایات در مورد زید، از حد استفاضه گذشته و یا در حد استفاضه است [ اگر قائل به تواتر آن نشویم] وچون روایات از حد استفاضه که بگذرد و یا در حد استفاضه باشد، برای اثبات موضوع کفایت می‌کند. این مبنا مبنای پذیرفته شده ای است. مرحوم آقای خویی در دو، سه جا از کتاب شریف رجالشان این مبنا را متعرض می‌شوند.[۵]

 

بررسی یک روایات در مذمت زید:

  حنان بن سدیر گفت: من در نزد حسین بن حسین بودم که سعید بن منصور از سران زیدیه وارد شده گفت: نظر تو درباره نبیذ (نوعى شراب است) چیست؟ که زید شراب می‌آشامید.[۶] گفت: من قبول نمیکنم که زید شراب بخورد گفت : می‌خورد. گفت: بر فرض او هم خورده باشد پیغمبر یا وصى پیغمبر که نیست یکى از اولاد پیغمبر است که احتمال دارد اشتباهى از او سر زده باشد. [۷]

مفادروایت: این است که نعوذ بالله زید هم شرب مسکر می‌کرد، پس او نمی‌تواند مورد تایید باشد چه قیام بکند و چه قیام نکند.

مرحوم خوئی می‌فرماید: اعتمادی به قول سعید بن منصور نمی‌باشد، او فاسد المذهب است و توثیق و مدحی هم در مورد او وارد نشده است.   

 

بیان مرحوم مجلسی در مورد زید  

مرحوم مجلسی پس از اینکه روایت[۸] مفصلی را در مورد مذمت زید، نقل می‌کند، آن را مجهول می‌داند و سپس در مورد روایت بیانی دارند:

پس بدان که اخبار، در حال زید مختلف هستند.[۹] از آن روایات بعضی، دلالت بر مذمت و حتّی کفر زید دارند؛ زیرا او ادعای امامت کرد و امامت ائمه طاهرین را منکر شد که چنین انکاری، موجب کفرش گردید. ولی، بیشتر روایات دلالت بر این دارد که قیام زید مورد تقدیر [ائمه] قرار گرفت. او ادعای امامت نکرد بلکه قائل به امامت، صادقین علیهماالسلام گردید. زید برای خونخواهی امام حسین و امر به معروف و نهی از منکر قیام کرد. او مردم را به سمت رضایت ال محمد [امام وقت] دعوت می‌کرد و تصمیم بر این داشت که اگر در قیام پیروز شود، حکومت را به افضل و اعلم اهل بیت [امام صادق] بسپارد. و بیشتر اصحاب ما بسوی همین مبنا رفته‌اند، بلکه حتّی غیر از این حرف، در کلام شان ندیدم.

نتیجه کلی: همه روایاتی که مفادشان، مذمت زید است یا مشکل سندی دارند یا مشکل دلالی دارند.

 


[۱]تنقیح المقال مامقانی (جلد ۲۹ ص۲۵۹)، روایات را مفصل، نقل کرده است. مرحوم خویی هم، در معجم (جلد ۷،ص۳۵۶) در مورد زید صحبت نموده است. البته مرحوم تستری هم در قاموس الرجال، به این بحث، پرداخته است.

[۲] – برای مطالعه بیشتر به مرآه العقول فی شرح أخبار آل الرسول، ج‏۴، ص۱۱۸ مراجعه کنید.

[۳] – همان

[۴]همان.

[۵]مرحوم خویی، در مورد عبدالله بن عباس می‌گوید: «و نحن و إن لم نظفر بروایه صحیحه مادحه و جمیع ما رأیناه من الروایات فی أسنادها ضعف، إلا أن استفاضتها أغنتنا عن النظر فی أسنادها، فمن المطمأن به صدور بعض هذه الروایات عن المعصومین إجمالا»(معجم‏رجال‏الحدیث ج : ۱۰ ص : ۲۳۳ ).

و همچنین در مورد هشام بن حکم می‌فرماید: «أقول: هذه الروایات و إن کانت أکثرها ضعیفه السند، إلا أن استفاضتها و اشتهار هشام بن الحکم و عظمه القدر، تغنی عن النظر فی إسنادها على أن بعضها کان صحیح السند. (معجم‏رجال‏الحدیث ج : ۱۹ ص : ۲۸۶ ) ؛

و همچنین در مورد زیدبن علی می‌فرماید: «و أن استفاضه الروایات أغنتنا عن النظر فی إسنادها و إن کانت جلها بل کلها ضعیفه أو قابله للمناقشه على أن فی ما ذکرناه أولا غنى و کفایه و من أراد الاطلاع علیها فلیراجع کتابی الأمالی و العیون للصدوق قدس سره و غیرهما» (معجم‏رجال‏الحدیث ج : ۷ ص : ۳۴۸

[۶]می خواسته کار خودش را توجیه کند، یکی از همین وهابی‌ها در یکی از مصاحباتش نعوذ بالله پیامبر اکرم(ص) را به شرب مسکر متهم کرد و اهل سنّت به او حمله کردند که این حرف ها چیست؟ گفت: بله در آن آب می‌ریخت و رقیقش می‌کرد! می‌خواهند کار خودشان را توجیه کند.

[۷] – ما رواه فی ترجمه سعید بن منصور (۱۰۷): عن حَمْدَوَیْهِ، قَالَ حَدَّثَنَا أَیُّوبَ، قَالَ حَدَّثَنَا حَنَانُ بْنُ سَدِیرٍ، قَالَ‏ کُنْتُ جَالِساً عِنْدَ الْحَسَنِ بْنِ الْحُسَیْنِ، فَجَاءَ سَعِیدُ بْنُ مَنْصُورٍ وَ کَانَ مِنْ رُؤَسَاءِ الزَّیْدِیَّهِ، فَقَالَ‏ مَا تَرَى‏ فِی‏ النَّبِیذِ فَإِنَّ زَیْداً کَانَ یَشْرَبُهُ عِنْدَنَا قَالَ مَا أُصَدِّقُ عَلَى زَیْدٍ أَنَّهُ یَشْرَبُ مُسْکِراً، قَالَ بَلَى قَدْ شَرِبَهُ، قَالَ فَإِنْ کَانَ فَعَلَ فَإِنَّ زَیْداً لَیْسَ بِنَبِیٍّ وَ لَا وَصِیِّ نَبِیٍّ، إِنَّمَا هُوَ رَجُلٌ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ یُخْطِئُ وَ یُصِیبُ. رجال الکشی إختیار معرفه الرجال ؛ ص۲۳۲

[۸]کافی،ج۱، ص۳۵۶

[۹] روی عبارت « الأخبار اختلفت‏» دقت کنید، اخبار در احوالات زید مختلف‌اند نه اینکه نظرات شیعه، متفاوت باشند زیرا نظرات شیعه، ظاهراً همه بر جلالت و اعتبار حضرت زید، متفق القولند و اینکه او قبل از ظهور امام زمان، خروج کرده است.