برای کسانی که هنوز فرزندان آن‌ها به سنّ نوجوانی نرسیده اند و مشتاق هستند که یک نسخه‌ای در این زمینه داشته باشند، باید بگوییم که سه ستون در بحث تربیت بچّه‌ها وجود دارد که آن‌ها را نگه می دارد و از انحراف در هر زمینه‌ای باز خواهد داشت.‌

الف. هماهنگی والدین

یک مورد هماهنگی تربیتی بین والدین است؛ به این صورت که پدر مدیر تربیتی و مادر مربّی تربیتی باشد.

متأسّفانه امروزه در برخی از خانواده‌ها می‌بینیم که زن و شوهرها فقط به دنبال این هستند که مشکلات خود را حل کنند و تنها برای مشکلات خود به دنبال راهکار هستند و به تربیت فرزند خود نمی‌رسند. ذهن و فکر این افراد همیشه درگیر است؛ درحالی که باید از این مرحله عبور کنند و یک گام فراتر بروند.

 

ب. اکسیر محبّت والدین

گام دوم همان محبّت والدین است که به صورت غریز‌ی در افراد وجود دارد که این امر می‌تواند خیلی کمک کننده باشد.

 

ج. آشنایی با اصول و فنون تربیت

گام سوم این است که ما باید با اصول و فنون تربیت آشنا شویم. در هر گروه سنّی ما چند کلید واژه در تربیت داریم که به راحتی با توجّه به این کلید واژه‌ها می‌توانیم تربیت را پیش ببریم.

به عنوان مثال، در هفت سال اوّل، محور “بازی” است و همه‌ی تربیت ما و همه‌ی کارهای ما باید در قالب بازی ارائه شود. هفت سال دوّم در قالب “توجّه به نیازها ی ” بچّه‌ها است؛ اگر ما می‌خواهیم فرزندان ما عبد باشند و از ما تبعیّت کنند، باید نیازهای آن‌ها را برآورده کنیم.

در هفت سال سوم نیز کلید واژه‌ی تربیتی، “مسئولیت دادن و مشغول کردن” است؛ یعنی جسم، فکر و روح فرزندان خود را با مسائل مختلف و متناسب با سنّ او، مانند کار و ورزش و عبادت، مشغول کنیم.