یکی از حوزه هایی که نیاز به بازبینی اساسی و حساب شده دارد، نگاه متأثر از مدرنیسم و غرب است، که بر فضای علمی کشور از حدود یک قرن پیش و پس از راه اندازی دانشگاه ها در ایران حکم فرما شده است که نه تنها در ذهن دانشجو و استاد، بلکه آثار آن به طور طیبعی به عرصه های خرد و کلان مدیریتی کشور نیز کشیده شده است.

رهبر معظم انقلاب با تشخیص مناسبی که از این درد کهنه و فراگیر در جوامع اسلامی و به خصوص ایران داشتند، با دو نگاه سلبی یعنی بیان معایب تفکر غربی و رویکرد ایجابی یعنی جنبه های مثبت علم آموزی توأم با معیار های دینی، راهکار های مناسبی تاکنون ارائه داده اند که منشأ آثار و تحولاتی نیز تاکنون بوده است. هر چند تا اجرای تفکرات ایشان فاصله زیادی وجود دارد.

 

با توجه به نکات پیش گفته مجموعه نگاه های ایشان در این حوزه را به‌صورت نظام مند و منطقی می توان در سه قالب آسیب ها، راه کارها و هشدارها تقسیم نمود.[۱]

در بحث آسیب شناسی، ایشان در تبیین و نقد گفتمان مدرنیسم به عنوان یک آسیب جدی معتقدند:

«بدون شک علم پایه تمدن است؛ اما شرط کافی برای یک مدنیت درست نیست. نتیجه علم منهای ایمان به غیب، همین می شود که امروز در دنیا می بینید. ببینید امروز علم با همه شرافت و ارزشش، در دست جهان خوران و دیوانه های زنجیری بین المللی به چه تبدیل شده است! نه حقی برای انسان، نه حقی برای ملت ها، نه حقی برای حقیقت و نه ارزشی برای راستگویی و صدق قائل نیستند»[۲]

 

«مدنیت و علم و پیشرفت مادی، همراه با معنویت، تقوا، فضیلت و هدایت دینی؛ چیزی است که دنیا این را دیگر تجربه نکرده است»[۳]

در نگاه راه کارگرایانه نیز، به طرح این نکته می پردازند که ایمان نه تنها مانع علم آموزی و پیشرفت نیست، بلکه هدایت گر و جهت دهنده به آن است:

«علم با دین و اخلاق هست که برای بشریت مفید خواهد بود. این را به طور قاطع بدانید، علم هر چه هم پیشرفت کند، اگر از اخلاق و دین فاصله بگیرد، به حال بشریت مفید نخواهد بود».[۴]

«دین جلو پیشرفت علم را نمی گیرد؛ بلکه حتی به پیشرفت علم، کمک هم می کند. اما جلو تعدی علم و تخطی از حدود انسانیت را که ممکن است علم به آن دچار شود، می گیرد».[۵]

«آن وقتی که علم با هدایت ایمان، عواطف صحیح و معرفت روشن بینانه و آگاهانه همراه شود، معجزه های بزرگی می کند و کشور ما می تواند در انتظار این معجزه ها بماند».[۶]

«اسلام علم را با ایمان، با کتاب و سنت، با تهذیب اخلاقی، با اخلاق و معنویت می خواهد»[۷]

«در نظام اسلامی علم و دین پا به پا باید حرکت کند»[۸]

«ما دنبال علمی هستیم که ما را به معنویت، به خدا، به بهشت نزدیک کند»[۹]

 

«علم و دین نه تنها با هم متضاد نیستند بلکه براساس تجربه زرین گذشته عالم اسلام، دین از زوایای مختلفی می تواند حامی و مولد علم باشد. در جهان بینی ما، علم از دل دین می جوشد و بهترین مشوق علم، دین است. دینی که ما می شناسیم، جهان بینی دینی ای که ما از قرآن می گیریم، تصویری که ما از آفرینش و از انسان و از ماوراءالطبیعه و از توحید و از مشیت الهی و از تقدیر و قضا و قدر داریم، با علم سازگار است؛ لذا تولید کننده و تشویق کننده علم است. نمونه اش را شما در تاریخ نگاه کنید؛ ببینید حرکت علمی در قرون اولیه اسلام بر اثر تشویق اسلام آن چنان اوج گرفت که تا آن روز در دنیا بی سابقه بود- در همه زمینه ها- و علم و دین با هم آمیخته و ممزوج بود و دانش و تحقیق و فن در حد خود پیشرفت کرد»[۱۰]

 

اما هشدارهای ایشان بر این نکته متمرکز است که تجربه گذشته غرب به ما نشان داد که علم بدون دین عواقب و پیامدهای ناگوار متعددی به بار خواهد آورد. در این باره می فرمایند:

«این ها در علم مشکلی نداشتند. از طریق این علم، ثروت بی اندازه هم کشف کردند و به دست آوردند؛ از ثروت های زیرزمینی و منابع خدادادی هم حداکثر استفاده را کردند؛ به فضا هم رفتند؛ به اعماق اجسام هم پی بردند؛ در پیشرفت علمی کار زیادی کردند و از این علم هم برای به دست آوردن ثروت و قدرت سیاست و همه چیز، حداکثر استفاده های مشروع و نامشروع را کردند؛ با همین علم استعمار کردند؛ کشتار های گوناگون جهانی کردند؛ میلیون ها انسان را، اروپائی ها در قرن اخیر و در جنگ های مختلف و حوادث گوناگون کشتند؛ بنابراین این ها در علم مشکلی نداشتند؛ اما علم بدون هدایت و فضیلت و معنویت و انسانیت، و علم ناظر فقط به دنیا و غمض عین از آخرت، نتیجه اش همین است. اول، جلوه ای به زندگی می بخشد و قدرت و ثروت و زیبایی می دهد – «للباطل جوله»- اما آخر قضیه این است؛ و این ادامه پیدا خواهد کرد»[۱۱]

 

«پیشرفت علمی، احتیاج به نوعی ایمان دارد. آدم لاابالی و بی بند و بار و هرزه و کسی که دنبال نقد و بازده شخصی است، معمولاً دنبال تحقیقات دشوار علمی نمی روند. اگر ایمان بتواند بر دل انسان حکومت کند، این کمک خواهد کرد که انسان دنبال کار تحقیق علمی برود؛ چون کار تحقیق علمی ضمن این که شیرین است، دشوار است و محرومیت و مشکلات دارد»[۱۲]

ایشان به معضل دیگر جهان غرب نیز هشدار می دهند و آن توزیع ناعادلانه علم و امکانات علمی همانند دیگر نیازهای بشری است که امروزه می بیینم به خاطر فقر و فلاکتی که از سوی همین کشور های غربی بر خیلی از ممالک محروم دنیا تحمیل شده است از حداقل سواد و علم محروم و بی بهره اند. ایشان در این باره ناظر به وضعیت موجود جهان می فرمایند:

«علم باید مثل ثروت عادلانه توزیع شود. نظر اسلام هم همین است که علم باید بین همه کشور ها و ملت ها توزیع شود»[۱۳]

 

 

پایان می دهیم جواب این سؤال را به تذکر و هشداری از ایشان درباره تهی شدن دانشگاه از معنویت:

«علم و عالم همان قدر که می توانند مفید باشند، می توانند مضر هم باشند؛ «چو دزدی با چراغ آید گزیده تر برد کالا». اگر کسی که علم در وجود او هست، تقوا و پرهیزکاری و امانت و صداقت در او نباشد، می تواند موجود مضری باشد؛ علیه کشور و مصالح کشور، علم خودش را مورد استفاده قرار دهد. بنابراین در کنار علم، فرهنگ و تزکیه و اخلاق و معرفت هم لازم است؛ در این هیچ شبهه نکنید. حرکت هایی که انجام می دهند برای این که محیط دانشگاه و دانشجو محیط بی دینی و بی معنویتی کنند، به نظر من گرچه یک مقدارش از روی غفلت است، اما یک مقدارش هم حساب شده است. در این قضیه خیلی ها مقصرند؛ هم در دانشگاه ها مقصر وجود دارد، هم در دستگاه های وزارتی و دولتی. عده ای حساب شده می خواهند محیط های دانشجویی و دانشگاه را که محیط علم و گسترش علمی و رشد علمی و پرورش علمی و آینده علمی کشور است- از معنویت تهی کنند تا در آن، ایمان و تقوا و معنویت و خدا و تعهد دینی وجود نداشته باشد؛ این قطعاً حرکتی است به ضرر مصالح کشور»[۱۴]

 

به نظر می رسد توجه به مجموعه آسیب ها، راه کارها و هشدارهای ایشان می تواند زمینه تبیین و ترویج اخلاق کاربردی آموزشی را در جامعه جوان علمی ما رونق و گسترش دهد، زیرا در غیر این صورت باید منتظر پیامدهای سوء آن بود همان گونه که تا به امروز جدایی دین و اخلاق از فضای دانشگاه آثار منفی نامناسبی به بار آورده است.

 

 

پی نوشت ها


[۱] – ر.ک: مطالبات مقام معظم رهبری در موضوع علوم انسانی، ناصر بروجردی، موسسه فرهنگی فجر انقلاب اسلامی.

[۲] – ۲۲/۲/۱۳۸۲

[۳] – ۳۱/۳/۸۳ .

[۴] – ۲۵/۶/۱۳۸۵٫

[۵] – ۲۵/۶/۱۳۸۵٫

[۶] – ۹/۱۲/۱۳۷۹٫

[۷] – ۱۲/۶/۱۳۸۶٫

[۸] – ۲۹/۹/۱۳۶۸٫

[۹] – ۱۲/۶/۱۳۸۶٫

[۱۰] – ۲۶/۹/۱۳۸۳٫

[۱۱] – ۲۱/۳/۱۳۸۳٫

[۱۲] – ۱۹/۷/۱۳۷۸٫

[۱۳] – ۲۱/۱۱/۱۳۸۲٫

[۱۴] – ۱۰/۸/۱۳۸۳٫